شما به عنوان والد ممکن است کارهایی انجام دهید که باعث شود کودکتان سلامت روانی خوبی نداشته باشد، روابط خانوادگی او در آینده دچار مشکل شود، نتواند رابطه خوبی با همکارانش برقرار کند، عزت نفسش پایین باشد و مشکلات احساسی پیدا کند. در این دو مقاله این کارها را بررسی خواهیم کرد.
5. استقلال و جداییطلبی کودک را سرکوب میکنید
چه کودکتان دوساله باشد و چه دوازدهساله یا هجدهساله، زمانی که نظرات، احساسات و مطالباتش را بیان میکند که با شما متفاوت است، بر سر او داد میزنید و دعوایش میکنید. اگر آنها میخواهند چیزهای جدیدی را کشف کنند، با افراد جدیدی آشنا شوند یا هر حسی را بیان کنند که با شما متفاوت است، میگویید: «چطور میتوانی این کار را با من بکنی؟»
6. ارزش خود را با کودکتان میسنجید
عزت نفس خود را به ظاهر، رفتار، تحصیلات و تعداد دوستان فرزندتان پیوند میدهید. به آنها یادآوری میکنید که موفقیتهای آنها باعث میشود همه به شما به چشم خوبی نگاه کنند و ناکامیهای آنها باعث میشود حس کنید که پدر یا مادر وحشتناکی هستید. فشار بیش از حدی روی آنها میآورید تا در هر کاری که انجام میدهند بهترین باشند.
تهدید میکنید که اگر آنها در مسابقه یا در انتخابات شورای مدرسه برنده نشوند یا نمرهشان زیر 16 شود عشقتان را از آنها دریغ میکنید.
7. در دوستیهای فرزندتان مداخله میکنید
تکتک حرکات فرزندتان در دوستیهایش زیر نظر شماست. اگر فرزند شما در مدرسه به مشکل برخورد کند، بلافاصله میروید و با معلم صحبت میکنید. با رشد فرزندتان، درگیر روابط دوستی او میشوید و هر بار که او با دوستانش مشکل پیدا کرد، شما رفتار او و دوستانش را تحت قضاوت قرار میدهید. اگر بیش از یک فرزند دارید، آنها را با هم مقایسه میکنید و مثلا به یکی میگویید: «چرا نمیتوانی بیشتر شبیه به خواهر/برادرت رفتار کنی؟»
8. انتظار دارید که فرزندتان رویاهای برآورده نشده خودتان را برآورده کند
هر کاری که در کودکی یا نوجوانی به دنبالش بودهاید ولی نتوانستهاید انجامش دهید را به فرزندتان میگویید تا انجام دهد. اگر همیشه رویایتان این بوده که ورزشکار شوید، فرزندتان را از دوسالگی مجبور میکنید هر روز به کلاس ورزش برود. اگر بخواهد از کلاس بیرون بیاید، با احساسات بسیار گریه میکنید و یک هفته با او قهر میکنید. اگر میخواستید فوتبالیست شوید، پسرتان را مجبور میکنید همیشه یک توپ فوتبال همراهش داشته باشد و به او میگویید اگر بهترین فوتبالیست مدرسهاش نشد، دیگر پدر یا مادر او نیستید.
اگر مطالب این مقاله برای شما کاملا آشنا بود، حتما به سراغ یک روانپزشک خوب بروید و از او مشاوره بگیرید.