عجایب زیادی در دنیا وجود دارند که هیچ توجیهی برای آنها وجود ندارد. امیدوار هستیم روزی به حدی از دانش و علم دست پیداکرده باشیم که بتوانیم آن اتفاقات عجیب را توجیه کنیم. اما این احتمال هم وجود دارد که هیچگاه نتوان برخی از اتفاقات را توجیه کرد و برای همیشه بهعنوان یک راز سوخته باقی بمانند. در میان تمام شگفتیهای جهان، برخی از عکسهایی که گرفتهشده است هم قرار دارند. عکسهایی که در آنها اتفاقات عجیبی ثبتشدهاند. نمیدانیم که روزی فرا خواهد رسید که علم بتواند این عکسها و اتفاقاتی که در آن لحظه در جریان بوده است را اثبات کند یا نه. همراه بنیتا و ده عکس شگفتانگیز تاریخی باشد.
زنی با کت قهوهای
Credit: eyeopening
زنی با کت قهوهای یا بابوشکا لیدی (Babushka Lady) از مظنونین اصلی قتل جان افکندی در دالاس است که بعدها توسط FBI تحت تعقیب قرار گرفت. به گفتهی شاهدان، عکس این زن توسط دوربینی که در حال فیلمبرداری از عبور جان افکندی رئیسجمهور بوده است،گرفته شده. تحت تعقیب بودن او از طرفی میتواند نشاندهندهی مظنون بودن او و از سویی کمککننده به حل معمای قتل کندی باشد. بااینکه از آن زمان تاکنون FBI در جستجوی این زن بوده است اما هیچ نشانی از هویت واقعی و صورتش کشف نکرده است و این زن در هالهای از ابهام گمشده است.
حادثه کوهستانی Dyatlov
Credit: eyeopening
در سال 1959، یک گروه کوهنوردی باتجربه، ساکن شوروی سابق، بهصورت مرموزی در کوههای اورال کشته شدند. این کوهنوردان همگی محققان و افراد کارکشتهای بودند که سالها در کوهستان زندگی کرده بودند. عکس بالا توسط یکی از خدمه گرفتهشده است. این کوهنوردان به گزارشهایی که در محل حادثه وجود دارد بهصورت پابرهنه از داخل چادر خودشان فرار کردهاند، بدون آنکه بخواهند در چادر را باز کنند پا به فرار گذاشتهاند. شش نفر از کوهنوردان در اثر سرمازدگی جان سپردهاند، دو نفر در اثر شکستگی شدید در قفسه سینه و یک کوهنورد با جراحت شدید سر کشتهشده است. چیزی که نگرانکننده است این بود که او زبان خودش را ازدستداده بود. از اسرار دیگری که در این عکس وجود دارد میتوان به برهنه دویدن این کوهنوردان به خارج از کیسهخوابشان اشاره کرد. همچنین لباسهای این کوهنوردان بهشدت رادیواکتیو بوده است.
روشناییهای عجیب فینیکس (Phoenix)
Credit: eyeopening
در 13 مارس سال 1997 یک سری نورهای نامشخص بالای شهر فینیکس رؤیت شد، این چراغها بر سر دو شهر آریزونا، فینیکس و شهرستانهای حوالی آن ظاهر شد و برای ساعتی به همان صورت باقی ماندند. نیروی هوایی آمریکا اعلام کرد که این چراغها برای نشان دادن مسیر برای تمرینات نظامی بوده است. ولی این روشناییها برای دو سال 2007 و 2008 هم دوباره تکرار شدند و هنوز هیچ توجیهی برای وجود داشتن آنها وجود ندارد.
فضا نوردی در پشتصحنه
Credit: eyeopening
جیم تمپلتون از دختر کوچک خودش به همراه دستهگلی که در دست دارد عکاسی کرده بود. زمانی که پدر از دختر خودش عکاسی میکرد متوجه چیزی غیرعادی در پشت سر دخترش نشده بود اما پساز اینکه عکس را ظاهر میکند متوجه یک شی یا یک انسان عجیب در پشت سر دخترش میشود که تا آن موقع آن را به هنگام عکاسی هم ندیده بود. شخصی همانند یک فضانورد که در پشت سر دختربچه قرار داشت. هیچ شخصی در زمان عکاسی در کنار این دو آدم نبود. همچنین شرکت تولیدکنندهی نگاتیو فیلم هم اعلام کرد که این عکس بههیچوجه تغییر نکرده است و یک عکس معمولی است که گرفتهشده است.
انگشت مرموز
Credit: eyeopening
اینیک عکس دست جمعی از گروه پسران است که در نگاه اول کاملاً عادی هستند. اما بهتر است نگاهی دقیق به انگشتی که در کنار گوش پسری که پیراهن مشکی به تن دارد داشته باشید. دستهای را بهدقت بشمارید، خواهید فهمید که یکدست اضافی در عکس قرار دارد. شاید این کار شیطنتآمیز یکی از پسران باشد که در عکس حضور ندارد.
ماهوارهی شوالیهی سیاه
Credit: eyeopening
ظاهراً، یک شی باستانی و سیاه به مدت 13000 سال است که به دور زمین میچرخد. نام این شی سفینهی شوالیه سیاه (Black Knight Satellite) است. هیچکسی از دلیل وجود این شی در فضا اطلاعی ندارد، حتی از زمان دقیق پی بردن به وجود این شی و کسی که این نام را به روی این سفینه گذاشته است، اطلاعاتی در دست نیست. عکسی که مشاهده میکنید مربوط به سال 1998 و شاتل آمریکایی است که قصد عزیمت به ایستگاه فضایی بینالمللی را داشت.
ادنا سینترون (Edna Cintron)
Credit: eyeopening
عکسی که یک خبرنگار از لبهی ساختمان برجهای جهانی پس از حملهی یازده سپتامبر گرفته است؛ زنی را در لبهی محل تخریب نشان میدهد که به دنبال کمک دستش را تکان میدهد. بعدها نام دقیق این زن فاش شد، ادنا سینترون (Edna Cintron) نام زنی بود توانسته بود از انفجار حاصل از برخورد اولین هواپیما به برج جان سالم به درببرد. اما چگونه امکان دارد با انفجاری به آن شدت کسی بتواند زنده بماند؟ این عکس نیز ازجمله عکسهایی بود که هیچوقت توجیه نشد.
حادثهی دریاچهی فالکن (Falcon Lake Incident)
Credit: eyeopening
در 20 می سال 1967 استفان میچل (Stefan Michalak)در حال گشت زدن در جنگلی نزدیک دریاچهی فالکن (Falcon) بود که به گفتهی خودش با فرود دو UFO (بشقابپرنده) سیگار مانند در همان نقطه مواجه شد. زمانی که دریکی از این وسایل عجیب باز میشود، میشل صدایی از درون آن میشنود و برای برقراری ارتباط سعی میکند که خودش را به داخل وسیله برساند، او از در وارد سفینه میشود اما او نتوانسته بود هیچچیزی بهجز راهروهای پر از نور و چراغ را توصیف کند. در این هنگام در سفینه بسته میشود و شروع به بالا رفتن میکند. به گفتهی میشل در این هنگام هوای گرمی تمام لباسهای او را میسوزاند. زمانی که در بیمارستان محلی او را پیداکرده بودند جای سوختگی بر اساس الگوهای خاصی مشاهده می شد. این عکس در بیمارستان از او گرفتهشده است.
مسافر زمان
Credit: eyeopening
این عکس در سال 1941 و در بازگشایی پل فورکز در کانادا گرفتهشده است. در نگاه اول، مثل هر تصویری، همانند تصاویری است که در آن روزها میتوانست ثبت شود، است. اما با نگاهی دقیقتر مشاهده خواهید کرد که چیزیهایی در این عکس با آن زمان مطابقت ندارد. در بین همه افرادی که در آن عکس حضور دارند، شخصی با کلاه و عینک فراتر از زمان خودش حضور دارد، همچنین در دست افرادی که در عکس حضور دارند، چیزهایی همانند دوربین قرار دارد. این عکس ازجمله مواردی است که هیچوقت کسی نتوانست اثبات کند لباسهای این مرد میتواند متعلق به همان زمان باشد.
بشقابپرندهای در نقاشی
Credit: eyeopening
این نقاشی یکی دیگر از توجه ناپذیرترین تصاویری است که در طول تاریخ ثبتشده است. اگر به کنار نقاشی تمرکز کنید و روی آن بزرگنمایی داشته باشید، چیزی همانند بشقابپرنده خواهید دید. از آن جالبتر مردی به همراه سگش را خواهید دید که به آن بشقابپرنده زل زدهاند و آن را تعقیب میکنند. شاید این نقاشی حرفهای زیای برای گفتن داشته باشد.
بعضی از این عکسهای بهشدت ترسناک و درعینحال شاید واقعی به نظر میرسند، مخصوصاً حادثهای که در دریاچهی فالکن اتفاق افتاد. ولی ما ترجیح میدهیم بهجای عرض سلام به فضاپیما، پا به فرار بگذاریم.