خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ: «احمد همراه مادرش از روستایی دور به شهر آمده بود. تعطیلی نوروز را مهمان خاله و شوهرخاله یعنی حاج رحیمآقا بودند. یک روز همه برای خرید به بازار رفتند... مادر به بچهها گفت: بچهها دست همدیگر را بگیرید و مواظب باشید تا گم نشوید. میمونی مشغول شیرینکاری بود. احمد سرگرم تماشای او شد، غافل از این که ...»؛ سالها از آن روز گذشته، روزی که برای نخستینبار همراه احمد، هراسان و گریان به راه افتادیم تا خانه حاجرحیم آقا را پیدا کنیم و از ترس و دلهره رها شویم، اما هنوز تصاویر آن کتاب با رنگها و طرحهای ساده و دوستداشتنیاش در خاطرمان باقی مانده و هنوز شیرینکاریهای میمون، مهربانیهای افسر نگهبان و دلسوزیهای رحیمآقای قناد را فراموش نکردهایم.
هنوز هم در کوچه پسکوچههای پسِ ذهنمان به دنبال خانه حاج رحیم هستیم؛ خانهای به رنگ خاک، سرشار از پاکی و مهربانی؛ خانهای با حوض کاشی، با شیشههای سرخ و زرد و آبی و دری چوبین با کوبه آهنین. همان خانه کاهگلی و کوچکی که پرویز کلانتری تصویر کرده بود.
15 آبان ماه، روز تصویرگری بود و هنرمندان این حوزه از هفتم تا 15 آبانماه را هفته تصویرگری مینامند. امسال هم این هفته در حالی به پایان رسید که طی آن تصویرگران آثار خود را بر در و دیوار گالریهای مختلف شهر آویختند. هفتهای که به باور آنان موجب توجه بیشتر به هنر تصویرگری میشود. اما حاصل این توجه بیشتر در طول هفتهای با نام «تصویرگری» چه بوده و چه آوردهای برای این هنر داشتهاست؟
لیدا معتمد، سرپرست گروه «دنیای عجیب» است که از 10 سال پیش تاکنون، نمایشگاههایی را با موضوعات متفاوت برگزار و از تصویرگران برای شرکت در آن دعوت میکند.
به گفته او خوب است که در طول سال، هفتهای را به تصویرگران اختصاص دادهاند تا هنرمندان این حوزه هم خودی نشان دهند اما هفتهها و نام گذاریهای اینچنین زمانی تاثیرگذارتر است که ما از وجود همه تصویرگرانی که برای این هنر زحمت کشیده و تجربیات ارزشمندی دارند یا جوان هستند و ایدههای تازهای در سرشان است، بهره ببریم. برای مثال کارگاههای آموزشی برگزار شود و کسانی که آثارشان در خارج از کشور منتشر شده و مورد توجه قرار گرفته بیایند و رمز و راز موفقیت خود را با هنرجویان و تصویرگران جوان در میان بگذارند.
رویا بیژنی هم برگزاری هفته ای با عنوان هفته تصویرگری را اقدام مثبتی می داند و می گوید: این مساله توجه متولیان فرهنگی را به این هنر و حرفه جلب میکند و این اتفاق، خوشایند است. به عبارتی هم موجب میشود تصویرگران با نام و کار هم بیشتر و بهتر آشنا شوند هم فضا و امکانی را فراهم میآورد تا متولیان فرهنگی، فراز و فرودهای این هنر را بهتر بشناسند و در رفع مشکلات هنر تصویرگری بکوشند.
همزمان با هفته تصویرگری، سه نمایشگاه در خانه هنرمندان برگزار شد؛ «من تصویرگر خود هستم» عنوان یکی از این نمایشگاه ها بود و دیگری «تصویرگران شهر» نام داشت. در نمایشگاه نخست، تصویرگران، چهره یا به عبارت بهتر ذهنیت خود از خویشتن را به تصویر کشیده بودند و در نمایشگاه دوم، مجموعه نقاشی ها و تصاویر هنرمندان که بر در و دیوار شهر نقش بسته به نمایش گذاشته شده بود. چراکه به گفته کیانوش غریب پور، دبیر هفته تصویرگری، ظرفیتهای جدیدی در سالهای اخیر به هنر تصویرگری اضافه شده و این هنر از شکل سنتی خود بیرون آمده است به همین خاطر امسال، بازتاب شش سال حضور هنرمندان تصویرگر در هنرهای شهری را به نمایش گذاشتیم و این پروژه با مشارکت سازمان زیباسازی شهرداری تهران برگزار و 98 اثر که از میان 130 اثر انتخاب شده اند در آن به نمایش گذاشته شد.
بیژنی هم از جمله تصویرگرانی است که این هنر را تنها به کتاب کودک و نوجوان محدود نمیکند و می گوید: خوب است که تصویرگران، تنها به روایت داستانها و شعرهای کودکانه بسنده نکرده اند و درپی تجربه کردن فضاهای جدید هستند. برای مثال، ارتباط میان تصویرگران با سازمان زیباسازی، باعث زیباترشدن شهر و گستردهتر شدن فضای تصویرگری میشود اما بهتر این که سازمان مربوطه، کارهایش را به تعداد محدود و خاصی سفارش ندهد به این معنی که انجمن تصویرگران با سازمان زیباسازی در ارتباط باشد و فرصتهای پیش امده را بین همه تصویرگران تقسیم کند.
این مساله، دغدغه معتمد هم هست. او نیز چون رویا بیژنی فکر می کند «انجمن تصویرگران، امید همه کسانی است که در این زمینه فعالیت میکنند و باید شبیه یک کارگردان رفتار و همه اتفاقهای مهم و کلیدی در این زمینه را یک جا جمع کند وگرنه تا زمانی که انجمن تصویرگران، یاران و دوستان خود را دارد و مدیران هنری از نیروهای خودشان برای تصویرگری کتاب بهره میبرند و در را به روی تصویرگران جوان با ایدههای تازه و تکنیکهای متفاوتتر و مدرنتر باز نمیکنند، اتفاق خوبی در زمینه تصویرگری نمیافتد. آن هم در شرایطی که نیمیاز کارها، دیجیتال است و تصویرگران از طرح یک گل یا درخت برای چندین و چند کتاب استفاده میکنند و کسانی هم که کارشان، برایشان مهم است و برای تصویرکردن یک کتاب، زحمت میکشند، خواهان کمتری دارند چون به وقت بیشتری نیاز دارند و این مساله از حوصله ناشران خارج است.
اما کیانوش غریب پور، به عنوان یکی از اعضای هیئت مدیره انجمن تصویرگران می گوید: انجمن، شرکت تعاونی و یا آژانس نیست. اگر قرار بود اعضای انجمن را به سازمان زیباسازی معرفی کنیم پیش از این باید تصویرگران را به ناشران معرفی میکردیم. اما خوشحالیم که امروز، چهرههای شاخص تصویرگری به شورای هنری سازمان زیباسازی راه پیدا کردهاند و این امر با ترغیب هنرمندان تصویرگر از سوی انجمن اتفاق افتاده و حضور انجمن در این سازمان تثبیت شده و پررنگ است اما انجمن، به طور مستقل، هیچ نقشی در معرفی اعضا به ناشران و سازمان زیباسازی ندارد.
بخش دیگری از فعالیت های نمایشگاهی که همزمان با هفته تصویرگری برگزار شد، نمایشگاه آبان بود. در این نمایشگاه بخشی از آثار غلامعلی مکتبی، محمدعلی بنی اسدی و غزاله بیگدلو که سال گذشته «نشان ابان» که مهم ترین نشان انجمن تصویرگران است را به خود اختصاص داده اند، به نمایش درآمد.
انتشار تعرفه و شکل گیری اتاق روشن تصویرگری از دیگر مواردی بود که همزمان با هفته تصویرگری مورد توجه قرار گرفت. اما واقعیت این است که شمار کتاب های تالیفی به نسبت ترجمه بسیار اندک است و ناشران ترجیح می دهند بدون پرداخت حق تصویر و در نظر گرفتن کپی رایت به ترجمه روی آورند و برخی ناشران هم که به انتشار کتاب های تالیفی می پردازند، زورشان بر هر تعرفه ای می چربد. همین مساله موجب شده تا بسیاری از تصویرگران به هنرهای دیگری، غیر از تصویرگری روی اورند و در این شرایط معلوم نیست تعرفه تصویرگری، تا چه اندازه میتواند ضامن اجرایی داشته باشد.
کیانوش غریب پور در نشست رسانهای که به بهانه هفته تصویرگری برگزار شد در پاسخ به خبرنگار مهر مبنیبر این که چه ضامن اجرایی برای رعایت کردن تعرفه مصوب انجمن تصویرگران وجود دارد گفت: این مساله، مشکل ما نیست و در مورد همه حرفهها صادق است ما نمیتوانیم بگوییم چون مردم ایران قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت نمیکنند پس چنین قانونی وجود نداشته باشد. ما باید نگاه حرفه ای خود را داشته باشیم. نظام نامه حرفه ای تصویرگران که بخشی از آن به تعرفه برمیگردد در حال تدوین است؛ اینکه چه اندازه رعایت شود به من نوعی ربط پیدا نمیکند.
هفته ای را به تصویرگری اختصاص داده اند. امیدوارم متولیان فرهنگی به اهمیت این هنر پی ببرند و فضایی را در اختیار آثار برتر تصویرگری بگذارند. امید که پس از سالها وعده محسن پرویز، معاون وقت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی محقق شود و موزه تصویرگری با همکاری این وزارت خانه و شهرداری شکل بگیرد تا شاهد از بین رفتن کارهای برجستهای چون «پسرک چشم آبی» نباشیم.
کاش ناشران، کپیرایت را رعایت کنند و کارهای تالیفی بر ترجمه پیشی بگیرد. امید که خود تصویرگران هم ارتباط بیشتر و بهتری با فضای ذهن و روان کودک امروز داشته باشند و کمتر به تصویرگری دیجیتال و کارهای تکراری روی آورند که اگر همه این اتفاقات بیفتدف حال تصویرگری، حال خوشی خواهد بود.