«حداقل مهاجرت پزشکان در سال و در حوزه عمومی حدود 400 نفر است و در حوزه پزشکان متخصص هم بین 300 تا 350 نفر است»، این بخشی از آماری بود که روزگذشته محمدرضا ظفرقندی، رئیس کل سازمان نظام پزشکی کشور از افزایش مهاجرت پزشکان ارائه داد.
به گزارش به نقل از روزنامه آرمان ملی ،این روزها افزایش مهاجرت نخبهها و پزشکان به کشورهایی همچون کانادا، آمریکا، استرالیا، آلمان و حتی ترکیه، به یک مشکل بیسرانجام تبدیل شده و ظاهرا نارضایتی پزشکان از کمبود دستمزد و نبود بازار کار، این افراد را در مسیری بیبازگشت به کشور قرار میدهد.
بنا بر آماری که سازمان نظام پزشکی منتشر کرده بابت تربیت یک دانشجوی پزشک عمومی، بین 800میلیون تا یکمیلیارد تومان هزینه میشود و اگر سالانه 700 پزشک از ایران در مسیر مهاجرت قرار بگیرد در سال 700میلیارد تومان هزینه روی دست دولت میگذارد و جامعه بیش از گذشته از افراد نخبه تهی میشود. از سوی دیگر مشکلاتی همچون افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی نیز مزید برعلت شده و بازار کار را برای پزشکان در داخل کشور با کمبود جدی مواجه کرده است.
در این رابطه دکتر عباس کامیابی رئیس انجمن پزشکان عمومی گفت: در شرایط فعلی، افزایش ظرفیت دانشگاههای پزشکی مثل آب ریختن در ظرف سوراخ است. حدود نیمی از پزشکان عمومی کشور در حال حاضر در جایگاه اصلی خود یعنی طبابت خدمت نمیکنند و به کارهای دیگر که در شأن آنها نیست روی میآورند.
مسئولان آمار اشتباه میدهند و تحقیقات 10سال پیش ما اثبات کرد که نسبت پزشکان عمومی به مرز 1 بههزار نفر رسیده در حالی که سیاستهای کشور برای جذب حتی نیمی از این پزشکان برنامه ندارد. او با اشاره به اینکه بنابر اطلاعات موجود، هزاران پزشک عمومی و متخصص ایرانی در کشورهایی مثل کانادا، آلمان و... در صف ورود به بازار کار قرار دارند.
11هزار پزشک مفقود شده
با توجه به صحبتهای رئیس انجمن پزشکان عمومی باید به این نکته نیز اشاره کرد که بیش از 11هزار فارغ التحصیل پزشکی در سالهای اخیر برای دریافت شماره نظام پزشکی مراجعه نکردهاند و به نوعی مفقود شدهاند.
این آمار جدای 15هزار پزشکی است که یا مهاجرت کردهاند یا در مشاغل دیگری غیراز حرفهپزشکی مشغول به کار هستند. علیرضا زالی رئیس سابق سازمان نظام پزشکی کشور نیز این آمار را تایید میکند و میگوید: فارغ التحصیلانی که از سرنوشتشان اطلاعاتی در دست نیست و پس از رقابت نفسگیر در دانشگاه و پشت سر گذاشتن سالهای پر مرارت اکنون به گمشدگان تاریخ پزشکی پیوستهاند.
زالی با اشاره به اینکه ما برای متقاضیان یک گواهی عدم سوء پیشینه برای خروج از کشور صادر میکنیم که صدور این گواهینامه به معنای این است که فرد متقاضی، برای مدت طولانی از کشور خارج خواهد شد، اظهار کرد: تا قبل از سال 92، سازمان نظام پزشکی بهطور میانگین، هفتهای یک گواهی صادر میکرد، ولی در سال 94 تعدادهزار و 980 گواهی صادر کردیم که این آمار بسیار نگرانکنندهای است. عمده متقاضیان دریافت این گواهی، پزشکان نسل جوان کشور هستند. رفتار با جامعه پزشکی طی سالهای اخیر رفتار خوبی نبوده و این موضوع، بازتاب و نتیجه رفتارهای ما با جامعه پزشکی است.
قدر افراد تحصیلکرده را نمیدانیم
در ادامه به سراغ رئیس جامعه پزشکان داخلی کشور رفتیم تا نظر او را در این رابطه جویا شویم، دکتر ایرج خسرونیا میگوید: واقعا جای تاسف دارد که در سالهای اخیر شاهد افزایش مهاجرت قشر پزشکان از کشور هستیم، اما این یک واقعیت است که پزشکان نیز باید زندگی کنند.
عمده دلیل مهاجرت این افراد عدم بهرهگیری مناسب از تخصص آنها و درآمد پایین است. آمریکا و کانادا و کشورهای اروپایی مانند آلمان بیشترین مقصد پزشکان ایرانی برای مهاجرت بوده و سالانه بین 700 تا 1000 پزشک از داخل کشور مهاجرت میکنند و ما بهترین تحصیلکنندگان را دو دستی تقدیم کشورهای دیگر میکنیم. او با اشاره به اینکه یک پزشک 30 سال از عمرش را به تحصیل میگذراند و بعد از این سالها انتظار دارد که درآمدی همسو با زحمتی که کشیده به او داده شود، اظهار میکند:
هر روز یک قانون و یک مصوبه از وزارتخانه خارج میشود و در نهایت پولی که به پزشکان میدهند اصلا در مقایسه با عمری که آنها صرف کردهاند، برابری ندارد. در یک سال و نیم گذشته بسیاری از بیمارستانهای خصوصی و دولتی دستمزد پزشکان را ندادهاند، در حالی که آنها نیز باید اجاره منزل، هزینه فرزند دانشجو وهزار هزینه روزمره دیگر را پرداخت کنند، پس بنابراین آنها سعی میکند به جایی بروند که قدر آنها را بیشتر میدانند.
دکتر خسرونیا در ادامه خاطرنشان کرد: دولت برای تربیت یک پزشک عمومی میلیونها تومان هزینه میکند و برای مدرک تخصص و فوق تخصص این هزینهها، دو و سه برابر افزایش پیدا خواهد کرد. این مهاجرت به مانند خروج ارز و طلا از کشور است و اگر قرار باشد که ما یک پزشک متخصص را تربیت کنیم و در نهایت او برای تامین مخارج زندگیاش ارز، دلار، بساز و بفروش بشود، چه سودی دارد.
خود من شاهد هستم که بسیاری از پزشکان برای تامین هزینههای روزانه زندگیشان با مشکل مواجه هستند و حالا نیز قانون پذیرش دانشجوی پزشکی دوبرابر شده و همین مسأله وضعیت را بدتر خواهد کرد. هفت سال بعد که این دانشجویان، پزشک شوند آمار مهاجرت نیز افزایش پیدا میکند چون بازار کار برای آنها وجود ندارد. از سوی دیگر وقتی پزشکان و نخبههای ما که در کشور هیچ پست یا کار خاصی انجام نمیدهند به کشورهای دیگر میروند و به آنها بهترین پست ومقام را میدهند چون آنها از نظر هوش و حافظه جزو بهترین پزشکان دنیا هستند.
پزشکان را با معلمان مقایسه نکنید
رئیس جامعه پزشکان داخلی کشور تصریح کرد: خود شما ببینید که در حال حاضر ایرانیها چه پستهای استراتژیکی را در کشور آمریکا دارند و در اروپا، اکثر رؤسای بیمارستانها و مراکز علمی، پزشکان ایرانی هستند.
در کانادا حدود 600هزار دلار درآمد یک پزشک در سال است، در حالی که در کشور ما به یک پزشک فوق تخصص و استاد دانشگاه حدود 10میلیون تومان بعد از چند ماه معوق به او حقوق می دهند و وقتی اعتراض میکنیم دستمزد ما را با حقوق وزارت کار یا آموزش و پرورش مقایسه میکنند در حالی که وقتی یک معلم به سن بازنشستگی میرسد، همسن و سالان او که پزشک هستند تازه وارد بازار کار شدهاند و یک معلم بچه، خانه و زندگی دارد و یک پزشک در ابتدای این راه است. یعنی یک معلم یا کارمند 30 سال از شغلش درآمد داشته و یک پزشک بعد از 30 سال هزینه کردن، وارد بازار کار میشود.