زمان پایان کار اصلاح طلبان از نگاه محمدعلی ابطحی

انتخاب نوشت: اگر رهبران اصلاحات نتوانند نیاز واقعی جامعه را تشخیص دهند و نسخه‌های کهنه وتکراری عرضه کنند، در آن صورت می‌تواند ماجرای آنان تمام باشد

محمدعلی ابطحی نوشت: دیدار رییس‌جمهور با چند تن از افراد احزاب اصلاح‌طلب، به دلیل فاصله تعجب برانگیز روحانی با اصلاح‌طلبان در بعد از انتخابات وتوجه نکردن ونادیده گرفتن هشدارها و درخواست‌های اصلاح‌طلبان تبدیل به یک خبر مهم شد.در حاشیه این اتفاق به دو نکته مهم باید توجه کرد.

1- اصلاحات مقوله متفاوتی با اصلاح‌طلبان است. در فراز و فرودهایی که پس از اقبال مردم در دوران ریاست‌جمهوری آقای خاتمی به مقوله اصلاح‌طلبی شد، در جهت سازماندهی این اندیشه جمعی از افرادی که به دلایل گوناگون وچه بسا متضاد در مجموعه اصلاح‌طلبان قرار داشتند یا به تدریج قرار گرفتند دست به کار تاسیس احزابی شدند که آنها فارغ از تفکرشان ومیزان پایبندی‌شان به اندیشه اصلاحی عملا به دلیل همان پروانه‌های دریافت شده حزبی یا قرار گرفتن در لیست انتخاباتی، سخنگویان یا نمایندگان رسمی اصلاح‌طلبان معرفی شدند. بعضی از آنان توانستند در مقاطعی سازماندهی‌های حزبی را به خوبی مدیریت کنند و تاثیرات زیادی در جامعه گذاشتند و مسوولان آنها و هواداران‌شان هزینه‌های زیادی هم دادند و بعضی به صرف اینکه پروانه صادره از وزارت کشور را داشتند، بی‌آنکه مخاطبی داشته باشند یا تاثیری در روند کشور داشته باشند سخنگویان و نمایندگان اصلاحات ماندند و طرف گفت‌وگو قرار گرفتند.دیدار رییس‌جمهور هم بر اساس همین قواعد شکل گرفته بود. وشاید هم گریزی از این قاعده نبود. در غیاب خبر‌رسانی رسمی تقریبا به تعداد افراد شرکت‌کننده هم روایت از این جلسه منتشر شد.یکی از دلایل تعدد این روایات هم شاید دلخوری شدید بدنه جامعه بود که به روحانی با دلایل اصلاح‌طلبانه رای داده بودند و ...

در عمل حوزه ریاست‌جمهوری و دولت با انتخاب‌های بد و بی‌عملی‌های فراوان منفعل شده بودند یا رفتار هواداران رقبای روحانی که یک سر حمایت اصلاحات از روحانی را در پس این عدم موفقیت‌ها بر سر رای‌دهندگان می‌کوبیدند، باعث شد تا نمایندگان احزاب اصلاح‌طلب که در این دیدار شرکت کرده بودند، برای رفع شبهه از خود و حزب متبوع‌شان مجبور شوند روایات گوناگونی را ذکر کنند شاید بتوانند برای مردم پاسخی پیدا کنند و به مخاطبان بقبولانند ما نظرات شما را منتقل کردیم. به همین دلیل یکی از دیگری آوانگارد‌تر مصاحبه کردند.

2- اصلاح‌طلبی با اصلاح‌طلبان متفاوت است. اصلاح‌طلبی یک اندیشه است. یک تفکر است و یک نیاز تاریخی.هیچ حکومتی بدون اصلاح کردن مداوم خود نمی‌تواند ارتباطش را با مردم حفظ کند. احزاب اصلاح‌طلب نهاد‌هایی هستند که مثل احزاب اصولگرا دیگ خود را هم می‌زنند. اما اصلاح‌طلبی از زمان مشروطه که قانون در کشور مدون‌تر شد تا امروز و آینده منطقی‌ترین راه پیشرفت است. همان که آقای خاتمی بر آن اصرار می‌ورزید. اصلاحاتی که از درون آن جامعه مدنی شکل می‌گیرد.اصرار مداوم به حاکمیت که خود را در معرض اصلاح مورد خواست مردم قرار دهد و توصیه به علاقه‌مندان و رهبران و پرچم به دستان اصلاحات برای نو کردن وعملیاتی کردن شیوه‌های اصلاح‌طلبی می‌تواند اصلاحات را زنده نگه دارد.

اگر حاکمیت تن به اصلاح خود بر اساس نیاز وخواست مردم ندهد یا اگر رهبران اصلاحات نتوانند نیاز واقعی جامعه را تشخیص دهند و نسخه‌های کهنه وتکراری عرضه کنند، در آن صورت می‌تواند ماجرای آنان تمام باشد. در آن صورت هم باید پذیرفت پایان اصلاح‌طلبان نمی‌تواند پایان اصلاح‌طلبی باشد.تفکر اصلاح‌طلبی نه می‌تواند به براندازی و خشونت‌های ناشی از آن تشویق کند و نه می‌تواند در قالب‌های کهنه باقی بماند.اصلاح‌طلبی نه حزب است، نه محل تقسیم شغل ونه به فراکسیون و پارلمان و بده‌بستان نیاز دارد و نه به تشریفات و پروتکل‌های مرسوم و نه میراث‌داری و نه میراث‌خواری.ملاقات با نمایندگان احزاب اصلاح‌طلب کار خوبی بود. اما تجدید دیدار دولت و حکومت با تفکر اصلاح‌طلبی نو شده راه‌حل کشور است.

 

29215

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان