ماهان شبکه ایرانیان

داستان زندگی امام باقر(ع) با ضرب‌آهنگی فاخر

آنچه که پوروهاب روایت می‌کند در همان حال که در آن عناصر خیال به سبب داستانی بودن در آن دخیل است اما در همان فضا و اتمسفر انسان ۲۵۰ ساله می‌گنجد.

به گزارش مشرق، بنا به یکی از روایت‌های تاریخ، سوم صفر روز میلاد امام محمدباقر (علیه‌السلام) است. روزی که اولین نوه پسری سالار شهیدان در مدینه پا به هستی گذاشت.

هر قدر جست‌وجو کردیم تا رمانی درخور این امام همام بیابیم به در بسته خوردیم. بسیاری از کتابهای داستانی یا آثار قدیمی هستند که با زبانی ثقیل و سنگین نوشته شده‌اند یا اینکه کتاب‌های دم‌دستی با ضعیف‌ترین نوع نگارش و فن داستان‌نویسی هستند که از دکان تجّار بیرون آمده است.

بیشتر بخوانیم:

یک نوجوان چاق و شیرین در روستای ابوحمیظه

جذب‌کردن با زبان نرم و شراب شیرین

متنی شگفت‌آور با نامی غیرمنتظره

ماجرای ضمانت یک درخت در بهشت

کتابی از عالِم اهل سنت درباره مهدویت

طلبه‌ها از سیاره دیگری می‌آیند!

دیگرانی نیز که قوت قلم و اندیشه‌پردازی را توامان دارند اگر مبتلا به درد روشنفکری نباشند، دغدغه‌های دیگری دارند و برایشان مهم نیست در چرخه تمدنی فرهنگ اسلامی و شیعی، امام محمدباقر (علیه‌السلام) چه جایگاه رفیع و بلندی دارد. اگر هم کسی بخواهد در این وادی قلم بزند سریع با تیرهای زهرآلود سفارشی‌نویسی زخمی می‌شود چنانکه هیچگاه رغبت دوباره پیدا نکند به این مسئله فکر کند!
تا اینکه امروز باخبر شدیم جدیدترین اثر داستانی نشر جمکران به نام «باقرالعلوم (ع)» رقم خورده است. محمود پوروهاب که پیش از این با نگاشتن فواره گنجشک‌ها، به زندگی امام صادق (علیه‌السلام) پرداخته بود در داستان جدید خود به سراغ زندگی پدر بزرگوار ایشان رفته است.

«باید دریایی باشد» در فصل‌های بسیار کوتاه و گزیده کردن اتفاق‌های مهم زندگی امام محمدباقر (علیه‌السلام) داستان زندگی ایشان را برای مخاطب نوجوان خود روایت می‌کند.

محمود پوروهاب که از نویسندگان نام‌آشنای ایرانی است، در اثر تازه خود، در همان حال که زبان نگارش را از زبان معیار امروزی دور نکرده است و در ورطه تاریخیگری صرف نیفتاده است، زبانی عوامانه نیز اختیار نکرده است. دغدغه او آشنا کردن مخاطب نوجوان با زندگی امام محمدباقر (علیه‌السلام) است. او که می‌داند مخاطب امروز جز آنچه در کتابهای درسی خوانده، در جای دیگر سخنی از گفتار و کردار و رفتار امام محمدباقر (علیه‌السلام) نشنیده است، متنش را ساده و صمیمی نگاشته است. در مرحله اول، این اتفاق فرخنده‌ای است و باعث می‌شود نوجوان امروز خودش را درگیر کلمات و عبارات سنگین نکند. در مرحله بعد، گزیده کردن داستان زندگی امام محمدباقر (علیه‌السلام) است.

اگر «باید دریایی باشد» در بیان روایت‌های خود از روند نخ تسبیحی خود خارج می‌شد، آن وحدت ذاتی خود را از دست می‌داد و به شکل داستان‌هایی کوتاه از دل تاریخ با محوریت یک شخص نمود پیدا می‌کرد. مسئله‌ای که اثر تاریخی را صرفاً به گزارشی تاریخی با فرمی جذاب تقلیل می‌دهد که از انتقال مفاهیم و معانی عمیق به مخاطب خود ناتوان می‌ماند.

اما محمود پوروهاب با انتخاب دقیق و عالمانه توانسته این نکته مهم را که اغلب از نگاه نویسندگان دور می‌ماند به خوبی رعایت کند. آنچه که پوروهاب روایت می‌کند در همان حال که در آن عناصر خیال به سبب داستانی بودن در آن دخیل است اما در همان فضا و اتمسفر انسان 250 ساله می‌گنجد؛ به‌عبارت‌دیگر، اثر نویسنده تا حد زیادی جلوه‌گر عبارت «کلّهم نورُ واحد» است.

جدای از این مسئله «باید دریایی باشد» در از جنبه‌ای آنچنان‌که باید و شاید، نقاط قوت ندارد. اول آنکه از نظر فضاسازی باید بهتر از این‌ها نگارش می‌شده است. گرچه مخاطب امروزی به مدد رسانه‌های تصویری و نوشتاری دیگر با فضای تاریخی خصوصاً فضای دو قرن اول تاریخ اسلام بیگانه نیست اما دلیل نمی‌شود نویسنده در این زمینه کم‌کاری کند.

عنوان انتخابی داستان نیز، نکته مهم دیگری است که جا دارد به آن پرداخته شود. «باید دریایی باشد» هم از جنبه داستانی کشش لازم را در خواننده ایجاد می‌کند و هم زیر متن کافی را برای به فکر وادار کردن او دارد. در دورانی که حکومت اموی در تلاطم قیام‌ها و شورش‌های نظام فکری به سر می‌برد، مسلمانان آن روزگار در صحرای تفتیده جهالت و نادانی جان می‌دادند. جنبشی که امام محمدباقر (علیه‌السلام) در آغاز امامت خود آن را آغاز کرد، مشتاقان را به دریایی رساند که نه تنها آنها را از تشنگی جهالت رهانید بلکه گواراترین آب را از والاترین سرچشمه معرفت و علم در برابرشان نهاد. عنوان داستان در واقع ارجاعی است به مسئله یافتن امام (ع) برای رسیدن به بی‌نهایت. مقصود تمام عالم و آدم از سلوک و عبادت همین یک جمله است. باید دریایی باشد تا به بی‌نهایت رسید.

اما مسئله ضرب‌آهنگ نیز از دیگر نکاتی است که به‌خوبی در اثر رعایت شده است. دیالوگ‌ها متناسب با همان فضای تاریخی است، جملات و استفاده از کلمات مناسب در همان حال که بیانی از گفت‌وگو در آن دوره تاریخی است، برای مخاطب امروزی نیز آشنا است و مخاطب نوجوان امروزی را به زحمت بسیار نمی‌اندازد. گرچه نویسنده ترسی هم از اصطلاحات پیچیده‌تر نداشته و هر جا که لازم دیده، آنها را در پاورقی توضیح داده است.
پایان داستان معصومین (علیهم‌السلام) گرچه همیشه همراه با شهادت بوده است، اما باز هم نوع توصیف و قصه‌گویی که نویسنده نسبت به این موضوع داشته تا حد زیادی داستان را نجات داده و از ورطه تکرار دور کرده است.

داستان‌های تاریخی علی‌رغم آنکه ایده ثابتی دارند و از این جهت در اغلب موارد دست نویسنده بسته است، اما نوع پرداختی که نویسنده در آن ایده ثابت به عمل می‌آورد عیار نویسنده و اثر مکتوبش را بیشتر آشکار می‌کند. پوروهاب در داستان‌های دوران کودکی و نوجوانی همچون ماجراهای دوران بزرگ‌سالی و امامت، ایشان را محور اصلی قرار داده است. ماجراهایی که جذاب و بکر مانده‌است؛ مانند روایت امام محمدباقر (علیه‌السلام) از مواجهه ایشان با ماجرای عاشورا و حضور در کوفه و شام و کاخ یزید.

«باید دریایی باشد» به نویسندگی محمود پوروهاب، در 106 صفحه، از سوی نشر جمکران روانه کتابفروشی‌ها شده است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان