ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

تشرف

مرحوم آقا شیخ آل یاسین درباره ی تشرفات خود نقل می کنند: مرتبه ی دوم وقتی بود که در سرداب مطهر مشرف شدم در صفه ی آخر سرداب نشسته بودم جمعی از زوار عرب وارد شدند بنای هیاهو و داد و قال گذاشتند و آواز خود را بلند کردند من با ایشان تغیّر کردم و گفتم: چرا احترام سرداب مقدس را نگاه نمی دارید و آواز خود را بلند می کنید! دیدم مقارن این حال شخص مجللی ...
از مرحوم آیه الله العظمی سید مهدی شیرازی نقل شده که فرمودند: زمانی که من در سامرا بودم (زمان میرزای شیرازی) از اول شب تا صبح، می رفتم در سرداب صاحب العصر علیه السلام (1) و چفت سرداب را هم می بستم تا کسی نیاید مزاحم بشود، سپس مشغول قرآن و دعا و توسّل می شدم
مؤمن متدین شیخ هاشم بن عبدالباقی که از شیعیان سامرا است نقل می کند: در سن طفولیت که به مکتب می رفتم یکی از بچه های شیعه اهل ایران بود و کاظم نام داشت
عالم ربانی و عارف صمدانی حاج میرزا مقیم قزوینی فرمود: قصد کردم چله ای در سرداب غیبت باشم لذا در اوقات خلوت خود به آنجا مشرف می شدم
دانشمند محترم آقای حاج شیخ عبدالله مجد فقیهی بروجردی حکایت می کنند: در محرم الحرام سال 1413 قمری برای دهه ی عاشورا به دعوت کربلایی های مقیم یزد به آن شهر رفتم تا در دارالحسین علیه السلام انجام وظیفه نمایم
آقا میرزا محمدعلی اوردبادی نقل کرد که: عالم فاضل آقا میرزا مطلب اوردبادی در سوم ذی قعده الحرام سال 1350 از حاج محمد جعفر اصفهانی قطین تبریزی روایت کرده که: مرد تاجری بود که در اول تجارت می کرد بعد ورشکست شد و به تنگدستی افتاد
حضرت حجه الاسلام آقای حاج سید اسدالله مدنی در نامه ای که مرقوم فرموده اند، چنین می نویسند: روز عیدی بود، نزدیک ظهر به قصد زیارت مرحوم آیه الله حاج سید محمود شاهرودی (قدس الله نفسه الزکیه) به منزل شان رفتم با این که دیر وقت بود و رفت و آمد تمام شده و معظم له اندرون تشریف برده بودند، اظهار لطف فرموده دوباره به بیرونی برگشتند
در یکی از نوشته هایی که حضرت استاد آیه الله حائری (دام ظله العالی) ملحق به این اوراق نموده اند چنین نقل می شود: بسم الله الرحمن الرحیم به تاریخ دوم شوال المکرم 1400 مطابق 22 مرداد ماه 1359
یکی از دوستان مورد اعتمادمان حکایت می کردند: چند سال پیش در ایام فاطمیه، یک روز با یکی از دوستانم در جایی بودیم و با هم صحبت می کردیم، در این میان ایشان به من گفت: اگر کتابی سراغ داری به من بده مطالعه کنم چون وقت خالی زیاد دارم
جناب آقای سید علی صدرالدین از علویه مکرمه عمه شان نقل فرمودند که ایشان گفت: در سرداب مقدس غیبت مشرف بودم
پیشخوان