خواندنی ها برچسب :

محتشم

خلاصه ای از آن چه گذشت: در بخش اول این یادداشت، نویسنده نشان داد که مرثیه، تاریخی طولانی، چه در زبان فارسی و چه در فرهنگ تازی دارد
مرحوم حاج ملاعلی آقا واعظ تبریزی در شرح حال «محتشم» و قصه ی سرودن ترکیب بند مشهورش، چنین نوشته است:(1)
نکته تأمل برانگیزی است؛ نظر به تقدیری داردکه در زندگی برخی آدمیان رقم خورده است آن نیز در محدود زمانی خاص تجلی می یابد و پس از تلألو مؤثر، که بارقه اش در رود تاریخ جریان پیدا می کند، زمینه تکرارش منتفی می شود.
آن زمان که یزیدیان تصمیم گرفتند اهل بیت [1] و زنان و کودکان را بر کشتگان عبور دهند، ناگاه چشم زینب(س) بر پیکر پاره پاره شده امام حسین(ع) افتاد، چه کند، چه بگوید، با که بگوید؟ محتشم در فرازی از بند هشتم ترکیب بند معروف خود، این صحنه را این گونه به تصویر می کشد:
نکته تأمل برانگیزی است؛ نظر به تقدیری داردکه در زندگی برخی آدمیان رقم خورده است آن نیز در محدود زمانی خاص تجلی می یابد و پس از تلألو مؤثر، که بارقه اش در رود تاریخ جریان پیدا می کند، زمینه تکرارش منتفی می شود.
محتشم چشمانش را که باز کرد به اطراف حرکت داد. تاریکی بود و سکوت و نور کم فروغ شمعی کوچک. صداهایی از وردست خیال، درهم و برهم که موج برمی داشت و اوج می گرفت.
باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله درهم است گویا طلوع می کند از مغرب،آفتاب کاشوب در تمامی ذرات عالم است گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست این رستخیز عام که نامش محرم است در بارگاه قدس ...
پیشخوان