چند سالی میشود که مراکزی برای جمعآوری پلاسمای خون از سوی وزارت بهداشت راهاندازی شدهاند؛ مراکزی که ابتدا در مناطق مرکزی شهر بودند، اما حالا به مناطق جنوبی حاشیههای شهر کشیده شدهاند و در برابر پلاسمای اهدایی مبلغی حدود 40 هزار تومان به عنوان حق ایاب و ذهاب پرداخت میکنند.
به گزارش ، جوان نوشت: این مبلغ اما برای ساکنان مناطق کم برخوردار آنقدر جذاب است که آنها را به اهدای پلاسما برای دریافت پول تشویق کند. حاشیههای شهر و مناطق تازهای که بازاریابهای شرکتهای خصوصی جمعآوری پلاسما برای کارشان انتخاب کردهاند، مرکز آسیبهای اجتماعی هستند و احتمال اعتیاد و رفتارهای پر خطر در چنین مناطقی بیشتر است و این مسئله میتواند سلامت پلاسمای اهدایی را زیر سؤال ببرد، حتی اگر این پلاسماها آزمایش شوند. از سوی دیگر سنگ بنای اولیه مراکز خصوصی جمعآوری پلاسما به منظور گسترش صنعت پلاسما بوده است، تعهدی که این مراکز از زیر بار آن شانه خالی کردهاند و حالا تنها پلاسمای خون مردم فقیرمناطق کم برخوردار را جمعآوری میکنند تا با صادرات این پلاسما تجارت کنند.
اگرچه یکی از افتخارات ایران تأمین خون و فرآوردههای خونی مورد نیاز با اهدای داوطلبانه است، اما فعالیتهای اخیر مراکز جمعآوری پلاسما این مهم را با چالش مواجه کرده است.
چند سالی است خرید پلاسمای خون در کشور باب شده و از ورود بخش خصوصی به تهیه پلاسما و صادرات آن به کشورهای اروپایی برای تهیه داروهای مشتق از پلاسما حکایت دارد. تجارت نسبتاً تازهای که حالا انگار دردساز شده است.
داروی مشتق از پلاسمای ایرانی
کامران باقری لنکرانی، وزیر بهداشت اسبق در اینباره گفته بود: در کشور موضوعی به نام فروش پلاسمای خون وجود ندارد و اگر مبلغی نیز به اهداکنندگان پلاسما داده میشود به خاطر تشویق این افراد است. از این پلاسما اما داروهای مهم و ارزشمندی همچون فاکتور 9، آلبومین و IVIG ساخته میشود که واردات آنها هزینههای گزافی را بر ساختار بهداشت و درمان کشور تحمیل میکند. به گفته رئیس سازمان انتقال خون هم این اقدام از سال 1380 آغاز شده و از آن زمان سالانه 30 تا 40 هزار لیتر پلاسما استحصال میشد.
استدلال راهاندازی مراکز جمعآوری پلاسما هم تولید داروی مشتق از پلاسما برای بیماران ایرانی از پلاسمای ایرانی بود. به همین منظور مدیرعامل سازمان انتقال خون از ورود بیرویه داروهای مشتق از پلاسما به کشور انتقاد کرده و گفته بود: داروهای وارداتی مشتق از پلاسما راه بیماریهای نوظهور را باز میکند. وی در اینباره اینگونه توضیح داده بود: در آن زمان که ایدز به عنوان یک بیماری نوظهور در ایران چهره ناپسند خود را نشان داد از میان 3 هزار و 500 هموفیلی در ایران تنها 7 تا 8 درصد آنان به ایدز مبتلا شدند که درصد آلودگی در کشورهای غربی حدود 10 برابر بود. آن روز بخش عمده فرآوردههای پلاسمایی را خود تولید میکردیم و حجم کمی از دارو و فرآورده مشتق از خون از خارج وارد میشد و از همین رو آلودگی در جامعه ما نسبت به کشورهای غربی کم بود. به گفته وی حداقل 15 سال است که کشورهای پیشرفته اجازه ورود داروهای مشتق از پلاسما را با منشأ بیگانه نمیدهند و متأسفانه در کشور ما هنوز شاهد ورود داروهای مشتق از پلاسما با منشأ بیگانه هستیم که امکان ورود بیماریهای نوظهور و نوپدید را به همراه خواهد داشت. بنابراین یکی از استانداردها و بحثهای سلامت این است که ما تلاش کنیم تا داروهای مشتق از پلاسمای مورد نیازمان را از پلاسمای خودمان تأمین کنیم تا اگر هم به موارد انتقال بیماری برخورد کردیم بیماری بومی خودمان باشد.
تجارت با پلاسما
ماجرا اما به همینجا ختم نمیشود و حالا حکایت اهدای پلاسما یا پلاسمافروشی در مراکز جمعآوری پلاسما آنچنان جدی شده که صدای خود سازمان انتقال خون را هم درآورده است. این را میتوان از حرفهای تازه مدیرعامل سازمان انتقال خون به روشنی دریافت. علیاکبر پورفتحالله در ارتباط با موضوع فروش پلاسما در جنوب شهر تهران و حاشیه این شهر میگوید: از سال 1381 مجوز هفت مرکز جمعآوری پلاسما به بخش خصوصی داده شده و مجوزی که به این مراکز ارائه شده مرتبط با صنعت پلاسما است و آنها موظف بودهاند صنعت پلاسما را ایجاد کنند.
وی تأکید میکند: فعالیت این مراکز منوط به توسعه صنعت پلاسما است، ولی متأسفانه به دلیل عدم نظارت از جانب وزارت بهداشت، سازمان غذا، دارو و انتقال خون طی سالهای گذشته این مراکز به تعهد اصلی خود که توسعه صنعت پلاسما است عمل نکردهاند و تنها فعالیت آنها منحصر به جمعآوری پلاسما شده است.
مدیرعامل سازمان انتقال خون کشور معتقد است: امکان تجارت و فعالیت اقتصادی برای این مراکز فراهم شده و متأسفانه در فعالیت آنها انحراف صورت گرفته است، همچنین به جای اینکه این مراکز در مناطق مناسب شهری تشکیل شود در حاشیه شهر تشکیل شده است و از طرفی نیز این مراکز دارای سیستم اطلاعی مرتبط با هم نبوده و این مسئله سبب میشود افراد به دلیل مسائل مالی اهدای پلاسمای مکرر در مراکز مختلف داشته باشند.
محقق نشدن وعده نظارت
با تمام اینها اگر به سخنان گذشته مدیر عامل سازمان انتقال خون مراجعه کنیم با موضعگیری متفاوتی مواجه میشویم. وی پیش از این درباره فعالیت این مراکز گفته بود: برای اینکه مراکز تجاری و وارد تبادلات مالی نشوند، وزارت بهداشت با دقت نظارت میکند و کمیتهای وجود دارد که آییننامه مراکز جمعآوری پلاسما را تدوین کرده است. سازمان انتقال خون هم بر مراکز جمعآوری پلاسما نظارت میکند. پورفتحالله درباره تدابیر صورت گرفته جهت ممانعت از سوءاستفاده از این مراکز وعده داده بود: به دنبال آن هستیم تا این شرکتها دارای امکانات نرمافزاری باشند و قطعاً با استانداردهایی که تدوین کردیم، نمیگذاریم تجارت و خرید و فروش پلاسما اتفاق بیفتد. بنا به اظهار رئیس سازمان انتقال خون، کنترل و آزمایشات دقیقاً شبیه آنچه برای اهدای خون وجود دارد در مورد پلاسما هم صورت میگیرد و کمیتهای متشکل از سازمان دارو، غذا و سازمان انتقال خون بر این مراکز نظارت میکنند. بنا به تأکید وی مجوزهایی در بخش بهداشت و درمان صادر میشود که به اندازه نیاز کشور به تولید داروهای مشتق از پلاسما است و بعد از آن هم مجوز جدیدی صادر نخواهد شد. وی در عین حال تأکید کرده بود: نگرانی درباره آلوده بودن پلاسمای ارائه شده به دلیل عدم داوطلبمحوری وجود دارد.
حالا اما پورفتحالله میگوید: حق پرداخت برای دریافت پلاسما در حد هزینه ایاب و ذهاب است و وزیر بهداشت نیز دستورالعملی تدوین و ابلاغ کردند که توسعه این مراکز متوقف شود، بنابراین حداقل بیش از یک سال است که مجوز جدیدی در این زمینه صادر نشده و نخواهد شد و این مراکز باید به تعهد خود مبنی بر ورود به صنعت پلاسما عمل کنند، در غیر این صورت باید خسارات این مدت را که از وظیفه اصلی خود انحراف داشتهاند، بدهند. حالا پایانبندی این ماجرا در هالهای از ابهام است؛ پلاسمایی که فروخته میشود تا حداقلهای زندگی برای مردم مناطق فقیرنشین پایتخت تأمین شود.