کاهش کاربرد پروتئینها
در این رهگذر برداشتی که همگان بپذیرند در کار نمیباشد. بیشتر پژوهشگران بر این باور هستند که کاهش کاربرد پروتئین آهستهتر شدن روند نارسایی کلیه را در پی خواهد داشت هرچند این کاهش چشمگیر نیست.
کاهش کاربرد پروتئین، کم شدن میزان آلبومین خون و سوءتغذیه را در پی نخواهد داشت. درباره بیمارانی که نارسایی پیشرفته کلیه دارند ولی هنوز درمان جایگزینی کلیه برای آنان آغاز نشده، میزان کاربرد پروتئین باید به اندازه 75/0 – 6/0 گرم در برابر هر کیلوگرام وزن بدن کاهش یابد.
نابسامانی و افزایش چربی خون
نشان داده شده ناهنجاری در ساختار بخشهای گوناگون چربیهای خون روند پیشرفت نارسایی کلیه را زیاد میکند. افزایش LDL سلولهای گلومرولها و لولههای ادراری و ماتریکس خارج سلولی را زیاد مینماید که فیبروز نسج کلیه پیامد آن است. افزایش چربی خون همراه دفع زیاد پروتئین ادراری برای کار کلیهها و رگهای قلب زیانبار میباشد.
از اینرو کاربرد استاتینها با توجه به اثرات این گروه از داروها روی سایتوکینهای التهابزا برای پیشگیری از پیشرفت نارسایی کلیه پیشنهاد میشود زیرا نشان داده شده که استاتینها از میزان TGF-ß کم نموده و سبب کاهش تکثیر سلولی و عوامل رشد میگردد.
از طرف دیگر استاتینها اثر آنتیاکسیدان هم داشته و از راههای گوناگون روند پیشرفت نارسایی کلیه را کم مینماید.
Aldosterone Antagonism
نشان داده شده است داروهای مسدودکننده اثر آلدوسترون، گذشته از اثر روی سیستم آنژیوتنسین دو پیامد سودمند دیگری برای پیشگیری از بروز فیبروز و پیشرفت نارسایی کلیه دارند. باید در نظر داشت که داروهای ACE In اثر درازمدت در کاهش آلدسترون ندارند و اضافه نمودن داروهای ضدآلدسترون میتواند موجب کاهش روند نارسایی کلیه گردد.
اریتروپویتین
کمخونی، هیپوکسی و Oxidative stress را در پی خواهد داشت میشود که پیامد آن فیبروز نسج بینابینی و آسیب لولههای کلیه میباشد از این رو نارسایی پیشرونده کلیه را در پی خواهد داشت، کاربرد اریتروپوئیتین نه تنها از راه بهبود کمخونی از پیشرفت نارسایی کلیه جلوگیری مینماید بلکه اریتروپوئتین، خود روی کلیه اثری مانند سیتوکین داشته و روی عمر سلولها و تکثیر آنها اثر میگذارد و از این رهگذر در سیر نارسایی کلیه اثر پسندیدهای دارد.
سیگار نکشیدن
بررسیهای بسیاری نشان داده است کشیدن سیگار، تا 31 درصد میتواند میزان خطر نارسایی کلیه را بهویژه در کسانی که دچار ازدیاد فشار و قندخون هستند، افزایش دهد. کنار گذاشتن سیگار روند نارسایی پیشرونده کلیه را کند خواهد نمود.
کاهش وزن
زیادی وزن به تنهایی یکی از عوامل خطرساز برای ساختار و کار کلیه است، آگاهیهای نوین نشان میدهد توده چربی به درستی یک غده مترشحه داخلی است که هورمونها و فاکتورهای رشد را که روی کلیهها اثر میگذارند تولید مینمایند. مهمترین این عوامل رشد هورمون لپتین است که خود محصول ژن چربی میباشد که ساخت TGF ß و ناهنجاری کار کلیه را در پی خواهد داشت.
نشان داده شده که کاهش وزن نزد این بیماران موجب کاهش دفع پروتئین و نارسایی پیشرونده کلیه میگردد.
باید دانست که کم بودن گستردگی نارسایی پیشرفته کلیه در میهن ما از آن رو است که ما همه بیماران درگیر را نشناخته و به ناچار به شمار نمیآوریم.
با آنکه بسیاری از کسانی که بیماری مزمن کلیه و آنان که بیماری پیشرفته غیرقابل بازگشت کلیه دارند در ایران شناخته نمیشوند همین شمار ناچیز کسانی که از درمان جایگزینی کلیه (دیالیز و پیوند کلیه) بهرهمند میشوند بار سنگینی برای بودجه کل کشور میباشند و از آنجا که درصد بودجه بهداشت و درمان از بودجه عمومی کشور بسیار کم است برآوردن نیاز درمان این بیماران گرفتار چشمگیر موجود است.
نارسایی مزمن کلیوی همزمان یک بحران اقتصادی – بهداشتی و اجتماعی میباشد و باید برای بهبود زندگی این بیماران چارهای اندیشید و از آنجا که درمانهای روزمره که برای مهار نمودن این بیماری است به هیچوجه کافی نیست. ما به یک برنامه گسترده و همهجانبه و هماهنگ در سطح بهداشت همگانی نیازمندیم.
این برنامه با محور قرار دادن گرفتاریهای رو به رشد بهداشتی، اقتصادی و اجتماعی، بیماریهای کلیه به صورت ریشهای باید درصدد محدود کردن آن برآید.
برنامههای پیشنهادی برای تشخیص نارسایی مزمن کلیوی
1- تمام آزمایشگاهها ملزم به گزارش eGFR بشوند.
2- برای کسانی که در ریسک بالای نارسایی مزمن کلیوی قرار دارند شامل بیماران دیابتی، پرفشاری خون، بیماری عروق کرونر و عروق مغزی eGFR و پروتئینوری بررسی شود.
3- برنامه منظمی برای دیدن بیماران برای کنترل فشار خون eGFR و پروتئینوری در زمانهای درست انجام شود.
4- میزان مناسب کنترل فشار خون در بیماران نارسایی مزمن کلیوی و به کار بردن داروهای مناسب برای مسدود نمودن سیستم رنین – آنژیوتانسین.
5- برنامهریزیهای کاری هدایت شده و در گروه بیماران در خطر نارسایی مزمن کلیوی برای بهرهمندی بیماران توسط متخصصین و پزشکان عمومی.
سخن آخر
از اینرو باید آگاهی مردم از بیماری مزمن کلیه بیشتر شده و نهادهای دولتی برای پیشگیری همهجانبه از آن طی یک برنامهریزی چند لایهای در سطح بهداشت، اقتصاد و محیطزیست اقدامات لازم را به عمل آورده و بیماری را به صورت همهجانبه، محدود و کنترل نمایند و چهار پایه این برنامه باید:
1- شناخت زودهنگام
2- پیشگیری به هنگام
3- زیاد نمودن سرانه درمان به اندازهای که بتواند هزینه کوششها برای پیشگیری از نارسایی کلیه را تامین نماید.
4- درمان بیماری نارسایی مزمن کلیوی باشد تا از بحرانهای بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی کاسته گردد.
برای خواندن بخش اول- جلوگیری از نارسایی کلیه- اینجا کلیک کنید.