در ظاهر، «یانای» دلایل زیادی برای احساس خوشبختی دارد. او هلدینگ «یونیکلو» و هشت برند دیگر را که با دنبالکردن کسبوکار خیاطی پدرش تاسیس کرد، اداره میکند. سود عملیاتی «یونیکلو» برای سال مالی منتهی به 31اوت به رقم 2.54میلیارد دلار بالغ میشود که 28.2درصد نسبت به سال گذشته افزایش نشان میدهد. در همین حال، قیمت سهام این شرکت در سالجاری تاکنون 31درصد رشد داشته و ثروت شخصی «یانای» را به 36میلیارد دلار رسانده است. او همچنین برنامههای جسورانهای برای تسخیر بازار ایالاتمتحده از طریق سهبرابر کردن 72شعبه موجود در آمریکای شمالی تا سال 2027 در سر دارد.
آنچه امروز در سراسر ژاپن رواج دارد چشمانداز خوشبینانهای از وضعیت درحالرشد اقتصاد کشور است که تا قبل از آن رشد کندی داشته و بورس آن به بالاترین حد سهدهه اخیر رسیده است. علاوه بر این، ژاپن به دنبال جنگ اوکراین، بودجه دفاعی خود را به میزان قابلتوجهی افزایش داد و در ماه مه با استقبال از رهبران کشورهای عضو گروه7 در هیروشیما جایگاه و نقش رهبری خود را بهعنوان سومین اقتصاد بزرگ جهان تثبیت کرد. «فومیو کیشیدا»، نخستوزیر ژاپن اواخر آوریل در گفتوگو با مجله تایم گفت: «پیوند میان ژاپن و ایالاتمتحده به طور بیسابقهای قوی و عمیق است.»
ارزیابیهای غیرواقعبینانه
بااینحال، «یانای»، به درستی این حال و هوای خوشبینانه در میان سیاستمداران و مردم با تردید مینگرد. از نظر او وقت آن رسیده است که برخی حقایق تلخ را بیان کنیم. او اصرار دارد که حقایق «تکاندهنده»ای برای هموطنانش بیان کند. پس خطاب به مردم ژاپن بهطور صریح میگوید: «بیدار شوید! ژاپن بههیچوجه کشور پیشرفتهای نیست، 30سال است که در وضعیت ثابتی ماندهایم.» موضع تکاندهنده «یانای» این است که اقتصاد ژاپن به دلیل وسواس بیمارگونه به تولید، شرطیشدن کارکنان شرکتها برای کار تا حد مرگ و بودجهای که بهجای دریافت مالیات با بدهی رو به فزونی تضمین میشود بر لبه پرتگاه قرار دارد. کابینه ژاپن بودجه عمومی کشور را به مبلغ بیسابقه 858میلیارد دلار برای سال 2023 تصویب کرد، بهرغم اینکه انتظار داشت تنها رقم 493میلیارد دلار از این بودجه از طریق اخذ مالیات و طرحهای صدور اوراققرضه به مبلغ 250میلیارد دلار طی آن مدت تامین شود.
بدهی عمومی ژاپن در حال حاضر 264درصد از تولید ناخالص داخلی کشور است که بالاترین میزان در جهان است و دستمزدهای اسمی (که برحسب تورم تعدیل نشدهاند) از سال 1990 تا 2019 تنها 4درصد افزایش یافته که باعث شده است کشور از نظر میزان تولید در میان کشورهای عضو گروه7 (G7) آخرین باشد. «یانای» در این باره میگوید: «در پکن و شانگهای، مردم دو یا سهبرابر موقعیتهای مشابه در ژاپن دستمزد دریافت میکنند. ما باید اقتصاد ژاپن را عادی کنیم.» «یانای» سعی دارد با سرمایه خود به بهبود شرایط کمک کند، به همین دلیل در ماه مارس دستمزد 8400کارمند شاغل در هلدینگ «یونیکلو» در ژاپن را تا 40درصد افزایش داد.
رخوت مالی-اقتصادی یکی از متحدان کلیدی ایالاتمتحده هرگز برای واشنگتن خوشایند نبوده است؛ بهخصوص هنگامی که این کشور بهطور مستقیم زیر سایه چین، کشوری که ایالاتمتحده نهفقط بهعنوان یک رقیب اقتصادی بلکه بهعنوان رقیب جهانی در نظر میگیرد، باشد. بااینحال، انتقادهای «یانای» متوجه آن دسته از مدیرانی است که پستهای خود را مدیون صعود پایدار از نردبان شغلی در شرکتها هستند. «یانای» ذاتا نمیتواند در خلاف جهت آب شنا نکند. او یک منبع دائمی انرژی است و در فرهنگی که به اطاعات بیچون و چرا و پرهیز از خودنمایی دارایی و ثروت شهرت دارد همواره موفقیت و پیشرفت خود را تبلیغ میکند. حتی در زمانی که از نظر او مدیران عامل شرکتهای رقیب بیشترین نگرانی را نسبت به قیمت سهام شرکتهای خود نشان میدهند، زمان را برای حملات سخت و انتقادی علیه نخبگان سیاسی به هدر نمیدهد.
به عقیده او «تفکرات و ذهنیت دولت ژاپن و مقامات دولتی و اجرایی باید به چالش کشیده شود» چرا که «آنها هیچچیز نمیدانند.» بااینحال بهرغم این اظهارات انتقادی، «یانای» را که زندگینامهاش در سال 2003 با عنوان «یک برد و نه باخت» منتشر شد نمیتوان به خیرهسری و خودبینی متهم کرد. ماجرای صعود او و دستیابی به جایگاه کنونی که بدون کمک کسی و بهصورت مستقل با تلاش خودش انجام شده از آن دست روایتهای سرشار از تلاش و مبارزه با چالشها، غلبه بر اشتباهات و تردیدهای همیشگی درباره خود است. «یانای» اهل شهر «اوبه» در استان جنوبی «یاماگوچی» است که بهخاطر طبیعت زیبا و بکر مشهور است. او در اتاقهای کوچک بالای مغازه پدر و مادرش بزرگ شد که شغلشان فروش کت و شلوارهای سریدوزی بود.
او میگوید تحصیلاتش را در رشته اقتصاد سیاسی در دانشگاه پرآوازه و مشهور «واسدا» در توکیو گذرانده است. به دلیل وقفه تحصیلی فرصت یافت به ایالاتمتحده و بریتانیا سفر کند؛ جایی که بازدید از فروشگاههای لباس در بازارهای میانرده و متوسط، بذری را در ذهن او کاشت که در نهایت بعد از بازگشت به خانه جوانه زد. پس از تجربه کوتاه فروش لباسهای مردانه در فروشگاههای زنجیرهای، کلید مغازه پدرش به «یانای» در سال 1972 تحویل داده شد. اما در عرض دوسال، به دلیل اختلافاتی که بر سر شیوه مدیریت او وجود داشت، همه کارکنان بهاستثنای یک نفر آنجا را ترک کردند (تنها همکاری که هنوز با او کار میکند).
با این حال، کسبوکار او پیوسته رشد کرد تا اینکه در سال 1984، «یانای» اولین شعبه «یونیکلو» را در مرکز هیروشیما تاسیس کرد. موفقیت اولیه «یونیکلو» در قیمت پایین همراه با مواد با کیفیت بالا ریشه داشت. «یانای» با جدیت پارچههای جدیدی را برای تولید لباس آزمایش میکرد. اما موفقیت اصلی زمان رخ داد که «یانای» اولین شعبه شرکت را در توکیو افتتاح کرد و یک محصول جدید و سبک از پشم گوسفند به بازار عرضه کرد که در شرایط اقتصادی که مصرفکنندگان بهشدت نسبت به قیمت کالاها وسواس داشتند در ظرف مدت کمی با استقبال فوقالعادهای مواجه شد.
موانع کلیدی تغییر
«یانای» موفق شد یک فروشگاه کوچک را که ارثیه پدرش بود به بیش از 3500فروشگاه لباس در سراسر جهان توسعه دهد. امروز «یونیکلو» حتی از شرکتهای مشهوری نظیر «اچ اند ام» سوئد و «زارا» اسپانیا پیشی گرفته است. «یانای» در این باره میگوید: «هدف من ایجاد رشد و پیشرفت در هر جای ممکن است.» بااینحال، مدیریت «یانای» بدون اشتباه نبوده است. در سال 2001، «یونیکلو» 21 فروشگاه جدید را در بریتانیا افتتاح کرد، بااینحال با گذشت دو سال مجبور شد به دنبال نتایج ناگوار، آنها را تعطیل کند. چهار سال بعد «یونیکلو» سه فروشگاه جدید را در ایالت «نیوجرسی» ایالات متحده تاسیس کرد که همه آنها یکسال بعد تعطیل شدند. خودش در این باره میگوید: «ما در آنجا هیچکس نبودیم. در واقع فعالیت در آمریکا بزرگترین شکست من بود.» بااینحال او به تلاش برای توسعه شرکت ادامه داد.
در حالی که اولین درآمد او مدیون تولید لباسهای ساده، کاربردی و بادوام با حداقل قیمت بود، امروز شرکت در زنجیره ارزش رشد کرده و با چهرهها و سلبریتیهای بزرگ دنیا قراردادهای تبلیغاتی امضا کرده است. فلسفه کلیدی فعالیت «یانای» آن است که حاضر به پذیرش شکست میشود؛ اما حاضر نیست از صحنه رقابت حذف شود. به همین دلیل چابکی و رشد روزافزون جایگاه شرکت در سطح جهان با رویکرد بسیاری از برندهای شناختهشده اما روبهزوال ژاپنی متفاوت است. تا دهه 2000، ژاپن مملو از پیشگامان مهندسی بود: کاسیو ماشینحساب جیبی را اختراع کرد؛ سیکو ساعت مچی کوارتز و فوجی فیلم اولین دوربین دیجیتال را، اما در سالهای اخیر، حس رضایت و خشنودی، رهبری محافظهکارانه و رقابت شدید باعث شده که برندهای ژاپنی از قافله عقب بمانند. او در این باره میگوید: «مردم ژاپن باید واقعیت را بپذیرند که ژاپن از دیگر کشورهای آسیایی عقب افتاده است.»
* از مصاحبه تایم با یک سرمایهدار یاغی