ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

یزید

عزت و افتخار حسینی در مبارزه با انحرافات و بدعت‌ها
این سئوال سال هاست که مد شده است: «امام حسین (ع) چرا علیه یزید قیام کردند در حالی که می دانستند شهید می شوند!» با توجه به این که همان وقتی که امام حسین (ع) می خواستند از مکه راه بیفتند هم این سئوال مطرح شده بود
روشن­ترین و با شکوه­ترین دوران زندگانی حضرت زینب3 برهه­ای است که همراه و در کنار امام حسین7 کاروان عشق و شهادت را همراهی می­کرد و شکوه و عظمت می­آفرید.
یزید، سرمست از پیروزی ها و موفقیت ها، روزی با جمعی از لشکریان و هواداران خود، به قصد شکار، عازم صحرا گردید
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
قیام سرخ سید الشهداء ـ علیه السلام ـ سرچشمه خیرات و برکات فراوانی در طول تاریخ برای بشریت و به ویژه مسلمانان و شیعیان بوده است. این برکات پس از این نیز ادامه خواهد داشت. قیامی که بزرگ ترین مانع، بر سر راه ستمگران و ظالمان بوده و خواب راحت را از چشمان آنان ربوده است.
بررسی و پاسخ به این پرسش، به دو بخش تاریخی و کلامی تقسیم می شود. اما بررسی کلامی این سؤال، مشروط بر آن است که از نظر تاریخی، اثبات شود که یزید از جنایت خود پشیمان شده، به نحوی درصدد جبران آن برآمده، از درگاه الهی، طلب مغفرت کرده است. اگر پاسخ این پرسش تاریخی، منفی باشد، نوبت به بخش دوم پرسش، نخواهد رسید.
امام علی بن الحسین «علیه السلام» چهارمین امام شیعیان سال 37 یا 38 هجری در مدینه منوره به دنیا آمد. از جانکاه ترین حادثه زندگی امام، حادثه عاشورا بود که با تمام وجود خود آن را لمس کرد؛ هر چند که بیماری توان یاری رساندن به پدر را از او گرفته بود و خدا می خواست تا زمین از حجّتش خالی نماند
نامش مغیره بن شعبه بود؛ از نوابغ عرب و استاد حیله گری و خیانت. والی کوفه بود. شنید معاویه قصد دارد عزلش کند، با خودش فکر کرد که دست پیش بگیرد و خودش استعفا دهد. در راه شام؛ علاقه شدیدش به حکمرانی او را به طرح حیله ای شوم وا داشت. مغیره تصمیم گرفت آرزوی دیرینه و نهفته معاویه را برآورده کند؛ آرزوی خلافت یزید!
پیشخوان