
«خدایا، هر موقع که واقعه کربلا را به یاد می آورم، چشمانم پراز اشک می شود و به یاد رگ های پاره پاره حسین(ع) می افتادم که زین العابدین(ع)بر آن بوسه می زند; به یاد رقیه می افتادم که وقتی سرپدرش را می بیند، جان می دهد; به یاد بدن حسین می افتادم که چیزی از او شناخته نمی شود; و به یاد علی اکبر حسین می افتادم