آزادگان

کتاب «از گدار تختی تا رمادیه» خاطرات عبد الصالح خاک نژاد در اسارتگاه‌های عراق منتشر و در غرفه مجازی سوره مهر (انتهای راهروی 27) با 25 درصد تخفیف عرضه شد.

پریسا کرمی، نویسنده کتاب‌های دفاع مقدس گفت: آزمون و خطا و نبود دوره‌های آموزشی آفت کار نویسندگی است.

اولین شب ماه رمضان شام شب را یک‌جا ریخت داخل سطل و سطل را گذاشت توی فلاسک. این ظرف ابتکاری غذا را تا صبح گرم نگه می‌داشت.

در ماه رمضان پیش می‌آمد برخی به دلیل بیماری نمی‌توانستند روزه بگیرند اما حرمت روزه‌داران را حفظ می‌کردند و بخشی از جیره ناچیز غذایی که بعثی‌ها می‌دادند را برای افطار و سحر بچه‌های روزه دار کنار می‌گذاشتند.

با شیوع ویروس کرونا هیئت فرهنگی، مذهبی آزادگان رفسنجان در راستای کمک به خانواده های بی بضاعت اقدام به تولید و توزیع تجهیزات ضد کرونا کرده اند.

یک آزاده دوران دفاع مقدس گفت: عراقی‌ها به جمله «حول حالنا الی احسن الحال» حساسیت داشتند. می‌گفتند چرا تقاضای تغییر احوال دارید؟ مگر اینجا بد می‌گذرد؟ بیچاره عراقی‌ها اصلاً معنا و مفهوم دعا را نمی‌فهمیدند.

آن شب برنامه خاصی نداشتیم و یکی از بچه‌ها پیشنهاد کرد هر کسی به‌نوبت لطیفه‌ای بگوید تا کمی شاد شویم و روحیه‌ها تازه شود؛ هر یک از بچه‌ها لطیفه‌ای گفت تا نوبت به «محمدحسین» که از بچه‌های خوب مرند رسید.

«رحیم قمیشی» در مطلبی نوشت: ما در اسارت تنهایی می‌نشستیم و کارهای نکرده‌مان را می‌شمردیم و قول می‌دادیم به خودمان، بابت کارهایی که با رهاییمان باید می‌کردیم.

فکر می‌کردم فیلمبردارانی که روی دژ ایستاده‌اند، عراقی هستند. تعدادی شعار در ذهنم آماده کرده بودم و تصمیم داشتم در یک لحظه‌ی حساس خروشی سخت بر آورم که لرزه بر اندام دشمن زبون اندازم.

بعد از گذشت چهار ساعت که به هوش آمدم، خونریزی ام بند آمده بود. آن نفربر عراقی حدود ده دقیقه ایستاد و یکی از سربازهای عراقی که از نفربر بیرون آمده بود من را نگاه کرد. چند بار براش دست تکان دادم، اما...