رسانهها از والتر ماتزاری به عنوان یکی از گزینههای اصلی مربیگری در استقلال نام بردهاند؛ مربی 63 ساله ایتالیایی که در 2 مقطع، گزینه اصلی پرسپولیس بود اما به ایران نیامد و هر بار بهانهای تراشید تا زیر قول و قرارها بزند.
به گزارش ایرنا، استقلال در مخمصهای عجیب قرار گرفته و اوضاع اسفناکی را تجربه میکند. اوج بلاتکلیفی را این روزها در استقلال میبینیم؛ نمونهاش مصاحبههایی است که در مورد آینده کادرفنی این تیم میشنویم. یکی میگوید عجله داریم، دیگری معتقد است فعلاً باید صبر کرد. آنطرفتر هم عضوی دیگر از هیاتمدیره مدعی میشود که اگر ظرف روزهای آینده با مربی خارجی به توافق نرسیم، گزینههای ایرانی را روی میز میآوریم.
این حجم از هرجومرج را میگذاریم در کنار نتایجی که استقلال در این فصل کسب کرده است؛ نتایجی ضعیف که در تاریخ ماندگار خواهد ماند و شاید هیچ زمان تکرار هم نشود. در این اوضاع آشفته اما در رسانهها میخوانیم که باشگاه استقلال، آندرهآ استراماچونی را میخواهد و قرار است برای مذاکره با او و البته والتر ماتزاری، مدیرعامل باشگاه راهی ایتالیا شود!
بحث استراماچونی فقط به دلیل فشار فضای مجازی مطرح شده، وگرنه این مربی سالهاست که بیکار مانده و از روی اجبار به تفسیر رقابتهای فوتبال در ایتالیا مشغول است. استراماچونی- بعد از پایان همکاری با استقلال- تنها هدایت الغرافه در لیگ ستارگان قطر را بر عهده گرفت که البته بعد از چند ماه، نتایج آنقدر ضعیف بود که طرفین برای فسخ قرارداد با یکدیگر به توافق رسیدند.
اینها فارغ از آن شکایتی است که استراماچونی علیه استقلال انجام داد و حتی نزدیک بود باشگاه ایرانی از حضور در چند تورنمنت مهم نیز محروم شود. اینها را میگذاریم پای بیتعهدی باشگاه که باید دستمزد مربی ایتالیایی را پرداخت میکرد و در این گرداب اسیر نمیشد. هر چند به آن سوی ماجرا هم باید نگاه کرد؛ مثلاً اینکه استراماچونی میتوانست به باشگاه استقلال فرصت بیشتری بدهد و کمی محترمانهتر برخورد کند.
از استراماچونی میرسیم به دیگر گزینهای که گویا باشگاه استقلال مد نظر دارد. والتر ماتزاری، سرمربی سابق ناپولی و اینترمیلان در ایتالیا، نام و نشان این مربی است. مربی 63 سالهای که هم ابتدای فصل و هم در نیمفصل مورد توجه پرسپولیس قرار داشت اما هرگز امضای خود را پای قرارداد با رضا درویش(مدیرعامل سرخپوشان) نزد که نزد.
درباره ماتزاری ناگفتههای بسیاری وجود دارد؛ اینکه چطور چندین ماه با ادا و اطوار فراوان، پرسپولیس را سر کار گذاشت و فقط زمان را سوزاند. ماتزاری یک وکیل مجرب به نام فرانچسکو دارد که در مذاکرات، او حرف اول و آخر را میزند. مثلاً ماتزاری و فرانچسکو با پرسپولیس برای امضای قراردادی 2 میلیون دلاری به توافق میرسیدند اما به یکباره از سوی طرف ایتالیایی 500 هزار دلار به مبلغ اضافه میشد. پرسپولیس مبلغ مورد نظر را تهیه میکرد اما باز هم ماتزاری و فرانچسکو ساز دیگری میزدند و رقم را افزایش میدادند!
در نهایت هم دیدیم که پرسپولیس، چند ماه طلایی را از دست داد و البته نتوانست این مربی ایتالیایی را استخدام کند. حالا گفته میشود استقلال، گام در مسیر پرسپولیس گذاشته و ماتزاری را به عنوان یکی از گزینههای اصلی خود برگزیده است. مدیران استقلال اما نباید همان راهی را بروند که درویش رفت و به نتیجه هم نرسید. بهتر است آنها در دام ماتزاری و فرانچسکو نیفتند و سراغ گزینهای بروند که نه ناز داشته باشد، نه ادا. اگر سراغ او بروند به بنبست میرسند؛ شکی نیست.
شنیده میشود ماتزاری از مدیران استقلال خواسته تا برای ادامه لیگ بیست و چهارم، دستیاران خود را به تهران بفرستد و سپس خودش از ابتدای فصل سکان هدایت این تیم را بر عهده بگیرد. شرط و شروطی که میتوان انتهای ماجرا را از آن استنباط کرد. او میایستد تا نقل و انتقالات تابستانی فرا برسد و اگر پیشنهادی جذاب به دستش نرسید، پروژهاش در استقلال را با مبلغی بالا آغاز کند!
اینکه چرا مدیران استقلال یک نام بزرگ میخواهند، سوالی است که پاسخ آن را نمیدانیم. شاید چون پرسپولیس، اسماعیل کارتال را استخدام کرده است، مدیران استقلال هم میخواهند مربی بزرگتری را در قیاس با او جذب کنند. استخدام یک مربی، نیازمندِ رعایت چند آیتم است که متأسفانه در ایران هرگز رعایت نمیشود.
سبک بازی، ذهنیت قهرمانی، روش برخورد با بازیکن، خصوصیات اخلاقی، روش کار با ستارهها، نوع مواجهه با مشکلات مالی، همه و همه برای انتخاب یک سرمربی خارجی مهم است. در پرسپولیس دیدیم که یک روز نام ماتزاری که تیمهایش هجومی بازی میکنند به میان میآمد و روز دیگر پسیرو که دستیار کارلوس کیروش بوده و در دایره مربیان تدافعی فوتبال جهان قرار دارد.
همین رعایتنکردنِ نکتههای ریز اما مهم و اساسی، در نهایت میتواند استقلال را نه تنها از بحران خارج نکند، بلکه وارد چالشی جدید کند؛ چالشی بزرگ در سالی که قهرمانی در لیگ از دست رفته و صعود به دور دوم لیگ نخبگان در هالهای از ابهام قرار دارد. استقلال، از چاله به چاه نیفتد؛ خواسته هواداران فقط همین است.