ماهان شبکه ایرانیان

گلشن احکام؛ احکام عید نوروز

ایام عید نوروز و مسائل پیرامون آن، مستلزم اموری است که هر یک احکامی مناسب خود را می طلبد و ما نکاتی را در این زمینه یادآور می شویم:

ایام عید نوروز و مسائل پیرامون آن، مستلزم اموری است که هر یک احکامی مناسب خود را می طلبد و ما نکاتی را در این زمینه یادآور می شویم:

1- خرید و فروش پول

یکی از امور رایج در آستانۀ فرارسیدن اعیاد و به خصوص عید نوروز، خرید و فروش پول «نو» است، بدین صورت که مثلاً شخصی صد هزار تومان پول نو را به صد و بیست هزار تومان یا کم تر و بیش تر می خرد. سؤال این است که حکم این معامله چیست؟

پاسخ: معاوضه و معاملۀ مزبور صحیح است و اشکالی بر آن مترتب نیست، مشروط به اینکه نقد به نقد صورت پذیرفته باشد و نسیه یا پیش فروشی در بین نباشد؛ زیرا در معاوضۀ مزبور، «ربا» محقق نشده است؛ اما اینکه ربای قرضی نیست؛ زیرا فرض بر این است که قرضی صورت نگرفته و مبادله به طور نقد به نقد انجام شده است. و اینکه ربای معاوضی نیست؛ زیرا ربای معاوضی تنها در چیز های وزن کردنی و پیمانه ای حرام می باشد. بنابراین، در چیز های شمارشی مانند پول و امثال آن، کم یا زیاد بودن یک طرف اشکالی ندارد.[1]

2- تعویض و شستشوی فرشها

از چیزهای دیگری که در آستانۀ فرارسیدن نوروز بسیار دیده شده است، خرید و فروش، تعویض یا شستشوی فرشها است. در این زمینه شایسته است به چند مطلب اشاره کنیم:

الف) کم و زیاد: چنانچه مثلاً دو فرش کهنه با یک فرش نو مبادله شود، اشکال ندارد. علت این امر از آنچه در مطلب نخست بیان نمودیم روشن گردید؛ چراکه فرشها، متری یا عددی مورد معامله قرار می گیرند و حرمت ربای معاوضی مختص به مکیل و موزون است.

این قانون مختص به پول یا فرش نیست؛ بلکه هر چیزی که شمارشی باشد، چنانچه با همجنس خود مبادله شود، گرچه یک طرف کم تر یا بیش تر باشد، اشکال ندارد. مشروط بر اینکه در همانجا مبادله صورت گیرد، اما اگر به صورت قرض باشد، مطلقا اضافه گرفتن حرام خواهد بود.

ب) فرش نجس: چنانچه فرش نجس فروخته یا به دیگری هدیه شود، لازم نیست نجاست فرش به طرف مقابل اطلاع داده شود، مشروط به اینکه آن شخص فروشنده با تحویل گیرنده با هم سر و کاری نداشته باشد[2]  (تا به واسطۀ ارتباط با یکدیگر، نجاست بین آنها رد و بدل نشود.)

ج) فرش ابریشم: استفاده از فرش و پشتی ابریشم اشکال ندارد و نماز خواندن بر روی چنین فرشی نیز بی اشکال است؛ زیرا طبق آنچه فقها فتوا داده اند، حرمت در پوشیدن لباس ابریشم طبیعی بر مردان است. البته در این حکم (حرمت پوشیدن لباس ابریشم بر مردان ) چه لباسهای کوچک مانند جوراب و غیر آن باشد و چه جزء لباس مانند آستر آن و. . . فرقی نیست.[3]

د) حمل بر صحت: فرشی که به قالیشویی یا هر مسلمان دیگر تحویل داده شده و متنجس بودن آن به اطلاع وی رسیده است، پس از دریافت، بنا بر طهارت آن گذاشته می شود؛ زیرا لازم است کار مسلمان حمل بر صحت گردد. و همین گونه است نسبت به هر چیز متنجس دیگری که برای تطهیر در اختیار مسلمان قرار داده شود.[4]

3- عیدی و تعلّق خمس

آنچه در ایام عید به عنوان «عیدی» پرداخت یا دریافت می شود، از جهت موضوع، مانند هبه و هدیه محسوب می گردد و احکام آن را دارا می باشد. بنابراین، شایسته است این مسئله را از دو جنبه بررسی کنیم:

الف) پرداخت کنندۀ عیدی: بر شخص پرداخت کنندۀ عیدی، خمس واجب نیست، به شرط اینکه سقف عیدی به مقدار متعارف باشد؛ زیرا هدیه دادن به مقدار مرسوم، بخشی از هزینه های زندگی به شمار می رود، پس کسی که عیدی می دهد، مال خود را صَرف مخارج متعارف زندگی نموده است. تذکر این نکته را لازم می دانیم که میزان متعارف بودن سقف و مقدار عیدی به حسب زمان، مکان و موقعیت اجتماعی و خانوادگی اشخاص، متفاوت می باشد.[5]

ب) دریافت کنندۀ عیدی: اگر عیدیهای دریافت شده از سرِ سال خمسی زیاد بیاید، در اینکه آیا خمس بر آن تعلّق می گیرد یا نه، مسئله محل اختلاف فتاواست؛ زیرا همان گونه که ذکر شد، عیدی نوعی از هبه و هدیه به شمار می رود. بنابراین، طبق فتوای آن دسته از مراجع تقلیدی که قائل می باشند بر هدیه خمس تعلّق می گیرد، بر عیدی زیاد آمده (از سرِ سال) نیز خمس متعلَّق می شود؛ ولی طبق فتوای آن دسته از مراجع تقلیدی که قائل به عدم تعلّق خمس به هدیه هستند، بر عیدیهای دریافت شده نیز خمس تعلّق نمی گیرد.

4- نظافت

یکی از امور رایج در استقبال از نوروز، رسیدگی به نظافت و بهداشت فردی و محیطی می باشد، بدین سبب شایسته است در این زمینه نکاتی مورد توجه قرار گیرد:

الف) رعایت نظافت، چیزی است و در نظر گرفتن طهارت شرعی چیز دیگر. مثلاً اگر مکان یا چیز متنجّس شده را با دستمال تمیز نموده، عین نجس را از آن برطرف کردیم، از نظر شرعی هنوز آن مکان یا آن شیء نجس است، تا اینکه به شکل صحیح شرعی آب کشیده شود.

ب) در مواردی که نجاست یکی از چند چیز، اجمالاً مشخص باشد، لازم است تمام آنها برای نماز تطهیر شوند. مثلاً چنانچه می دانیم یکی از دو لباس متنجّس شده؛ اما معلوم نیست کدام یک بعینه متنجّس است، باید هر دو تطهیر شوند و تا وقتی هر دو تطهیر نگردیده، با هیچ یک نمی توان نماز خواند.[6]

ج) همان گونه که بی مبالاتی در امر طهارت و نجاست ممنوع است، افراط (وسواس) در رعایت این مسئله نیز غیر جایز می باشد، به خصوص با وضعیت کمبود آب در کشور. بنابراین، لازم است در این زمینه مانند سایر موارد، از هرگونه اسراف و وسوسه به طور جِدی پرهیز نموده، پیرو حکم دین و مراجع تقلید باشیم و پا را از حریم فتوای آن بزرگواران بیرون نگذاریم.

5- خسارات

یکی از اموری که متأسفانه در آستانۀ نوروز، کم و بیش با آن روبرو هستیم، بحث «خسارتها» می باشد؛ زیرا هرگونه خسارتی که شخصی بر جان یا مال دیگری وارد کند، مدیون می شود و لازم است جبران نماید. در این زمینه نکاتی لازم به ذکر است:

الف) اگر کسی (به وسیلۀ ترقّه و امثال آن) دیگری را بترساند، به طوری که عقل وی زایل شود، شرعاً یک دیۀ کامل را به او بدهکار می شود، و چنانچه درصدی از هوشیاری وی از بین رود، به همان درصد از دیۀ کامل بدهکار می گردد.[7]

ب) اگر شخصی خانم حامله ای را بترساند و سبب شود او سقط جنین کند، دیه آن جنین را بدهکار می شود که باید به والدین آن جنین بپردازد. البته در تشخیص مقدار دیه باید ملاحظه نمود آن جنین در چه مرحله ای قرار دارد؛ زیرا برای هر مرحله ای دیۀ خاصی بدین ترتیب مقرّر شده است:

1- نطفه: 20 مثقال شرعی طلا.

2- عَلَقَه (مجموعه ای به صورت خون بسته شده): 40 مثقال شرعی طلا.

3- مُضغَه (مجموعه ای به صورت گوشت): 60 مثقال شرعی طلا.

4- عَظم (آفریده شدن استخوان): 80 مثقال شرعی طلا.

5- خلقت کامل قبل از آفرینش و ولوج روح: یکصد مثقال شرعی طلا.

6- ولوج روح: یک دیۀ کامل که عبارت است از هزار مثقال شرعی طلا.[8]

ج) چنانچه شخصی به وسیلۀ ترقه و امثال آن، بینایی یا شنوایی دیگری را از بین ببرد، یک دیۀ کامل را بدهکار می شود و اگر درصدی از بینایی یا شنوایی کم شود، به همان درصد از یک دیۀ کامل را مدیون می گردد.[9]

تذکر دو نکته:

1- در ضمان و مدیون شدنِ وارد کنندۀ خسارت، فرقی بین اینکه او بالغ باشد یا نابالغ نیست؛ زیرا به اتفاق فقها، تمام احکام وضعیه در مورد مکلَّف و غیر آن به طور یکسان جاری می شود، و ضمان، یکی از احکام وضعیه است.

2- در ضمان و مدیون شدنِ وارد کنندۀ خسارت، فرقی بین اموال عمومی و خصوصی نیست. مثلاً چنانچه بر اثر آتش افروزی در شب چهارشنبه سوری، اموال عمومی یا خصوصی دچار حریق شود، شخص یا اشخاصی که بالمباشرۀ دخیل در آن آتش افروزی بوده و در عدم سرایت آتش به اموال مردم کوتاهی نموده اند، ضامن خواهند بود و موظّف می باشند خسارتهای وارده را جبران نمایند.

6- باورها

در زمینه نوروز برخی باور ها وجود دارد که ممکن است با یکتاپرستی در تضاد باشد. ازاین رو، توجه به مطالبی لازم است:

اعتقاد به آتش: در چهارشنبۀ آخر سال، شاهد برخی توجهات و ذهنیات نسبت به آتش هستیم. اینک سؤال این است که آیا اینگونه باور ها منافی با توحید و سبب کفر است یا خیر؟

پاسخ این است که اشخاص با چنین عقایدی به دو قسم منقسم می گردند:

الف) اشخاصی که معتقد می باشند آتش، مستقل از خداوند، منشأ خیر و شرّ است؛ در این صورت اعتقاد مزبور سبب کفر و شرک است.

ب) اشخاصی که معتقد می باشند

آتش مخلوق خداست و از خود به طور مستقل تأثیرگذار نیست؛ ولی در عین حال بر این باورند که آتش سبب خوشبختی یا بدبختی می شود. در این صورت اعتقاد مزبور سبب کفر و شرک نیست؛ ولی باید توجه داشت که این اعتقاد، خرافی است؛ چراکه آتش هیچ نقشی در خیر و شرّ ندارد.[10]

سعادت و نحوست: برخی از باورها پیرامون نوروز به «سعادت» و «نحوست» مربوط می شود. مانند اعتقاد به نحس بودن روز «سیزده» یا برخی از کار ها در پایان، قبل یا آغاز سال جدید. حال باید دید حکم اینگونه باور ها چیست؟

پاسخ همان است که در سطور قبل ذکر شد؛ ولی در این بخش، لازم است این نکته را نیز اضافه نماییم که بعید است اشخاص، قائل به تأثیرگذاری مستقل ایام در تدبیر جهان باشند. ازاین رو، تمام افرادی که چنین گرایشهایی دارند مسلمان هستند، گرچه دچار خرافات شده اند.[11]

7- سفر و مسافر

یکی از امور بسیار رایج در ایام عید نوروز، مسافرت می باشد و هر ساله شاهد سفر های روز افزون نوروزی هستیم. از این جهت، بحثی کوتاه پیرامون سفر، لازم به نظر می رسد. مباحث سفر را در چهار محور خلاصه می نماییم:

1- سفر و خمس:

بر هزینه هایی که صَرف سفرهای متعارف می شود، خمس تعلّق نمی گیرد؛ زیرا فقها در مقام شمارش مؤونه، سفر های واجب، مستحب و مباح را ذکر می نمایند؛ اما در مورد رابطۀ سفر و خمس دو نکته قابل طرح است:

الف) به هزینه ای که به طور متعارف صَرف سوغات می گردد، خمس تعلّق نمی گیرد؛

ب) کسی که اقدام به سفر حرام کرده (به طوری که غرض وی از سفر، انجام معصیت است ) باید خمس مخارجی را که در آن سفر نموده، بپردازد؛ زیرا مخارج صرف شده در معصیت، مؤونه به حساب نمی آید.

2- سفر و نجات مسلمان:

چنانچه در جاده شاهد سانحه ای بودیم که در آن، جان انسانی به خطر افتاده است، اگر امکان دارد، موظّفیم توقّف کنیم و آن اشخاص را از خطر نجات دهیم. علت این مطلب آن است که نجات جان مسلمان تنها بر قشر خاصی مانند هلال احمر و امثال آنها واجب نیست؛ بلکه وظیفۀ عمومی است و اگر نجات جان مسلمان به لمس بدن نامحرم بستگی دارد، مثل اینکه مصدوم زن است و نجات دهنده مرد یا بالعکس، لمس بدن نامحرم (بدون قصد ریبه) اشکال ندارد. البته در اینگونه موارد باید به حداقل اکتفا نمود.[12]

3- آب موجود در قطار:

آبی که در لوله های قطارهای مسافربری وجود دارد، حکم آب کرّ را دارد و احکام کُرّ بر آن مترتب می گردد؛ زیرا فقها در تعریف آب کُرّ فرموده اند: اگر ظرفی را در نظر بگیریم که هر یک از طول، عرض و عمق آن سه وجب و نیم باشد، و چنین ظرفی از آب پر باشد، کرّ به شمار می رود، و حال آنکه در مخزن قطارهای مسافربری به مراتب بیش از این مقدار آب وجود دارد.

نکتۀ دیگر این است که اگر به سبب استفادۀ مسافرین، شک کنیم که آب از کرّ بودن خارج شده یا نه؟ بنا بر کر بودن آب گذارده می شود؛ و تا رسیدن قطار به مقصد، این بناگذاری به حال خود باقی است و نیاز به تفحّص هم نیست، مگر آنکه به خروج آب از کُرّیت یقین شود.

4- سفر و نماز:

سفر، در نماز تأثیراتی دارد و احکامی در مورد نماز بر مسافر مترتب می گردد، برخی از آنها بدین ترتیب است:

الف) بر مسافر لازم است نماز های چهار رکعتی خود را دو رکعت بخواند؛ ولی فقها می فرمایند: این حکم، دارای هشت شرط می باشد: اول آنکه سفر او کم تر از هشت فرسخ شرعی نباشد.[13] دوم آنکه از اول مسافرت، قصد هشت فرسخ را داشته باشد. سوم آنکه در بین راه از قصد خود برنگردد. چهارم آنکه نخواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ، از وطن خود بگذرد یا ده روز یا بیش تر در جایی بماند. پنجم آنکه برای کار حرام سفر نکند. ششم آنکه از صحرانشینهایی نباشد که در بیابانها گردش می کنند و هر جا آب و خوراک برای خود و حیوانات همراهشان پیدا می کنند، می مانند و بعد از چندی به جای دیگر می روند. هفتم آنکه شغل او مسافرت نباشد. هشتم آنکه به حد ترخّص برسد؛ یعنی از وطنش به قدری دور شود که دیوار شهر را نبیند و صدای اذان آن را نشنود.[14]

ب) مستحب است مسافر بعد از هر نمازی که شکسته می خواند، سی مرتبه «سبحان اللَّه و الحمدللَّه و لا اله الا اللَّه و اللَّه اکبر» بگوید و این در تعقیب نماز ظهر و عصر و عشا بیش تر سفارش شده است؛ بلکه بهتر است در تعقیب این سه نماز شصت مرتبه بگوید.[15]

ج) به فتوای بیش تر مراجع تقلید، مسافر در چهار مکان بین قصر (دو رکعتی خواندن) و تمام (کامل خواندن) مخیّر و آزاد است. آن مکانها عبارتند از: مسجد الحرام، مسجد النبی(ص)، حرم امام حسین(ع) و مسجد کوفه.[16]

د) مسافر و کسی که برای او سخت است نافلۀ شب را بعد از نصف شب بخواند، می تواند آن را در اول شب (به نیت تعجیل) به جا آورد.[17]

ه) خواندن نماز های مستحبی در سفر اشکال ندارد، به استثنای نافلۀ ظهر و عصر و نیز نافلۀ عشاء - به نظر برخی فقها- برای مسافری که وظیفۀ او قصر (دو رکعت خواندن نمازهای چهار رکعتی) است.[18]

و) چنانچه مسافر در سفر نماز خود را طبق وظیفه دو رکعت خواند و وقتی به وطن برگشت، ملاحظه کرد که هنوز وقت برای همان نماز هست، لازم نیست آن نماز دو رکعتی را دو مرتبه چهار رکعتی و کامل بخواند.

ز) اگر وقت نماز چهار رکعتی داخل شد و انسان هنوز در وطن است، لازم نیست همان جا نماز بخواند (هر چند تأکیدات زیادی بر نماز اول وقت در دین شده است )؛ بلکه می تواند حرکت کند و در سفر نماز را دو رکعتی به جا آورد؛ ولی اگر نخواند و نمازش در سفر قضا شد، قضای آن دو رکعت است، نه چهار رکعت.

ح) نمازگزار باید بعد از حمد، سوره بخواند؛ ولی چنانچه ضرورتی پیش آید، مثل اینکه مسافر می ترسد از قطار جا بماند یا از درنده و امثال آن می ترسد، می تواند به خواندن حمد اکتفا کند و سوره نخواند.[19]

ط) نماز قبل از وقت باطل است، پس اگر مثلاً قطار، اتوبوس یا هواپیما قبل از وقت نماز حرکت می کند و مسافر فرصت دارد قبل از وقت نماز بخواند، باید در آن وسیلۀ نقلیه طبق وظیفه عمل کند؛ ولی نمی تواند قبل از وقت نماز بخواند.

8- آبزیان:

یکی از رسومات عید نوروز، استفاده از آبزیان است. بدین صورت که لاک پشت، ماهی یا دیگر جاندارانی را که در آب زندگی می کنند، در معرض فروش گذاشته اند که در این زمینه نیز لازم است به چند نکته توجه شود:

الف) خرید و فروش اینگونه حیوانات که غرض عقلایی (ولو لذت بردن و تفریح) بر آن مترتب است، اشکال ندارد.[20]

ب) تمام آبزیان حرام گوشت هستند، مگر ماهی دارای فلس (پولک دار) و میگو.[21]

ج) مردۀ آبزیانی مانند ماهی و لاک پشت، پاک است؛ یعنی بدن و لباس را متنجّس نمی کند، اعم از اینکه داخل آب بمیرد یا خارج از آن.[22]

د) چنانچه ماهی از آب زنده گرفته شود، پاک است و خوردن آن حلال، به شرط آنکه پولک داشته باشد.

بنابراین، اگر ماهی داخل آب جان دهد، پاک است؛ ولی خوردن آن حرام می باشد.[23]

ه ) کسی که ماهی را از آب می گیرد، لازم نیست مسلمان باشد یا نام خدا را ببرد.[24]

و) فضلۀ آبزیانی از قبیل ماهی و لاک پشت، پاک است؛ یعنی لباس و بدن یا ظرفی را که در آن قرار دارد، متنجّس نمی کند؛ زیرا فقط بول و غائط انسان و هر حیوان حرام گوشتی که خون جهنده دارد، نجس است.[25]

9- فضای سبز:

از دیگر رسوم عید نوروز، ایجاد فضای سبز، اعم از درختکاری یا زراعت می باشد که سنّتی حسنه و مبتنی بر ارزشهای دینی و مدنی بوده و صاحبان جوامع روایی نیز بابی را به این مبحث اختصاص داده اند و روایاتی را از معصومین(ع) نقل کرده اند. مثلاً شیخ حُرّ عاملی ( 1033 - 1104ق) در کتاب گرانسنگ «وسائل الشیعة» بابی را در این کتاب تحت عنوان «بَابُ اسْتِحْبَابِ الْغرْسِ وَ الزَّرْع وَ سَقْی الطَّلْحِ وَ السِّدْرِ» آورده است که چند روایت از آن را در این زمینه نقل می کنیم:

1- امام باقر(ع): «لَقی رَجُلٌ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ(ع) وَ تَحْتَهُ وَسْقٌ[26] مِنْ نَوًی فَقَالَ لَه: ما هذَا یا أَبَا الْحَسَنِ تَحْتَک؟ فَقَالَ: مِائَة أَلْفِ عَذْقٍ[27] إِنْ شَاءَ اللَّهُ. قَالَ: فَغَرَسَهُ فلَمْ یغادِرْ منْهُ نَوَاة وَاحِدَة؛[28] مردی امیرالمؤمنین(ع) را ملاقات کرد، در حالی که مقدار زیادی دانۀ خرما همراه آن حضرت بود. سؤال کرد: اینها چیست؟ حضرت پاسخ دادند: صد هزار درخت خرما ان شاء الله! آن مرد می گوید: حضرت تمام آن دانه ها را کاشتند، بدون اینکه از یک عدد از آنها صرف نظر نمایند.»

2- یزید بن هارون واسطی می گوید: از امام باقر(ع) در مورد کشاورزان سؤال کردم، حضرت فرمودند: «هُمُ الزَّارِعُونَ کنُوزُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ مَا فِی الْأَعْمَالِ شیءٌ أَحبَّ إِلَی اللَّهِ مِنَ الزِّرَاعَة وَ مَا بعَثَ اللَّه نَبِیاً إِلَّا زَرَّاعاً إِلَّا إِدْرِیس(ع) فإِنَّهُ کانَ خَیاطاً؛[29] آنها کسانی هستند که گنجهای خدا را در زمین زرع می کنند و هیچ چیز نزد خدا محبوب تر از زراعت نیست. [آنگاه امام(ع) ادامه دادند: ] تمام پیامبران که خداوند مبعوث کرد، کشاورز بودند، مگر جناب ادریس(ع) که خیاط بود.»

3- پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: «مَا مِنْ مُسْلِمٍ یغْرِسُ غَرْساً أَوْ یزْرَعُ زَرْعاً فَیأْکلُ منْهُ إِنسَانٌ أَوْ طَیرٌ أَوْ بَهِیمَة إِلَّا کانَتْ لَهُ بهِ صدَقَة؛[30] هر مسلمانی که درختی را بنشاند یا زراعت کند، سپس انسان، پرنده یا چهار پایی از آن بخورد، برای غارس یا زارع صدقه محسوب می گردد.»

10- سال تحویل:

در مورد سال تحویل که همان روز عید نوروز باشد، ناگزیر از ذکر نکاتی هستیم:

الف) جشن و دید و باز دید: از محضر امام خمینی(ره) سؤال شد: نظر حضرت عالی راجع به عید نوروز چیست؟ آیا همانند عیدهایی که مسلمانان آنها را جدی می گیرند، مثل عید فطر و قربان، از نظر شرعی ثابت شده است یا اینکه فقط روز مبارکی محسوب می شود، مثل روز جمعه و مناسبتهای دیگر؟

ایشان چنین پاسخ دادند: هر چند نصّ معتبری مبنی بر اینکه عید نوروز از اعیاد دینی یا ایام مبارک شرعی باشد، وارد نشده است؛ ولی جشن گرفتن و دید و بازدید در آن روز اشکالی ندارد؛ بلکه از این جهت که صلۀ رحم می باشد، مستحسن است.[31]

ب) اعمال و ادعیه: در مورد نوروز، اعمال و ادعیه ای وارد شده است؛ ولی دلیل آنها از اعتبار لازم برخوردار نیست. به این استفتا از محضر امام(ره) توجه کنید:

سؤال: آیا آنچه راجع به عید نوروز و فضیلت و اعمال آن وارد شده، صحیح است؟ آیا انجام آن اعمال (اعم از نماز و دعا و غیره) به قصد ورود جایز است؟

جواب: انجام آن اعمال به قصد ورود، محل تأمل و اشکال است. بله، انجام آنها به قصد رجا و امید مطلوب بودن، اشکال ندارد.[32]

ج) آنچه فقها در رساله های عملیه ذکر نموده اند، دو عمل مستحبی است؛ یکی غسل[33] و دیگری روزه.[34]

11- سیزده به در:

بین ایرانیان چنین رسم است که در روز سیزده فروردین به بیرون شهر رفته، ساعاتی را به تفریح می گذرانند. در این زمینه نیز نکاتی شایستۀ طرح است:

1- این کار دستور شرعی ندارد؛ ولی تا وقتی سبب حرام نشود، حرام نخواهد بود؛

2- کسانی که به بیرون شهر می روند، چنانچه قصد دارند جایی بروند که مجموع رفت و برگشت آنها هشت فرسخ می شود، همین که از حد ترخص خارج شدند (به مکانی رسیدند که آخرین ساختمان شهر دیده نمی شود و صدای اذان شهر نیز شنیده نمی شود ) باید نماز چهار رکعتی خود را دو رکعتی بخوانند و اگر قصد هشت فرسخ ندارند، لازم است نماز خود را کامل (چهار رکعتی) بخوانند؛

3- کسانی که به بیرون شهر می روند، اگر بخواهند در زمینی استراحت کنند یا نماز بخوانند، اشکال ندارد و لازم نیست از صاحب زمین اجازه بگیرند، مشروط به اینکه خسارتی وارد نکنند.[35]

4- اشخاصی که به بیرون شهر می روند، نباید شاخۀ درخت مردم را بشکنند یا به محصولات مردم آسیب وارد کنند، در غیر این صورت مدیون خواهند شد؛ اما اینکه آیا می توانند از زراعت یا درخت دیگران چیزی بخورند یا نه - که از آن به حق المارّۀ تعبیر می شود - حکم این مسئله روشن نیست و در این مورد یا باید احتیاط نموده، از دست زدن به اموال مردم خودداری نمایند و یا اینکه به رسالۀ عملیۀ مرجع تقلید خود رجوع کنند.

پی نوشت ها

[1] توضیح المسائل محشی، سید روح الله موسوی خمینی(ره) (م 1409ق )، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1424ق، ج 2، ص840.

[2] وسیلة النجاة با حواشی مرحوم امام خمینی(ره)، سید ابو الحسن اصفهانی (م 1365ق )، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1422ق، ص 319.

[3] نجاة العباد، سید روح الله موسوی خمینی(ره)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1422ق، ص93.

[4] این قاعده از قوانین مسلّم بین فقهاست.

[5] توضیح المسائل محشی، ج 2، ص 22.

[6] توضیح المسائل محشی، ج 1، ص 454.

[7] تحریر الوسیلة، سید روح الله موسوی خمینی(ره)، مؤسسۀ نشر اسلامی، قم، ج 2، ص 529.

[8] تحریر الوسیلة، ج 2، ص 538.

[9] همان، ص 529.

[10] مکاسب محرمه، مرتضی بن محمد امین انصاری (شیخ انصاری، م 1281ق )، منشورات دار الذخائر ، قم، 1411ق، ج 1، ص 102.

[11] مصباح الفقاهۀ، سید ابو القاسم موسوی خویی (م 1413 ق)، با تقریرات شیخ علی توحیدی، مؤسسه انصاریان، قم، 1417ق، ج 1، ص253.

[12] وجوب حفظ نفس محترمه و نیز لزوم اکتفا به حداقل در مواردی که همراه با امر خلاف اصل باشد، مورد اتفاق تمام فقهاست.

[13] در تعیین و تبدیل فرسخ به کیلومتر بین فقها اختلاف نظر وجود دارد که باید هر کس به رساله مرجع خود مراجعه کند.

[14] توضیح المسائل محشی، ج 1، ص 183.

[15] همان، ص 733.

[16] عروة الوثقی، سید محمد کاظم بن عبد العظیم طباطبائی یزدی (م 1337ق)، مؤسسه اعلمی، تهران، 1409 ق، ج 2، ص 163.

[17] توضیح المسائل محشی، ج 1، ص 429.

[18] عروة الوثقی المحشَّی، سید محمد کاظم بن عبد العظیم طباطبائی یزدی، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1419 ق، ج 2، ص 245.

[19] توضیح المسائل، ج 1، ص 544.

[20] مکاسب محرمه، سید روح الله موسوی خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، تهران، 1415ق، ج1، ص 248.

[21] توضیح المسائل محشی، ج 2، ص 595.

[22] همان، ج 1، ص 69.

[23] همان، ج 2، ص 590.

[24] همان، ج 1، ص 591.

[25] همان، ص 68.

[26] پیمانه ای خاص در آن زمان. گفته اند: هر وسق مطابق 60 صاع است، هر صاع نیز تقریباً سه کیلو که حدود 180 کیلو می شود.

[27] نوعی در خت خرماست.

[28] وسائل الشیعة، شیخ حرّ عاملی، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، 1414ق، ج 17، ص 41.

[29] همان، ص 42.

[30] مستدرک الوسائل، محدث نوری، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، 1408ق، ج 13، ص 460.

[31] توضیح المسائل محشی، ج 2، ص 1027.

[32] همان.

[33] نجاة العباد، سیر روح الله موسوی خمینی (ره)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، تهران، 1378ش، ص 64.

[34] همان، ص 170.

[35] توضیح المسائل محشی، ج 1، ص 489.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان