دکتر کاظم آملی؛ متخصص بیماریهای داخلی(ریه)، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران
ایمونولوژی
در سارکوییدوز هم واکنش هومورال و هم واکنش سلولی پیدا میشود اما واکنش مهم واکنش سلولی است (CMI). از طرف دیگر، هم واکنش ذاتی و هم واکنش اکتسابی عمل میکنند. در واکنش سلولی سلولهای مهم عبارتند از: لنفوسیتهای CD4 و فاگوسیتهای منونوکلئر. در بیماریهایی که آنتیژن در آنها شناخته شده است ملکولهای کلاس I HLA ذرات آنتیژنی را به لنفوسیتهای CD8+ ارایه میدهند و ملکولهای کلاس II HLA آنتیژن را در معرض لنفوسیتهای CD4+ قرار میدهند، در نتیجه لنفوسیتهای Thl که وظیفه کمککننده دارند، تحریک میشوند و تکثیر مییابند و مواد مختلفی ترشح میکنند که آنها را سایتوکاین مینامیم.
این سایتوکاینها سلولهای منوسیت و ماکروفاژها را تحریک میکنند و باعث ازدیاد آنها میشوند و تغییراتی در ماهیت آنها به وجود میآورند به طوری که به صورت سلولهای اپی تلیوئید در میآیند؛ این سلولها تمایل به گرد هم آمدن دارند و ایجاد ساختمانهایی به نام گرانولوم میکنند. بدین وسیله است که بدن عامل بیماری را در مواضع ویژهای محدود و محصور نگاه میدارد و یک بیماری گرانولوماتو ایجاد میشود. قبل از این مرحله یعنی قبل از پیدایش گرانولومها واکنشی که در برابر عامل یا عوامل (در سارکوییدوز ناشناخته) پیدا میشود انفیلتراسیون سلولهای منونوکلئر است. بافت مبتلا غالبا ریه است و در نتیجه یک آلوئولیت ایجاد میگیرد.
از تعامل منونوکلئرهای مذکور در آلوئولهای ریه با لنفوسیتهای T از گروه helper Tساتیوکاینهایی ساخته میشود و از لنفوسیتهای مزبور ترشح میشود که مهمترین آنها اینترلوکین2 اینترفرون گاما هستند. این مواد به نوبه خود بر فاگوسیتها اثر میکنند و از تحریک و تکثیر آنها گرانولومهای سارکوییدوز تشکیل میشود. لنفوسیتهای مزبور برای دریافت کمپلکسهای آنتیژن (که در سارکوییدوز ناشناخته است) از کلاس II HLA گیرندههایی دارند. در ساختمان این گیرندهها دو شاخه پروتئینی متفاوت به نام آلفا و بتا وجود دارند. مطالعه عدیده حاکی از آناند که این شاخههای پروتئینی در ساختمان خود قسمتی ثابت و قسمتی متغیر دارند ( قسمت متغیر است که با آنتیژن ترکیب میشود).
سایر عوامل بیماری
اگر در سارکوییدوز آنتیژن را میشناختیم موضوع اتیولوژی این بیماری حلشده بود اما تاکنون قسمت متغیر شاخهها درگیرنده این لنفوسیتها در سارکوییدوز ساختمانی ویژه و محدود به دست آمده است. بنابراین فقط با یک آنتیژن یا چند آنتیژن معدود میتوانند ترکیب شوند که قاعدتا باید عامل این بیماری باشند اما در این ماجرا عوامل دیگری نیز از قبیل اینترلوکین- 1 و تومور نکروزیس فاکتور آلفا (TNF-alpha) و اینترلوکین 18 و فاکتور محرک کلنی گرانولوسیت- منوسیت (GM-CSF) و ملکولهای چسبندگی و اینترلوکین- 12و اینترلوکین- 6 و سایر سایتوکاینها و کموکاینهای متعدد به میان میآیند (به علاوه انواع سلولهای التهابی و ساختمانی دیگر و منوسیتها و ماست سلها و فیبروبلاستها و انواع سلولهای ارایهکننده آنتیژن مانند سلولهای دندریتیک و غیره و نیز سلولهای اندوتلیال و اپیتلیال).
این عوامل نه تنها در ایجاد ضایعات سارکوییدوز دست دارند بلکه در سیر بیماری و پیشرفت آن به طرف بهبود و جذب، و یا برعکس به طرف فیبروز و مزمن شدن بیماری نقش دارند. یکی از پدیدههایی که در سیر بیماری سارکوییدوز رخ میدهد تراکم سلولهای التهابی در مناطق خاص بدن و ایجاد تغییر در توزیع آنها است. به این ترتیب لنفوسیتهای جاری در جریان خون برخلاف انتظار زیاد نمیشوند، بلکه کاهش مییابند. این پدیده را اصطلاحا compartmentalization مینامند. به نظر میرسد که بدن نیروی خود را از ذخیره مغز استخوان و خون به محل ضایعات فرا میخواند و سوق میدهد تا عامل بیماری را در کانونهایی به صورت گرانولم (گرانولوم) محدود سازد.
ادامه مطلب