چکیده
در این مقاله، که اصل آن در مجلّه معهد المخطوطات العربیة (1985 م) چاپ شده است، مطالبی درباره تصحیح متونِ عربی زبانِ طبّی ارائه شده، که البته عمده این مطالب درباره تصحیح متون غیر طبّی نیز مربوط است. برخی از این مطالب که ویژه تصحیح متون طبی است، عبارتند از: داشتن اطّلاعات کافی از طبّ قدیم و جدید و علوم مرتبط بدان، دانستن دانش فلسفه و منطق، که طب قدیم به این علوم نزدیک تر بوده و با آنها ارتباط داشته است، داشتن روحیّه ای علمی و جستجو و وارسی دقیق در منابع و مصادر جدید و قدیم طبی، مطالعه منابع معروف در تاریخ طب همچون کتاب الطب فی الاسلام مانفرید اولمان، و کتاب التراث العربی (بخش طب) فؤاد سزگین و... نوشتن تعلیقه ای روشنگرانه در شرح و توضیح اصطلاحات طبّی، تطبیق و مقایسه مطالب متن با دستاوردهای پزشکان پیشین، تنظیم فهرست های فنی لازم همچون فهرست عناوین و اسامی بیماری ها، ادویه، اصطلاحات پزشکی و...
کلید واژه: تصحیح متون، روش تصحیح، علائم ویرایشی، تعلیقه، مقدمه، فهرست واژه نامه.
مقدمه
در این چند صفحه نگارنده درصدد است تا روش معمول و مرسوم تحقیق و احیای نسخ خطی، و روش خاصی را که درتصحیح نسخ پزشکی به کار می رود، به اجمال بیان نماید.
بالطبع هدف در این مقاله ارائه بحث کامل و جامعی از موضوع مربوط نیست چرا که در این صورت، بحث از چارچوب اختصار گویی خارج شده و خود نیازمند تألیف کتاب مستقلی است که مقصود ما نیست.
در این بحث به ذکر روش ها و اصول قاعده مندی که در خلال تصحیح باید مورد توجه قرار گیرند پرداخته خواهد شد. روش های معمول تحقیق نسخ خطی عمومیت داشته ولی بسا برخی نسخ که روش خاصی را می طلبد و این بستگی به خبرویت و توانمندی محقق دارد.
شرایط تحقیق
نگارنده معتقد است که تصحیح نسخه های خطی به شکل فردی و مستقل در زمان کنونی چندان مناسب به نظر نمی رسد. ضروری است علاقه مندان به این فن تحت اشراف و نظر یک مؤسسه علمی مرتبط با موضوع مانند فرهنگستان ها و مجامع علمی و مراکز نشر و احیای میراث مکتوب به این امر مشغول شوند، چرا که این گونه مؤسسات با امکاناتی که در اختیار دارند کار محققان را تا حد زیادی آسان می کنند. همچنان که در کار تحقیق ملتزم به اتخاذ روش واحدی هستند که در نهایت محصولات آنها یکدست و با نظم و شق عرضه می گردد و نسخه های خطی با شکلی مشابه و نزدیک به یکدیگر تحقیق و منتشر می شوند.
از همان ابتدا با برخی مشکلات در کار تحقیق مواجه ایم:
اول: چه کسی توانایی انجام این مهم را دارد؟
برخی معتقدند که باید پزشک به تصحیح نسخ خطی پزشکی دست یازد و قائل به تخصصی شدن این امرند. اما فی الواقع بندرت دیده شده که نسخ طبی را پزشکان عرب یا غیر عرب تصحیح و تحقیق کنند.
مورخان مشهور در تاریخ علم طب در جهان هیچ یک پزشک نبودند مانند مانفرید اولمان در آلمان، دکتر اکبر اسکندر در انگلستان، دکتر سامی حمارته در آمریکا.
علاوه بر آنچه که مذکور شد، با توجه به اینکه طب قدیم به فلسفه و منطق نزدیکتر بوده و کمابیش برآراء و نظرات بقراط منطبق است و با طب امروز ارتباط و وابستگی جز بندرت ندارد، می توان نتیجه گرفت که غیر پزشکان نیز می توانند با شرایط ذیل به تصحیح نسخ خطی اقدام کنند:
داشتن اطلاعات کافی از طب قدیم و جدید و علوم مرتبط بدان
آشنایی با فلسفه ها بخصوص فلسفه یونان، عرب و اسلام
آشنایی با حداقل یک زبان علمی خارجی
داشتن روحیه علمی و جستجو و وارسی دقیق در منابع و مصادر جدید و قدیم
به دور بودن از هوی و هوس و در تجزیه وتحلیل مسایل واقع بین بودن
آشنایی داشتن با نسخه های خطی مربوط به دوره های مختلف
آشنایی داشتن با خطوط عربی و تطور آن و خبرویت در قرائت اجازات و سماعات بهتر است که خبر مربوط به تحقیق نسخه خطی مورد نظر محقق درمجلات و نشریات تخصصی مانند نشرة اخبار التراث العربی که در معهد المخطوطات العربیه کویت منتشر می شود اعلام گردد تا اطمینان حاصل شود که فلان نسخه قبلاً چاپ تحقیقی نشده و ازدوباره کاری جلوگیری به عمل آید یا اینکه شاید اهل فن، نسخه های دیگری از کتاب مورد نظر را معرفی کنند.
نسخ خطی پزشکی نیز به شرط داشتن شرایط ذیل از ارزش تحقیق و نشر برخوردارند:
قبلاً چاپ نشده اند یا اینکه به شکلی غیر علمی و غیر انتقادی و یا ناقص منتشر شده باشند
نسخه ناشناخته ولی دارای اهمیت است
نسخه شناخته شده ولی اهمیت فوق العاده ای دارد
نسخه های منحصر به فردی که در وضعیت نامناسبی قرار دارند و لازم است که قبل از تلف شدن و نابودی منتشر شوند
به طور قاطع تحقیق در موارد ذیل را مردود می شماریم:
1. تحقیق و نشر بخشی از نسخه یا به صورت ناقص (مثلاً تنها یک فصل از آن)
2. تحقیق بر اساس تنها یک نسخه، در صورتی که نسخه های دیگری از کتاب یافت شود.
شیوه کار
برای شناخت نسخه های موجود در کتابخانه های جهان از سه منبع اساسی می توان بهره جست:
کتاب بروکلمان علی رغم داشتن اشتباهات و نیاز آن به تجدید چاپ
کتاب اولمان: (الطب فی الاسلام)
کتاب فؤاد سزگین که کامل تر و مفصل تر و جدیدتر است
محقق می تواند به شکلهای مختلف به نسخه های خطی دست یابد:
یا میکروفیلم آن موجود باشد که بدست آوردنش زحمت کمتری دارد
یا تصویر آن مطابق اصل (فتوکپی) یا به صورت عکس از میکروفیلم است یا تصویر برداری از آن با دستگاه T3 انجام شده باشد
که هر یک از این اشکال محاسنی و معایبی دارد.
در واقع هرگاه نسخه به صورت میکروفیلم موجود باشد محقق باید به تصاویر نسخه به کرّات مراجعه نماید. بهتر آن است که درصورت امکان، جهت مراجعه به متن به محلی که نسخه در آنجاست سفر کرده و به معرفی دقیق آن پردازد. البته با توجه به تعدد نسخه ها و پراکندگی آنها در جاهای مختلف و ضیق وقت و مشقّت سفر چنین سفری معمولاً امکان پذیر نیست.
روش دیگر چاپ کتاب به صورت افست لوحی (= فاکسیمله) از روی نسخه است چنان که دکتر احمد یوسف حسن در مورد کتاب تقی الدین و میکانیکا العربیه انجام داده است.
به اعتقاد نگارنده این روش تنها در یک صورت امکان دارد و آن زمانی است که نسخه منحصر بوده و ضرورت ایجاب می کند که به سرعت به چاپ برسند.
اما در رابطه با نحوه گزینش و انتخاب نسخه ها به نظر نگارنده، دکتر صلاح الدین منجّد آن را به طور اجمال و کامل با رعایت ترتیب ذیل بیان کرده است البته بعد از مشخص شدن صحّت نسبت کتاب به مؤلف.
بهترین نسخه ای که برای تصحیح و نشر باید مورد استفاده قرار گیرد آن است که به وسیله خود مؤلف نوشته شده باشد که در واقع نسخه اساس محسوب می شود.
پس از دست یافتن به نسخه مؤلف لازم است بررسی کنیم که مؤلف آیا کتابش را در یک یا چند مرحله تألیف کرده تا مطمئن شویم نسخه ای که در اختیار ماست آخرین شکلی است که مؤلف برای کتاب خود وضع کرده است.
سپس نسخه ای که مؤلف آن را پس از کتابت دیگران خوانده یا برایش خوانده شده و مؤلف با خط خود اعتراف کرده که نسخه را خوانده یا برایش قرائت کرده اند.
آنگاه نسخه ای که از نسخه مؤلف نقل شده یا آنکه با آن مقابله شده است.
نسخه ای که در زمان حیات مؤلف کتابت شده و دارای حواشی و تعلیقات علما می باشد.
نسخه ای که در روزگار مؤلف کتابت شده و فاقد این تعلیقات می باشد.
نسخه های دیگری که پس از درگذشت مؤلف کتابت شده که از میان نسخه ها قدیمی تر بر جدید مقدم است و آنچه دانشمندی آن را استنساخ کرده یا بر عالمی قرائت شده برتری دارد. گاهی چند حالت پیش می آید از جمله آنکه به نسخه جدید صحیح و بدون غلط بر می خوریم که بر نسخه قدیمی تر که در آن تصحیف و تحریف راه یافته برتری داشته باشد.
تحقیق
برحسب آنچه که می دانیم دو روش برای تحقیق وجود دارد:
اوّل پایبندی و تقید کامل داشتن به نسخه اساس و مورد اعتماد، بدین ترتیب که هر صفحه از نسخه با صفحه کتاب مقابله شود و بدون تغییر در ردیف و ترتیب سطرها، تنها از نقطه و ویرگول استفاده شود. عنوان ها با حروف درشت تر از متن نگارش شوند.
در واقع هدف ارائه و انتشار کتاب به گونه ای است که گویا عین خود نسخه اساس عرضه شده است، مانند کتاب العشر مقالات فی العین حنین بن اسحاق به تحقیق ماکس مایرهوف. البته بعد از اختراع میکروفیلم رنگی در اینجا دیگر نیاز به چنین تقیدی نیست.
سپس پدیده جدیدی بوجود آمده که قبلاً ناشناخته بود و روش تحقیق را تغییر داد.
عده کمی از مستشرقین و علمای عرب به تاریخ طب عربی اهتمام ورزیدند، اما امروزه این دایره بسته به مرور وسیع تر گشته و می بینیم و نیز پزشکان بلکه سایر اهل علم نیز به شناخت تاریخ طب عربی علاقه مندند و بدین جهت بیشتر محققان به طریقه ذیل عمل می کنند:
به کارگیری علایم ویرایشی مانند نقطه، ویرگول، علامت های تعجب و استفهام و نوشتن عناوین با حروفی بزرگتر از متن.
این روش دو اشکال دارد. اوّل: زیاده روی در ور رفتن و تغییر در متن و به کار بردن نادرست علایم ویرایش. به نظر نگارنده کسی که به تحقیق نسخه خطی همت می گمارد، باید در حدّ اعلی امانتدار بوده و در استفاده از علایم ویرایشی جانب اعتدال را رعایت کند.
دوم: به وجود آمدن هرج و مرج در تحقیق نسخه ها؛ چرا که هر یک از محققان برای تحقیق نسخه ها سلیقه ها و ایده های خاصی دارند. متأسفانه برخی از کتاب هایی که تحقیق و چاپ شده اند، اگر نگوییم از لحاظ علمی بی ارزش بلکه کم ارزشند و خود منشأ اشتباهات و اغلاط برای محققانی است که در تحقیقات خود از آنها استفاده می کنند. به نظر نگارنده باید تلاش نمود که در تحقیق انواع نسخه های خطی روش واحدی را اتخاذ کرد، البته با در نظر گرفتن ویژگی هائی که هر یک از انواع نسخه های خطی اعم از تاریخی، فقهی، ریاضی، پزشکی، الخ دارند.
اینک در اینجا از روشی که در تحقیق برگزیده ایم سخن می گوییم.
فنّ تحقیق
سطرها با ارقام 5 ، 10، 15، 20 شماره گذاری می شود. البته این در صورتی است که تعداد سطرها بیشتر باشد اما در حالت عکس از رقم 3 و مضرب های آن استفاده می شود.
برگ های نسخه اساس و اصل شماره گذاری می شود. بهتر آن است که دیگر نسخه های مورد استفاده نیز به هدف مراجعه راحت تر به متن هر یک از آنها شماره گذاری شوند.
از علایم ویرایشی مانند نقطه، ویرگول، تشدید استفاده شود.
ترجیح داده می شود که در پاورقی ها به جای توضیحات و تعلیقات، اختلاف نسخه ها درج شود و حواشی توضیحات در آخر کتاب همراه با شماره یا به صورت جدول های مفصل (جدول دواجات، امراض، اعلام) که به ترتیب حروف الفبایی اند بیاید.
شکل املایی برخی کلمات را می توان تغییر داد مانند ثلث که نوشته می شود ثلاث، یلقا که نوشته می شود یلقی، سلیمن که نوشته می شود سلیمان.
کلماتی که فهم آنها مشکل است و همچنین اَعلام اعراب گذاری می شود و اعراب گذاری تمام متن لازم نیست.
می توان خطاهای دستوری را همراه با ذکر موارد اصلاح نمود: قاعده کلی آن است که به این موارد در ابتدای کتاب برای اوّلین مرتبه اشاره کرد.
برای هر نسخه می توان یک حرف اختصاری وضع کرد که از اسم کتابخانه یا شهری که نسخه در آنجا موجود است اخذ شده باشد. از حرف «و» برای روی برگه و از حرف «پ» برای پشت آن استفاده می شود و این چنین نوشته می شود: «و 30» یعنی روی برگه 30 از نسخه «ب» و این مطالب در حاشیه سمت راست با توجه به صفحه راست و حاشیه سمت چپ با توجه به صفحه چپ درج می گردد.
می توان حرف یا کلمه ای را به متن اضافه کرد در صورتی که محقق ضرورت این افزوده را به جهت استواری و اتقال متن ضروری بداند که در این حالت افزوده بین دو قلاب [ ] قرار می گیرد.
هرگاه در نسخه اساس و مورد اعتماد پارگی یا سوراخی ایجاد شده باشد (و مقداری از متن از بین رفته باشد) جمله یا عباراتی که به متن از نسخه های دیگر اضافه می شود را بین دو پرانتز قرار می دهند.
کلمات ناخوانا بین سه نقطه در داخل دوقلاب قرار می گیرد. هر سه نقطه یک کلمه محسوب می شود.
هرگاه اسم کتابی در متن آمده باشد در داخل گیومه « » قرار می گیرد.
جمله های معترضه بین دو خط تیره قرار می گیرد.
محقق می تواند با وضع علایم اختصاری به منابعی که مکررا یاد می شوند اشاره کند. هر کدام از این علایم در ابتدای کتاب قرار می گیرد.
برخی مستشرقان علامت + را در کنار کلمه ناخوانا یا مشکوک قرار می دهند و برخی دیگر بعد از آن، کلمه «کذا» را در پرانتز قرار می دهند. می توان ستاره کوچکی را بالا یا کنار آن قرار داد. در هر صورت تغییر جمله یا عبارتی در متن ولو اینکه اشتباه باشد کار صحیحی نیست به ویژه آنکه به همین شکل در تمامی نسخه ها ثبت شده باشد.
نیازی به ذکر شرح حال شخصیت های مشهوری مانند بقراط، جالینوس، ابن سینا، رازی و امثال آنها نیست.
نیازی به آوردن توضیحات و تعلیقات مفصل نیست مانند اینکه بخواهیم کلمه ای غامض و دشوار را با استناد به تمامی منابع توضیح دهیم بلکه ذکر یک عبارت و یک جمله مختصر که مقصود را ادا کند کافی است.
نگارش مقدمه و توضیحات
لازم است مقدمه ای برای کتاب تحریر شود و محقق خصوصیات نسخه های مورد استفاده خود را در آن قید کند مانند طول و عرض نسخه، تعداد برگه ها، سطرها، نوع مرکّب و ورق و...
ضروری است که حداقل تصویر صفحه اوّل نسخه اساس هر کتاب درج شود و بهتر درج صفحه اوّل و آخر تمامی نسخه هاست.
به جهت اقناع و ارضای شیفتگان به علم پزشکی ضروری است که شروح، تعلیقات و مقدماتی که در بهتر فهمیدن متن کمک می کند نیز گنجانیده شوند.
باید تاریخ نگارش کتاب و اینکه چگونه و جهت چه کسی نوشته شده ذکر شود و اینکه این کتاب آیا ترجمه شده و تاریخ ترجمه و ارزش آن و تصویر صفحه ای از نسخه خطی ترجمه شده یا چاپ شده آن درج شود. همچنین شرح حال مترجم آورده شود.
هرگاه مؤلف مشهور باشد مانند ابن سینا یا رازی و کتاب های زیادی راجع به شرح حال آنان نگاشته شده باشد نیازی به ذکر شرح حال ایشان نیست. اما اگر فردی معروف نباشد باید به طور کامل شرح حال، آثار و فعالیت ها و عصری را که در آن زندگی می کرده را ذکر نمود. هرگاه بیان این مقدمات و توضیحات طولانی شود می توان آنها را به صورت ذیل درج کرد:
یا قبل از متن یعنی بعد از به پایان رسیدن چاپ متن تا محقق بتواند به صفحات کتاب استناد کند که در این حالت با حروف الفبا مشخص می گردند تا از متن که توسط اعداد شماره گذاری شده اند تمییز داده شوند. یا اینکه صفحه سمت راست را جهت توضیح آنچه که در متن موجود در صفحه مقابل آمده اختصاص دهد که در این حالت برای خوانندگان بهتر و مفیدتر است و ما در تحقیق کتاب ما الفارق رازی از این شیوه بهره جستیم. یا اینکه در کتابی به طور مستقل آورد چنانکه دکتر کمندی، در ترجمه کتاب افراد المقال فی امر الضلال بیرونی انجام داده است.
استفاده از اَشکال و تصاویر موجود در نسخه خطی به جهت توضیح بیشتر و فهم کامل تر متن اشکالی ندارد.
بهتر است به مطالب جدید یا اضافی و الحاقی مؤلف در کتاب اشاره شده و با آنچه که دستاورد پزشکان پیش از اوست مقایسه و سنجیده شود و هم به مصادر یونانی جهت مقایسه با آن و نیز اثبات ریشه دار بودن طب عربی مراجعه شود.
ضروری است که محقق دیگری غیر از محقق کتاب، اشتباهات و برخی نواقص کتاب را اصلاح کند و مناسب تر آنکه وی نسبت به موضوع کتاب احاطه کافی داشته باشد، مثلاً در مورد کتب پزشکی پزشک باشد و یا کتب دواجات داروساز باشد.
و در آخر نمونه نهایی کتاب در اختیار متخصص در ادبیات و زبان عربی قرار گیرد تا آن را مطابق با قواعد صحیح عربی منطبق و استوار سازد.
درخصوص کتابت اسامی عربی به حروف لاتینی بر طبق جدول ذیل عمل می شود:
همزه ءر Rف F
ا Aز Zق Q
ب Bس Sک K
ت tش SHل L
ث thص Sم M
ج Jض ،dن N
ح Hط ،tه H
خ KHظ ،Zو U,W
د dع،EیY
ذ dHغ gh
شایسته است، که محقق بعد از چاپ و عرضه کتاب، نقدها و استدراکاتی که بر آن نوشته می شود را در چاپ دوم اعمال کند.
و این چنین می بینیم که کار محقق کار سهل و ساده ای نیست به خصوص آنکه بخواهد به شیوه ای که ذکر کردیم ملتزم شود. شاید به همین سبب است که کتاب های طبی عربی که به شیوه صحیحی تحقیق شده باشند نادرند. اما التزام به روش تحقیق ضروری است که علاقه مندان به ارائه خدمت در طریق احیای میراث مکتوب پزشکی باید بدان اهتمام ورزند.
لازم است که در انتهای کتاب ترجمه مقدمه و فهرست کلی مطالب به یکی از زبان های علمی امروزی مانند انگلیسی، فرانسه، آلمانی و روسی درج شود.
فهرست ها
درج فهرست های کتاب اهمیّت زیادی دارد چرا که کار محققی را که می خواهد از کتاب استفاده کند راحت می سازد.
فهارس مهم عبارتند از:
فهرست اعلام و شهرها
فهرست اسامی بیماری ها و امراض
فهرست اسامی دواجات و غذاها
جدول وزن ها و اندازه گیری ها و مقایسه آنها با اوزان امروزی
فهرست منابع عربی
فهرست منابع خارجی
می توان به جای توضیحات در پاورقی، به طور اجمال توضیحاتی را راجع به اسامی گیاهان آورد و همچنین اسامی لاتینی و مرادف عربی آن اگر مرادف داشته باشد را به شکل زیر درج کرد:
اسم گیاه به زبان عربی |
با حروف لاتین |
لاتینی |
انگلیسی |
اقاقیا یا قاقیا(شربت مرکب گیاهی) 122 154، 302، 401، 505 ، 703، 801 |
ACACIA |
ACACIA |
AQAQYA |
هرگاه کتاب پزشکی محض باشد و در آن اصطلاحات علمی به کار رفته باشد بهتر آن است که هر واژه نامه الحاقی به کتاب ذکر شوند.
اما در خصوص به ذکر منابع این چنین نوشته می شود:
د. المنجد، صلاح الدین: قواعد تحقیق النصوص، مجلة معهد المخطوطات العربیة، مجلد 2، 1955، ص 52.
فهرست اعلام بر اساس حرف اوّل مشهور فرد تنظیم می شود مثلاً ابوبکر محمد بن زکریای رازی تحت عنوان حرف راء درج می شود بدین شکل: الرازی، ابوبکر محمد بن زکریا. علاوه بر اینکه تحت عنوان حرف الف نیز درج می شود بدین صورت: ابوبکر محمد بن زکریای رازی (انظر: الرازی) و تحت عنوان حرف باء بدین شکل: ابوبکر محمد بن زکریای رازی (انظر: الرازی).
1. مجلة معهد المخطوطات العربیة کویت، المجلد التاسع و العشرون، الجزء الاول، 1405 ه / 1985 م.
2. محقق نسخه های خطی پزشکی.
3. کارشناس ارشد الهیات و معارف اسلامی.