انواع شعر درباره خورشید جزء زیباترین اشعار به شمار می روند که این شعرهای ناب دارای مضمونی عاشقانه و شادی بخش و انرژی بخش و … می باشند و شما می توانید اشعار انرژی بخش و شادی بخش را که در وصف خورشید سروده اند در شبکه های مجازی برای دوستان و آشنایان خود ارسال کنید تا با مطالعه آن ها بتوانند روزی متفاوت و سرشار از انرژی مثبت را آغاز نمایند.
شعر درباره خورشید با مضامینی زیبا و ناب
شعر در مورد خورشید و شعر در مورد دریا و شعر در مورد طبیعت از انواع اشعار زیبا و پرمحتوا هستند و اگر شما به مطالعه شعر علاقه مند هستید بهتر است از مطالعه این اشعار غافل نشوید.
شعر در مورد خورشید با مضمون زیبا
در آنسوی دنیا زاده شده بودی
دور بودی
مثل تمام آرزوها
و ریل ها
در مه زنگ زده بودند
هیچ قطاری حاضر نبود
مرا به تو برساند
من به تو نرسیدم
من به حرفی تازه در عشق نرسیدم
و در ادامه خواب های من
*********
به من ایمان بیاور
در یک لحظه می توانم
تنها یک لحظه
خورشید را به آغوشت بیاورم
و ماه را به اتاقت
به من ایمان بیاور
معجزه من
آغوش زنی است به طعم دریاها
چیزی که هیچ بهشتی ندارد.
شعر ناب در وصف خورشید
کاش بدانی
دوست داشتنت
خورشید نیست،
که لحظه ای بیاید و لحظه ای برود؛
ماه نیست،
که یک شب باشد و یک شب نباشد؛
ستاره نیست،
که شبی پر شور باشد و شبی کم فروغ؛
باران نیست،
که گاه شدت گیرد و گاه نم نم ببارد
مثل نفس می ماند
همیشه با من است.
*********
من حوض میشوم و تو لبریز میشوی
حالا طلوع میکنی از مشرق گناه
خورشید میشوی و مرا خیره میکنی
مهتاب میشوم که فقط هی تو را نگاه…
گفتی غروب هم که بیاید نمیروی
اما غروب آمد و رفتی و هیچگاه…
*********
نمیدانم
میآمدی یا میرفتی
عبورت، حضوری ماندگار بود
خورشید از پشت
پلکهایت درخشید
و در ادامه راهم
طلوع کردی!
شعر دلنشین در مورد خورشید
تو
چشمانت را ببند
من قول میدهم خورشید این بار
از مغرب طلوع کند
میدانی:
نظمِ جهان با یک پلک زدن به هم میریزد
و این خاصیتِ چشمهای توست.
*********
7.خورشید جاودانه میدرخشد در مدار خویش
ماییم که پا جای پای خود مینهیم
و غروب میکنیم هر پسین
آن روشنای خاطر آشوب
در افقهای تاریک دور دست
نگاه ساده فریب کیست که همراه با زمین
مرا به طلوعی دوباره میکشاند؟
ای راز!
ای رمز!
ای همه روزهای عمر مرا اولین و آخرین!
اشعاری در وصف خورشید
برای صبح شدن
نه به خورشید نیاز است
نه خندههای باد
چشمهایت را که باز کنی،
موهایت که پریشان بشود،
زندگی
عاشقانه طلوع خواهد کرد.
*********
بی گاه شد بی گاه شد خورشید اندر چاه شد
خیزید ای خوش طالعان وقت طلوع ماه شد
اشعاری پرمحتوا درباره خورشید
ما در چه شماریم، که خورشید جهانتاب
گردن به تماشای تو از صبح کشیدهست
ما را ز شب وصل چه حاصل، که تو از ناز
تا باز کنی بند قبا، صبح دمیدهست.
*********
آفتاب را
دوختهای به لبهایت!
آدم دوست دارد هر روز خورشیدش
از لبهای تو طلوع کند..
آدم، اگر آدم باشد
دوست دارد روی لبهای تو
جان بکند!
در این مطلب مجموعه ای بی نظیر از شعر درباره خورشید با ابیاتی زیبا و دلنشین را در اختیار شما عزیزان قرار دادیم که امیدواریم از مطالعه آن ها نهایت بهره را برده باشید.