سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
دردسر "سوپرانقلابیها" برای سیاست و حاکمیت ایران

عبدالحسین روحالأمینی، از نمایندگان اصولگرای تهران در مجلس شورای اسلامی به تازگی در بخشی از یک مصاحبه پیرامون فضای سیاسی برخی نمایندگان سوپرانقلابی در مجلس گفته است: متأسفانه بعضیها با فحاشی، با تندخویی و با یاوهگویی به این حال خوب مردم، ضربه میزنند. من در بعضی جلسات داخلی دیدهام که برخی نمایندگان مدعی، طوری با رئیس قوه صحبت میکنند که ذهن نیروهای انقلابی و حزبالهی را مکدر میسازند؛ انگار دارند با دشمن خونی نظام حرف میزنند.
به گزارش جماران، او میافزاید: مثلا در مورد آقای دکتر پزشکیان؛ رهبری دارد درباره او شهادت میدهد که ایشان انسان صادقی است. ما با او در مجلس قبل زندگی کردیم، میدانیم آدم صادقی است...بعد نماینده در چشم او نگاه میکند میگوید دروغگو! این چه نمایندهای است؟ یا مثلا سال گذشته در هفته وحدت، بدون اطلاع قبلی، آقای پزشکیان به مجلس آمدند؛ چه کار خوبی. اما یکی از نمایندگان با تمسخر گفت: "تو مگه بیکاری؟ تو که دیگر نماینده نیستی، برای چی آمدی؟" این رفتارها واقعاً سخیف است.
روحالامینی با بیان اینکه به این افراد بارها تذکر دادهایم که دست از این رفتار بردارند، گفت: متأسفانه ما مانند ایشان (همان نمایندگان مذکور) تریبوندار و دنبال فالوور نیستیم؛ امر به معروف و نهی از منکر هم مراتبی دارد. حالا این رفتارها را به حساب انقلابیگری بگذاریم یا بهاصطلاح "سوپر انقلابی بودن" یا فقط فالوور جمع کردن؟! پس مردم چه؟ انقلاب چه؟[1]
*صحبتهای دکتر روحالأمینی قبل از هرچیز باید سبب شرمندگی و آزرم حامیان سیاسی این قبیل افراد باشد.
افراد و تفکری که اگرچه روحالأمینی فقط یک نمایه مجلسی آنها را بیان کرد ولی میتوان تاریخ رویکردهای آنها بویژه طی 25 سال اخیر را در خیلی جاها مطالعه کرد و دید!
آنجا که در انتخابات سال 84 به بهانه یک کت قهوهای به قالیباف تاختند و او را اشرافی معرفی کردند و بعدا معلوم شد که این کت هدیه عماد مغنیه بوده است.
و در نتیجه همین افراطیگریها نیز احمدینژاد و دار و دسته انحرافی او را به مردم قالب کردند.
آنجا که رسما مینوشتند: "ما عاشق احمدینژاد هستیم" و آنجا که در حمایت از یک نامزد بدون کارنامه در انتخابات؛ بیانیهای را منتشر کردند و در زیر آن با کنایه امضای "313 نفر" را نهادند.
تندروهایی که کار غلط حمله به سفارت انگلیس را صورت دادند، برای وزارت خارجه یک "ماله قاب کرده" هدیه میفرستادند، بیادبی و درشتگویی و گستاخی را باب کردند، یار غار یک سخنران مدعی ارتباط با غیب شدند تا از پیروان بیادب و هتاک او در فضای مجازی ارتزاق کنند و در نهایت نیز به عنوان یک جریان دشمن کارآمدی و ترور کننده نخبگان شناخته شدند.
جریانی خطرناک که البته توسط رهبری معظم انقلاب نیز به صفت "سوپر انقلابی" ملقب شدند تا این داغ برای همیشه بر پیشانیهایشان حک شود و شناسه دائمی آنها باشد.
افرادی بدون یک سطر کارنامه اجرایی موفق که تنها جذابیت سیاست برای آنها نه خدمت به مردم و اسلام بلکه بلند حرف زدن، لایک گرفتن، عوامفریبی، فحاشی، با نیش و کنایه حرف زدن، بیتربیت بودن و دشمنی به هر قیمتی با کارآمدی و کارآمدان است.
سخنان روحالأمینی صرفا کف روی آب است و در اعماق این جریان لایههای بسیار خطرناکتری هم وجود دارد!
معالوصف اما مسئولان ذیربط، نهادهای نظارتی و امنیتی و خواص کشور باید فکری بکنند و اگر دلی در گرو اسلام و انقلاب و ایران دارند راهکارهای ورود و منافذ ارتزاق این جماعت را مسدود کنند، در مقابل نقاط مورد حمله اینان حصار دفاعی بچینند و حرکتی عمومی را در تبعیت از رهبری برای رسواسازی اینان شکل دهند.
محروم شدن مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران از کارآمدی، لاغر سازی گفتمان انقلاب اسلامی و ترور و انزوای نخبگان تنها یکی از آفتهای این جریان است.
***
ایدههای سودآور برای تحول در بودجه 1405 پزشکیان

مرتضی الویری، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه با خبرآنلاین درباره ماجرای انتقاد رئیسجمهور از تخصیص بودجه به برخی نهادهای کمکارکرد گفته است: باید به آقای پزشکیان گفت که اگر یک بیمار قلبی به او مراجعه کند آیا پزشک مینشیند و دست به همدردی میزند یا دست به عمل جراحی میزند؟
او میافزاید: انتظار از پزشکیان به عنوان رئیسجمهور این نیست که بیاید با مردم همدردی کند و بگوید که برخی ارگانها هستند که پول میگیرند ولی خروجی ندارند. چون از طریق گفتار درمانی که مشکل حل نمیشود.
الویری گفته است: انتظار اینست که دولت در قبال نهادهای اینچنینی که در بودجه جا خوش کردهاند و ارقام بالایی هم میگیرند؛ شجاعانه اقدام کند، و در لایحه بودجه متوازنی که به مجلس میدهد بودجه بسیاری از این نهادها را حذف کند.
او با بیان اینکه بودجه این نهادها میتواند به جاهایی مثل بنیاد مستضعفان وصل شود تصریح میکند: متأسفانه بودجه بسیاری از این نهادها تلمبار شده روی بودجه دولت و نتیجه آن هم کسری بودجه و تورمی است که مردم دارند بار آن را تحمل میکنند.[2]
*سخنان الویری درست است و عقلای مجلس نیز از آن حمایت میکنند.
درباره این ماجرا همچنین باید دانست که برخی نهادهای بودجهگیر هستند که حضور آنها در لایحه دولت اسیر تعارفات و مناسبات دهه 60 است وگرنه در زمانه کنونی هیچ لزومی به تخصیص بودجه به این نهادها که کارنامه خاصی هم ندارند، نیست.
درباره حذف این نهادها لکن باید دو نکته مهم را دانست:
1_ حمایت برخی اصلاحطلبان از این قضیه به دلیل بودجهفهمی یا دلسوزی برای کسری بودجه نیست بلکه به این دلیل است که قرار بوده نهادهای مذکور بعضا کارکردی در تضاد با خواستههای سیاسی یا ایدئولوژیک اصلاحطلبان داشته باشند.
تأکید میشود که بیش و پیش از این مخالفت سیاسی اما "کارنامه داشتن" اهمیت دارد. پر واضح آنکه نهادی که به اسم انقلاب از بودجه کشور ارتزاق کند و کارنامه خاصی نداشته باشد؛ در واقع به ضرر انقلاب و اسلام و ایران عمل میکند و منهای اینکه کدام جریان سیاسی منتقد یا موافق این نهاد است اما باید بودجه و فایده آن حتما مورد بازبینی قرار گیرد.
2_ امر مهمتری در ماجرای لایحه بودجه وجود دارد که ربط آن با معیشت مردم بسیار بیشتر از بودجه چند نهاد است.
آن امر مهمتر نیز "میزان افزایش درآمد مالیاتی دولت در بودجه 1405" است.
مالیات از آنجا که اثرات پایدار تورمی دارد، در نتیجه تأثیرات زیادی را هم در قیمتهای عمومی و معیشت کل مردم میگذارد.
این عدد که در طول 3 سال دولت قبل شاهد صعود وحشتناکی بود و به همین دلیل رکورد تورم هم شکسته شد اما در سال اول دولت پزشکیان با کاهشی حدود 10 درصدی مواجه شد.
یعنی دولت پزشکیان به میزان 10 درصد کمتر از دولت قبل؛ درآمدهای مالیاتی خود را افزایش داد.
جالب آنکه در اثر همین رخداد نیز نرخ تورم بیش از 40 درصدی دولت قبل در سال اول دولت پزشکیان تا حدود 10 درصد کاهش یافت و وارد کانال 30 درصد شد.
اکنون نیز یکی از مطالبات عقلانی از دولت و مجلس باید کاهش همچنان این درآمد در لایحه بودجه دولت باشد تا اثرات تورمی کمتر شود.
به سخن دیگر اینکه یک مطالبهگر عاقل و بودجهفهم در کنار تأکید بر رفتارهای عقلایی مثل تجدید نظر در بودجه نهادهایی که بودجهخوارند اما کارنامه ندارند؛ بر معقول شدن درآمدهای مالیاتی دولت در لایحه بودجه نیز اصرار میورزد.
در اینجا لازم به توضیح است که دولت از مسیر عمل به این 2 راهبرد (لغو بودجه نهادهای کمکارکرد و کاهش درآمد مالیاتی) انتفاع زیادی خواهد داشت. انتفاع مسیر اول که مشخص است. در مسیر دوم نیز به این دلیل که دولت خود یکی از بزرگترین مصرفکنندههای اقتصاد در ایران است؛ پس از کاهش تورم؛ دولت نیز در کنار مردم از این قضیه منتفع خواهد بود.
همه باید بدانیم که اقتصاد یک کشور با "مطالبات درست و عاقلانه" مسیر صلاح و فلاح میپیماید و رفتارهای گزینشی و سیاسی و یا مطالبات غلط صرفا موجب عمقیافتن مشکلات میشود.
***
درنگی بر لزوم عزیمت خودرو به سمت "کالای مصرفی"

حسنعلی محمدی، رئیس فراکسیون صنعت و معدن مجلس گفته است: صنعت خودرو باید محصولات را از کالایی سرمایهای به سمت مصرفی سوق دهد و این مهم با گفتمان و نشستی تخصصی میان وزارت صمت، کمیسیون صنایع و معادن مجلس و خودروسازان باید حل و فصل شود.
به گزارش تسنیم، او معتقد است صنعت خودرو یک بار برای همیشه باید تعیین تکلیف شود؛ در این راستا خودروسازان مشکلاتی عدیده دارند که باید برای آن برنامه ریزی کرد ولی گاه یک بخش از این زنجیره دستکاری می شود و تاثیر سوء در خروجیِ کار می گذارد.
محمدی میافزاید: خودروهای تولیدی باید کیفیت بالایی داشته باشند ولی با وجود پیشرفت در این صنعت، همچنان با استانداردهای جهانی فاصله داریم. عرضه و تقاضا در بازار خودرو باید این محصول را به کالایی مصرفی تبدیل کند و دیگر نیازی به ثبت نام در سامانه نباشد و اختلاف قیمت بازار و کارخانه به صفر برسد.
رئیس فراکسیون صنعت مجلس همچنین لزوم رقابت پذیر شدنِ تولید خودرو در داخل را مورد تأکید قرار داده است.[3]
*اقتصاد ایران همچون تمام اقتصادهای دیگر جهان با مشکلاتی مواجه است.
مشکلاتی که برخی از آنها به یکدیگر شبیه هستند (مثل گرانی) و برخی دیگر نیز اختصاصی هستند و بیشباهت. مثل سرمایهای بودن زمین و خودرو در اقتصاد ایران!
این بلیّه باید در اقتصاد ما حل شود و اهمیت آن هم بسیار زیاد است.
در واقع، سرمایه بودن زمین و مسکن در ایران اولا موجب انباشتگی نقدینگی در جامعه میشود که یکی از تبعاتش آن است که حکومت با یک سونامی نقدینگی مواجه شود که نه تنها به سمت تولید حرکت نکرده بلکه به دامنه تورم نیز میافزاید.
ثانیا این بلیّه موجب آموزش رفتارهای غلط به شهروندان در اقتصادی میشود که نیاز به تولید دارد، نیاز به ادای دین ثروتمندان به حاکمیت و جامعه و مردم دارد و نیاز به قوی شدن اقتصاد ملی دارد.
و ثالثا در علم اقتصاد نباید به کالاهایی که میتوانند به صورت روزمره مورد استفاده باشند به چشم سرمایه نگاه کرد. زیرا این کالاها اصولا نیاز به نقدینگیهای کمی دارند (مشاهده قیمت زیاد این کالاها نیز به دلیل بیقاعدگی است) و در منطق اقتصادی نمیتوانند جزو سرمایهها باشند. ولی هنگامی که تربیت اقتصادی غلط باشد، سیاستهای اقتصادی درستی اعمال نشود و از قاطعیت مدیران اجرایی هم خبر خاصی نباشد؛ این اتفاق رخ میدهد که نقدینگیهای خرد به سمت کالاهای مصرفی خردی مثل ماشین حرکت میکنند و بدینسان پدیدهای در اقتصاد رخ میدهد به نام "حبس نقدینگی خرد"!
حبسی که البته در اثر تلاطمهای تورمی، سودآور نیز هست و از آنجا که عمدهای از جامعه هم توانایی تأمین آنرا دارد در نتیجه تشکیل سونامی میدهد و تبدیل به یک بازار جذاب میشود.
بازاری جذاب برای همه. اعم از تولیدکننده یا شغلهای مرتبط با آن کالا، اغنیا و ثروتمندانی که باید سرمایههای خود را به سمت تولید و منافع ملی گسیل کنند و قشرهای کمدرآمدتر که توانایی کارهای اقتصادی بزرگ ندارند اما به راحتی میتوانند یک خودرو را به عنوان سرمایه بخرند و همان میزان نقدینگی خود را نیز حبس کنند.
در ادامه این ماجر، کالاها و رفتارهایی که میتوانند در اقتصاد به عنوان سرمایه عمل کنند اما از تأمین نقدینگی محروم خواهند ماند و در یک کلام مسئله مهم "تولید" به حاشیه میرود.
در یک کلام باید اشاره کرد که در یک اقتصاد ملی هرگز نباید اجازه داد رفتارهای اقتصادی از قاعده خارج شود و نقدینگیهای خرد به جای جاری شدن در فرایندهای تولید کشور به سمت احتباس و تبدیل شدن به گنجهای دفن شده یا خودرو و ملک شوند.
حل این معضل نیز همانطور که اشاره شد ابتدا به یک نگرش درست و قاطعیت مدیریتی نیاز دارد و سپس باید از راههایی مثل تخصیص آسان و عدالتمحور سهمیه یک خودروی ملی به هر کد ملی، اخذ مالیات شدید از خودروهای محبوس شده و تجویز مالیاتهای شدید برای سوداگری اقدام کرد.
در بخش مسکن نیز سیاستهایی مثل آسانسازی تأمین مسکن برای همه شهروندان، قوانین خشن مالیاتی برای حبس و سوداگری مسکن و نیز در نظر گرفتن تسهیلات برای سرمایهگذاریهای خرد و کلان در حیطههای تولیدی میتواند چشماندازهای مهمی را برای خروج بخش مسکن از حیطه کالای سرمایهای و نیز خارج شدن این بخش پیشران اقتصادی از وضعیت رکود فعلی ایجاد کند.
***
1_https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1686568
2_khabaronline.ir/xp8fD
3_https://tn.ai/3431297