تحریریه زندگی آنلاین- گروه سلامت
اغلب ما وقتی به معتادان نگاه میکنیم به خود میگوییم: «عجب آدمهای بیارادهای! میبینند که زندگی خودشان و اطرافیانشان به نابودی کشیده شده اما هیچ اقدامی نمیکنند، عجب موجودات بیارادهای؛ با این که ترک میکنند دوباره گرفتار میشوند و ... .
اما آیا خود ما میتوانیم یکی از عادتهای ناخوشایندمان را ترک کنیم جوری که دیگر سراغمان نیاید؛ بهتر بگویم، سراغش نرویم؟ واقعیت این است که همین عادتهای به ظاهر بیاهمیت و بیضرری که سالها با خودمان حمل میکنیم موانع بزرگی سر راه پیشرفت و موفقیت ما میشوند.
ترک عادتها کار غیرممکنی نیست، بعضیها را راحتتر و بعضیها را سختتر میتوان کنار گذاشت، اما در هر حال شکستدادنیاند. بهتر است بعضی از این عادات را بهتر بشناسیم تا بتوانیم از میدان به درشان کنیم.
منفیبافی
این عادت مربوط به کسانی است که انگار چشم و گوششان را فقط برای بد دیدن تنظیم کردهاند. آنها دائم درحال شکوه و شکایتند. از آفتاب شکایت دارند که چرا زیادی داغ است و به باران لعنت میفرستند که خیسشان میکند و... . آنان فکر میکنند که همه چیز و همه کس علیهشان است.
آنان خوب بلدند که چطور هر مسئله کوچکی را به یک تراژدی بزرگ تبدیل میکنند؛ شکست را به چشم مصیبت مینگرند و به جای این که از اشتباهاتشان درس بگیرند، ناامید میشوند و البته به نظر میرسد که هیچگاه به جلو حرکت نمیکنند زیرا همیشه میترسند که از محدوده امن خود بیرون بیایند.
عمل پیش از فکر کردن
این گروه مطابق غریزه یا حسهای ناگهانیشان عمل میکنند. فقط به دنبال این هستند که کارها را عقب بیاندازند و میگویند «چو فردا شود فکر فردا کنیم». نمیدانم چه کسی و در چه موقعیتی این حرف را زده ولی مطمئنم که خیلی از کارها و تصمیمات بزرگ و کوچک زندگی به فکر کردن و برنامهریزی احتیاج دارند. آدمهایی که این عادت را دارند، کمتر به فکر پیامد اعمال خود هستند.
![](/Upload/Public/Content/Images/1396/03/18/2100400232.jpg)
زود تسلیم شدن
شکست برای عدهای پلهای به سوی موفقیت است اما بعضیها عادت دارند با مشاهده اولین علائم ناکامی، قید همه چیز را بزنند و حتی خودشان موجبات شکست را فراهم کنند.
ممکن است در ابتدا برای شروع کاری شور و هیجان داشته باشند ولی به سرعت علاقهشان را از دست میدهند، به خصوص وقتی که با اشتباه و مانع مواجه میشوند.
بعد سراغ کار دیگری میروند و داستان تکرار میشود. آنها پشتکار لازم برای محقق ساختن رؤیاهایشان را ندارند و هر اتفاق کوچکی میتواند متوقفشان کند.
تلف کردن وقت
هدر دهندههای وقت نمیدانند کار بعدیشان چیست؛ شاید چون هیچ کاری و برنامهای ندارند. آنها به خوردن، نوشیدن و تلویزیون تماشا کردن راضیاند یا اینکه در خوابند و در خیالات غوطه میخورند.
در واقع رضایتی کاذب سراسر زندگیشان را فراگرفته است. البته اشکالی ندارد که هر چند وقت یک بار به خود استراحت بدهیم اما با این نحوه زندگی هم نباید انتظار موفقیت و پیشرفت داشته باشیم.
انتخاب آسانترین راه برای حل مشکلات
اگر دو راه برای انتخاب وجود داشته باشد، کدام را انتخاب میکنید؟
راه باریکتر با پاداش بیشتر، یا راه پهنتر با پاداش کمتر؟ خب آدمهای تنبلی که میخواهند زود به نتیجه برسند و حوصله زحمت کشیدن ندارند قطعاً راه دوم را انتخاب میکنند.
آنها نمیخواهند هیچ رنج و زحمتی بکشند، اما در عوض زندگی خوب هم میخواهند. رؤیای قشنگی است ولی زیادی رؤیاییست.
هر چیزی که بکاریم، همان را برداشت میکنیم. اگر به نتایج فوری و زودگذر بسنده نکنیم وضعمان خیلی بهتر از اینها میشود.
اینها که گفتیم جزو آفتهای موفقیت افراد افسرده و نیز تنبل هستند. چرا؟
چون با وجود آنها افراد به نحوه نگاه کردنشان به جهان و به تصورشان از پیروزی و شکست عادت میکنند، خود را شکست خورده و بدون هیچ فرصتی برای پیشرفت میبینند، دیگران را مسئول ناکامیهای خویش میدانند و به راحتطلبی و آسانخواهی عادت میکنند.
از همه بدتر اینکه بیدلیل از بخت بدِ خود شکوه میکنند و دنیا را مخالف با خویش میخوانند. همه اینها و بسیاری دیگر، عاداتی مخرب و البته قابل تغییرند و تغییرشان برای یک زندگی سالم و موفق ضروری. پس بیایید عادت نکنیم.