بیکاری بیش از 3میلیون نفری طبق اعلام مرکز آمار و برآورد ورود بیش از 4میلیون نفر دانشگاهی به بازار کار و همچنین رونمایی از پدیده «شاغلان فقیر» که کارشناسان تعداد این افراد را بیش از 15میلیون نفر اعلام میکنند بیانگر آن است که شرایط بازار کار اصلاً مناسب نیست، این در حالی است که یک اقتصاددان هشدار داده است اگر سطح تولید ناخالص ملی افزایش پیدا نکند، شاهد گسترش بیش از پیش پدیده «شاغلان فقیر» خواهیم بود.
به گزارش ،روزنامه «جوان» نوشت: طبق آمارهای رسمی 23 میلیون شاغل در کشور داریم که حدود 13میلیون نفر کارگر قرارداد موقت، بیش از 4میلیون کارمند رسمی دولت هستند و گفته میشود 4میلیون دانشگاهی هم بهزودی با فارغالتحصیلی به بازار کار وارد میشوند و این افراد به خیل بیش از 3میلیون بیکار فعلی خواهند پیوست، در چنین شرایطی مشاور اقتصادی رئیس جمهور اخیراً مدعی شد باید در میان شاغلان به دنبال فقرا بگردید، این امر نشان میدهد بین حداقل دستمزد نیروی کار در ایران با خط فقر آنقدر فاصله افتاده است که جمعیت زیادی از شاغلان زیر خط فقر قرار دارند و از نظر اقتصادی فقیر شناخته میشوند.
تحت شرایط نامساعد بازار کار و حداقل دریافتی نیروی کار در ایران خوشچهره کارشناس اقتصادی پیشبینی کرده که اگر تولید ناخالط داخلی در ایران رشد نکند، بر جمعیت شاغلان فقیر افزوده خواهد شد، حال آنکه نظام اقتصادی ایران آنقدر بیمار است که در شرایط کنونی از بانک گرفته تا فضای کسب و کار به معضلی جدی برای فعالیت اقتصادی بنگاهها و تولید اشتغال بدل شده است.
بروز پدیده «شاغلان فقیر»
در همین رابطه محمد خوشچهره در گفتوگو با تسنیم، درباره گسترش پدیده «شاغلان فقیر» گفت: بخشی از بروز این پدیده ناشی از حجم گسترده بیکاری در جامعه است. برای کاهش نرخ بیکاری باید توجهی به افزایش سطح تولید ناخالص ملی با افزایش صادرات و افزایش درآمد صورت گیرد، در غیراین صورت شاهد گسترش پدیده «شاغلان فقیر» خواهیم بود.
خوشچهره گفت: درحال حاضر شاهد هستیم در میان نیروهای حقوقبگیر، اعم از مدیران، مدیران ارشد، نظامیان و خیلی از فرهنگیان و دانشگاهیان بخش زیادی دچار سختی معیشت شدهاند و تأکیدات رهبر انقلاب بر توجه معیشت، ناظر به این مقوله قابل تأمل است که معیشت مردم دچار اختلال شده است.
این اقتصاددان ادامه داد: در حال حاضر در برخی موارد مردم تحت فشار هستند و بسیاری از شاغلانی که در سطح بالایی از نظر تلاش و درآمد قرار دارند، دچار اشکال شدهاند، بنابراین این معیارها در کنار تعداد متغیرهای کلان که شاخصهای بیکاری را نشان میدهد، قرار گرفته است.
خوشچهره ادامه داد: اقتصاد ما وابسته به درآمد نفت است. وابستگی به متغیرهای برونزا و در رأس آن، درآمد نفت قرار دارد. بررسیها نشان میدهد از زمان جنگ تا کنون از دولتی به دولت دیگر به درآمد نفتی وابسته میشویم. این موضوع کشور را آسیبپذیر کرده است تا کشورهای دیگر روی ابزاری به اسم فشارهای اقتصادی به خوبی متمرکز شوند و پازلهای خودشان را بچینند.
این اقتصاددان اظهار داشت: قبل از اینکه این فشارها و مشکلات متوجه تحریمها باشد، متوجه شرایط و بسترسازیهای ایجاد شده در داخل بودهایم که ریشه خیلی از آنها در سیاستها و تصمیمات نامناسب اقتصادی، بیتوجهیها و... است.
وی با اشاره به اظهارات دولت مبنی بر بهبود وضعیت زندگی گفت: درباره اینکه دولت چه ادعاهایی میکند نمیخواهم جواب بدهم. بحثهایم دانشگاهی، علمی و کارشناسی و با استناد به آمارهاست. اگر نسبت درآمد و روند افزایش درآمد حقوقبگیران را در نظر بگیریم و با تورم مقایسه کنیم، میبینیم که سبد هزینه خانوار هر روز کوچک میشود این موضوع نشاندهنده این است که پدیده شاغلان فقیر یک واقعیت اجتنابناپذیر است.
خوشچهره تأکید کرد: آمارها نشان میدهد در ایران طیف گستردهای از شاغلان فقیر ایجاد شده و این موضوع با سقوط و تضعیف جدی ارزش پول ملی و افزایش لجامگسیخته ارزهای خارجی و تورمهای لجامگسیخته حاکم بر اقتصاد ایران به وجود آمده است.
این کارشناس اقتصادی گفت: به طور معمول در جوامع، بیکاری ریشه فقر است و ما بیکاران فقیر داریم ولی در بعضی از کشورها اتخاذ سیاستهای نامناسب و اشتباه باعث میشود حتی شاغلان هم دچار فقر شوند.
وی ادامه داد: مفهوم شاغلان فقیر این است که گروههای مختلف اجتماع اعم از اساتید دانشگاه، فرهنگیان، پزشکان و گروههای مختلف دیگر با هشت ساعت کار نتوانند زندگیشان را اداره کنند یا اینکه آن سطحی از زندگی یا جایگاهی که در گذشته قرار داشتند را حفظ کنند، بنابراین به سطوح پایینتر سقوط میکنند و مجبور میشوند با اضافه کار یا کوچ داراییها، جایگاهشان را از نظر رفتار مصرفی و اقتصادی حفظ کنند.
معادله دهها مجهولی توسعه
نظام تأمین مالی ایران (بانک، بورس، بیمه) بیمار است از طرفی میلیونها نفر بیکار در کشور وجود دارد و ایجاد شغل نیاز به حل چالشهای دهها هزار واحد تولیدی بزرگ، متوسط و کوچک دارد که در رأس این چالشها سرمایه اولیه و درگردش قرار میگیرد، حال گردش چرخ واحدهای تولیدی نیاز به نقدینگی دارد که این نقدینگی با نرخهای 25تا 30 درصد آن هم با وثایق سنگین در اختیار واحدهای تولیدی قرار میگیرد، تحت این شرایط بنگاهها و واحدهای تولیدی نمیتوانند سود بانکی را از فعالیت عملیاتی خود تأمین کنند و بالاترین مقام پولی کشور (رئیس کل بانک مرکزی) نیز مدعی است فضای کسب و کار مناسب نیست و اگر بانکها تسهیلات هم به تولید بدهند معوقه میشود، در همین راستا باید عنوان داشت که هماکنون بانکها آنقدر معوقه بانکی دارند که اگر بخواهند بر اساس استانداردهای بینالمللی حسابداری IRFS ذخیره بگیرند و شفافسازی شوند شاید گریزی از ورشکستگی نداشته باشند، در چنین شرایطی تأمین مالی فاینانس (خارجی) برای بنگاهها از سوی شورای نگهبان ربوی معرفی شد و معاون اول رئیس جمهور نیز چندی پیش به صراحت عنوان داشت که در جذب فاینانس از خارج موفق نبودهایم.