هوش-احساسی

رویکردهایی که افراد موفق در مواجهه با مشکلات انتخاب می کنند حقیقتا شگفت انگیز است. دقیقا همان چیزهایی که افراد دیگر از آن به عنوان سدهای غیر قابل نفوذ یاد می کنند، برای اینگونه از افراد در واقع چالش هایی است که با آغوش باز پذیرا می شوند و از آن عبور می کنند.

همه ی افراد اشتباهاتی را مرتکب می شوند، این امر بدیهی است؛ اما همه ی آنها از اشتباهاتشان درس نمی گیرند. برخی از مردم، بارها و بارها یک اشتباه را تکرار می کنند و نمی توانند پیشرفت خوبی داشته باشند؛ آنها حتی دلیل این مساله را نیز نمی دانند.

توانایی شما در مدیریت احساسات و حفظ آرامش و خونسردی، تاثیر مستقیمی را بر میزان بهره وری و عملکردتان دارد. طی تحقیقاتی که روی بیش از یک میلیون نفر انجام شده، نزدیک به 90 درصد از کسانی که بهترین عملکردها را نشان می دهند، از مهارت مدیریت احساسات در شرایط پر فشار و حفظ آرامش و خونسردی برخوردار هستند.

اگر در حال تلاش هستید که رئیس خود را برای سرمایه گذاری روی پروژه ی مورد نظر خود قانع کنید و یا اینکه کودک خردسال خود را تشویق می کنید که اسباب بازی هایش را جمع آوری کند، در هر صورت به مهارت قانع کردن دیگران نیاز دارید؛ این مهارت در واقع یکی از لوازم ضروری در دستیابی به موفقیت های زندگی به شمار می رود.

اگر می خواهید رهبری باشید که افراد با عقیده ی کامل از شما پیروی کنند، باید به یک رهبر دوست داشتنی تبدیل شوید. ستمگران می توانند با یک چشم انداز مناسب، یاغیان و سرکشان را تا مدتی تحت فرمان داشته باشند، اما هیچوقت ادامه دار نخواهد بود. آنها قبل از اینکه توانایی های واقعی افراد را شناسایی کنند، تمامی انرژی آنها را از بین می برند.

بدن ما زبان مخصوص به خود را دارد و کلماتی که از آن خارج می شود، همیشه خوشایند نیستند. زبان بدن شما می تواند بخش عمده ای از شخصیت شما را تشکیل دهد، تا اندازه ای که گاهی اوقات حتی به ذهن شما نیز خطور نمی کند. در این صورت باید نگاه دقیق تری به آن داشته باشید، چرا که ممکن است آینده ی شغلی شما را به خطر بیاندازد.

یکی از داستان های هانس کریستین اندرسون به نام کفش قرمز، ماجرای جالبی را از دختری نقل می کند که عاشق یک جفت کفش قرمز شده است

هافینگتن پست در مطلبی به بررسی هوش احساسی و عملکرد فریبکارانه رئیس جمهور آمریکا در قالب اقدامات احمقانه پرداخت.

هوش هیجانی (EQ) یا هوش احساسی (EI)، توانایی افراد برای شناسایی احساسات خود و سایرین، و همچنین شناخت تأثیرات و کاربردهای آن در نحوه تفکر و رفتار است که با کمک به تصمیم گیری خصوصاً در مشاغل ارتباطی و مدیریتی، رسیدن به اهداف را تسریع و تسهیل می کند.

هوش احساسی توانایی درک کردن، مدیریت کردن و ابراز موثر احساسات خود و همچنین ارتباط موفق با دیگران است. طبق آمار 90 درصد از کسانیکه کارایی بالایی در محل کار دارند از هوش احساسی بالایی برخوردارند درحالیکه 80 درصد از آنهایی که کارایی پایینی در محل‌کار دارند، هوش‌احساسی‌شان هم پایین است.