این مدلها دیگر مدل نیستند. اصل قضیه هم همین است. آنها هنرمند، ورزشکار، کارمند، حتی مادری حامله هستند، بعضی موهای بلند دارند و بعضی موهای کوتاه دارند. زنان زیادی در این فصل بودند که مدلهای حرفهای نبودند و طراحان فشن به سراغ این زنان به عنوان مدل نرفتند بلکه به عنوان الهههای زیبایی رفتند.

Credit: Krista Schlueter
در یک گردهمایی در نیویورک که توسط راکوئل آلگرا برگزار شد، دو تیم از زنان برای مسابقه بسکتبال در مقابل یکدیگر قرار گرفتند. این ورزشکاران که بعداً به عنوان مدل استفاده شدند در تیشرتهای طرحدار که عرق روی آنها نشسته بود و رکابیهای رنگارنگ در حال بازی بودند و هر کدامشان دیگری را کامل میکرد. در رویداد دیگری که توسط مارکوس آلمیدا در لندن برگزار شد، مارتا مارکوس و پائولو آلمیدا (طراح) در مجموعهی این فصلشان 20 نفر از دوستان خود را به عنوان مدل استفاده کردند که استایل آنها را از چندین منبع و استایلهای ترکیبی دوستانشان الهام گرفته بودند. پیراهنهای بیتل جویس (فیلم سینمایی تیم برتون)، پیراهنهای طرحدار و تیشرتهای توری نقشدار این شو را به یک همکاری مشترک تبدیل کرده بود. آلمیدا اشاره میکند: هر دختر یک لباس داشت که در سراسر نمایش آن را میپوشید و شما احساس میکردید آنها لباسی را پوشیده بودند که با آن راحت بودند.

Credit: Jamie Stoker
طراحان برند اکسهاو لاتا که به خاطر نمایش خلاقیت دوستانشان در شوها معروف هستند در اینستاگرام از طرفدارانشان خواستند تا در نمایشی که در پارک سوارد داشتند حضور پیدا کنند. زو لاتا یکی از طراحان توضیح میدهد که این فصل ما با مردم واقعی صحبت میکردیم نه فقط خریداران و میشنیدیم که آنها به چه چیزی علاقه دارند و چه چیزی باعث رضایت آنها میشود. لاتا همچنین گفت: یا ما میخواهیم به کسی لباس بپوشانیم یا کس دیگری میخواهد به ما لباس بپوشاند.
حتی در جیکرو (فروشگاه لباس) نیز از افراد متنوعی استفاده شد بود (شامل: کارمندان برند و دوستان و خانوادهشان) تا کمک کنند و ظاهر خودشان را برای شو آماده کنند. همانطور که جنا لیون مدیر خلاقیت برند توضیح میدهد: این شو فقط این نبود که ما به آنها بگوییم چه ظاهری داشته باشند این شو در مورد این بود که ما به آنها نگاه میکردیم و میپرسیدیم که شما چه نوع حسی از زیبایی را احساس میکنید؟ این موضوع به شدت در تضاد با روح فشن بود که طراحان آن را یاد گرفته بودند.

Credit: Krista Schlueter
اگر فشن روزگاری در مورد داستانهای فانتزی بود امروزه در مورد اعتبار و فراگیری و حتی لذت آنی است. در همترازی با فرهنگ پرتوقع امروزی، طراحان باید مشتری را در هر مرحله در نظر بگیرند. باید این محیطی که چیزی را که امروز میبینیم بخریم را در نظر بگیریم، فضایی که باعث شده تا لباسها به سرعت پس از پایان یک شو در فروشگاهها قرار بگیرند. این فضا باعث شد تا فاصله بین اینکه شما چیزی را ببینید و آن را بدست بیاورید از بین برود. طرفداران با شور و اشتیاق به مجموعهی جیجی حدید همراه با تامیهیلفایر که همان روز نمایش به صورت آنلاین در دسترس بود واکنش نشان دادند.
همانطور که استیو جابز میگفت: وب دنیا را دموکراتتر کرده است. همین بلاگرهای استایل و افراد حاضر در شبکههای اجتماعی (که فقط یک دوربین و پلتفرم در اختیار دارند) تبدیل به طراحانی بالا رده شدهاند. ما شاهد اوجگیری این روند در سال 2009 بودیم، وقتی که اریک ویلسون برای نیویورک تایمز نوشت: یک کودک موفق 13 ساله به نام تاوی که بلاگر است توانست روی ردیف جلوی فشن شو مارک جاکوبز و رادریت بنشیند. حضور و البته اثر آنها به فشن این نکته را یادآوری میکند که زنانی که آنها قصد داشتند لباس بر تنشان کنند دیگر موجوداتی خیالی و افلاطونی نیستند که مرتب هر فصل لباسهای خود را تغییر میدهند بلکه افرادی واقعی هستند که به لباسها واکنش نشان میدهند و با روش خاص خودشان آنها را ترکیب میکنند. آن افرادی که در رونق دنیای آنلاین یک سری گفتگوهای عمومی را ایجاد کردهاند باعث شدهاند تا طراحان نیز سرانجام با این گفتگوهای همگانی در مورد فشن درگیر شوند.

Credit: Credit Astrid Stawiarz/Getty Images
این مفهوم استفاده از افرادی که مدل نیستند یک چیز جدید نیست طراحان سالهاست که از ستارههای مد خیابانی، هنرپیشهها یا دوستانشان برای شوها استفاده میکنند. پتانسیل خوبی در این زمینه برای برندهایی وجود دارد که هیچگونه ارتباطی با افراد مشهور ندارند تا بتوانند طرحهای خود را به نمایش بگذارند. این موضوع کاملاً منطقی است. زنانی که ما آنها را تحسین میکنیم و آنها را دور و بر خود نگه میداریم به ناچار روی استایل شخصی ما تاثیر میگذارند. درست مثل دیگر زنان، سریعترین راه فروش هر چیز از طریق دوستانمان است. در مقدمه کتاب «زنان در لباس» هایدی جولاویتس به دوران مدرسه دخترانهاش اشاره میکند: من از یکی از دختران آنجا یاد گرفتم تا سوییشرت پشمی خودم را برعکس بپوشم تا رشته و نخهایش معلوم بشود یا چطور یک کاپشن آنوراک را بستهبندی کنم تا آستینهایش از روی سینه به صورت مورب عبور کند. استایل شخصی ما (اینکه چه بپوشیم و چه چیزی را بخریم) یک حرکت ظاهری، تقلیدی و نیازمند تلاش است. همانطور که جولاویتس مینویسد یک شکاف است: ثابت شده در پرتگاهی بین واقعیت و خیال.
اگر هیچ چیزی هم نباشد اما طراحان به ما یک نگاه اجمالی بر نوع رویاپردازی خودشان دادهاند و به ما نشان میدهند چگونه برای زنان همانطور که هستند (با توجه به تنوعشان و زیبایی ناشی از ناقص بودنشان) لباس درست میکنند و حضور زنان معمولی در شوهای لباس هم لذت بخش و هم متقاعدکننده است. هر چه نباشد وقتی شما یک لباس فوقالعاده را بر تن او میبینید تصور کنید بر تن شما چقدر خوب میشود.