مدیرعامل اتحادیه سراسری منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، وضعیت منابع طبیعی در ایران را حدی بحرانی خوانده که شاید دیگر هیچ درمانی برای آن وجود نداشته باشد.
به گزارش به نقل از جوان ،مدیرعامل اتحادیه سراسری منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، وضعیت منابع طبیعی در ایران را حدی بحرانی خوانده که شاید دیگر هیچ درمانی برای آن وجود نداشته باشد.استفاده بیش از اندازه از معادنی که در حوزه منابع طبیعی وجود دارد، باعث نابودی این منابع شده است و به گفته این مقام «مسئولان به راحتی از کنار کوهخواریها و زمینخواریها میگذرند که تاوان آن را آیندگان خواهند داد. برداشت از منابع زیرزمینی هم باعث فرونشست زمینها شده که هیچکس به فکر آن نیست.»پدیده زمینخواری طی 10 تا 15 سال اخیر، معضلی است که به طور جدی کل کشور را درگیر کرده و اشکال متنوعی همچون کوهخواری و جنگلخواری به خود گرفته است.
این موضوع در کمبود آب نیز تأثیرگذار است و تاکنون برخورد منسجمی با پدیده زمینخواری نشده است. بسیاری از افرادی هم که باید در زمینه زمینخواری نظارت و پایش کنند، خود ذی نفع هستند و احساس مسئولیت جدی برای پیگیری و برخورد با زمینخواری نمیکنند، ضمن آنکه نگران پاسخگویی بعدی هم نیستند.
اکنون ما نیاز به یک عزم همگانی برای تثبیت وضعیت منابع طبیعی داریم. افزایش کانونهای گردوغبار نشاندهنده این است که در این حوزه هیچ خدماتی به مرتعدار ارائه نمیشود و مرتعدار که اقتصادش با دام میچرخد، اجازه ورود دام را به مراتع میدهد و منابع طبیعی نابود میشود که همین امر، باعث شده ریزگردها تا بیخ گوش تهران هم برسد.
مدیرعامل اتحادیه سراسری منابع طبیعی و آبخیزداری، همچنین با اشاره به مشکلات روستاییان و به ویژه دامپروران معتقد است که بیشتر مشکلات کشور به دلیل تصمیمات هیجانی دولت است و دولت در ابتدا باید فکری به حال خود کند. «برخی شرکتهای دولتی از آنجایی که خودشان تأمینکننده و تصمیمگیرنده هستند، باعث التهاب در بازار میشوند. دولت در ابتدا باید فکری به حال خود کند. بیشتر مشکلات ما در کشور به خاطر تصمیمات هیجانی دولت است.»
در حال حاضر یک میلیون مرتعدار عضو اتحادیه سراسری منابع طبیعی و آبخیزداری هستند و 37 واحد دامی، پروانه چرای دام را در مراتع دارند، اما مشکلات آنها به گوش هیچکس نمیرسد و شرکتهای دولتی تنها به بنگاههای اقتصادی تبدیل شدهاند و ضربهای که این شرکتهای اقماری به بدنه اقتصاد کشور میزنند بسیار بیشتر از شرکتهای خصوصی است.
در بحث تسهیلات به روستاییان هم که دولت آن را در بوق و کرنا کرد، تاکنون اقدامی انجام نشده و تنها در حد حرف باقیمانده است. ظاهراً تسهیلات تنها برای برخی افراد خاص است و به روستاییان نمیرسد. حال آنکه همین منابع مالی میتوانست به خرید علوفه روستاییان کمک کند و منابع طبیعی از چرای دامها مصون بماند.