چکیده
هدف مقاله حاضر آن است که به بررسی جایگاه نماز این رکن مهم وستون اسلام درزندگی معصومین علیهم السلام بپردازد.
در میان فروع دین اسلام شاید با فضیلت تر از این عمل که متأسّفانه توسط برخی از انسانهامورد غفلت وسهل انگاری واقع شده نتوان یافت ،آنچنان اهمیتی که معصومین علیهم السلام که قله های بلند انسانیت وحلقه های اتصال به عالم ملکوتند نیز خود رابه آن آراسته ودر مراحل کمال از آن مدد جسته اند برخلاف عرفانهای نوظهور وخودروی که بعداز طی مراحلی این تکلیف عظمای الهی رااز دوش خود ساقط می دانند.روش جمع آوری مطالب،کتابخانه ای بوده که بر این مبنا از اسناد ومدارک دینی بهره برده وبه نقل وتوصیف موارد مذکور پرداخته ایم و سعی نموده ایم درحد توان ازمنابع دست اول روایی بهره گیری نماییم و در پایان می توان گفت وقتی معصومین علیهم السلام به این ریسمان محکم الهی چنگ زده اند چرا مااز ایشان تاسی نگرفته وخودرا به آن متصل نسازیم؟
کلید واژه:
نماز، سیره معصومین علیهم السلام، اهمیت نماز
مقدمه
اطاعت و پیروی از پیامبر اکرم – علیه السلام – و جانشینان بر حق او یعنی امامان معصوم - علیهم السلام - طبق آیه شریفه «وأَطیعُوا اللهَ و أطیعوا الرسول و اُولی الأمْرِ منکم ... »(1) بر تمامی مسلمین واجب شناخته شده لکن «... قدر و منزلت امام جلیلتر و شأن او بزرگتر و مکان او رفیعتر ... از آن است که عقلهای مردم به آن معرفت یابد و رأهای ایشان به آن نایل شود ... »(2)
در شرافت و عظمت این موهبتهای الهی آمده است که، آنها کسانی هستند که از بدو خلقت و به بیان دقیقتر هزاران سال قبل از خلقت مادی، در عالم مجردات نورشان آفریده شده و زینت عرش الهی بوده و در آن حال به تسبیح و تهلیل و ذکر حق مشغول و از عنایات الهی بهرهمند بودهاند(3) و آنگاه که عالم امکان و خلقت به واسطه وجود آنها آفریده شد(4) و این منت با تشرف و تولد ایشان به دنیا کامل گردید نیز امین خدا در میان خلق و حجت الهی در میان بندگان و جانشینان خدا در زمین و داعیان مردم به سوی خدا بوده و همچون آفتاب تابانی نور خویش را به کرانههای عالم تابانده و مانند ستارگان هدایت کننده در شبهای تاریک در بیابان دنیا بودهاند لذا ایشان همچون آب خوشگواری برای تشنگان طریقت و دلیلهای استواری برای جویندگان هدایت(5) و در یک کلام با توجه به کمال صفاتشان الگوی کامل برای تمامی خلقت میباشند.
شکی نیست که عبادت و نیایش هر فرد در حدود معرفت و شناسایی پروردگار عالم اندازهگیری می گردد و چون ایشان با توضیح مختصری که ارائه گردید در بالاترین سطح شناخت و معرفت حق قرار دارند و بررسی احوال ایشان هنگام نماز و عبادت به اهمیت این فریضه الهی نزد ایشان و عظمت این حضور اشاره داشته و به همگان راه و رسم صحیح اقامه نماز و بندگی حق را میآموزد لذا در این پژوهش به آن میپردازیم:
1- پیامبر اکرم صلی اله علیه و آله
شکی نیست که اخلاق نیک رسول اکرم - صلی الله علیه و آله - و روش خداپسندانه و وجدان پسند و مهر و محبت فراوان به مردم و دوری از رذایل اخلاقی همچون؛ کینه، حسد و خونریزی و ... یکی از عوامل گسترش و حفظ دین مبین اسلام در طول قرنها، چه در زمان حیات ایشان و چه بعد از آن، بوده است و این اخلاق عظیم و کامل برای ایشان به دست نیامده مگر در پرتو عبادت و بندگی خدا و نماز، چنانچه در احادیث آمده است که:
«پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله- ، منتظر وقت نماز بود و با اشتیاق فراوانی مراقب دخول این موضوع بود و هنگامی که وقت نماز داخل میشد میفرمود: « أرِحْنا یا بلال» « ای بلال ما را خوشحال کن. »(6) و «آنگاه که به نماز میایستاد، از خوف خدا رنگ از چهره مبارکش میپرید(7) و از سینه ایشان یا از درونشان صدای سوزناکی همچون جوشش دیگ شنیده میشد»(8) و «آنقدر نماز خوانده بود که از شدت عبادت، دو پایش ورم کرده بود»(9) و «در هنگام نماز مانند لباسی بود که به زمین افتاده بود. »(10)
و از عایشه روایت شده که: «کان رسول الله صلی الله علیه و آله یُحَدِّثُنا و نُحَدِّثُهُ، فإذا حَضَرَتِ الصلاةُ فَکَانَّهُ لَمْ یَعْرِفْنا و لَمْ نَعْرِفْهُ إشْتِغالاً بِعَظَمَةِ الله»(11)
«رسول خدا - صلی الله علیه و آله - که با ما صحبت میکرد و ما با ایشان صحبت میکردیم ولی همین که هنگام نماز میرسید دیگر گویی نه او ما را میشناخت و نه ما او را میشناختیم به خاطر توجه ایشان به عظمت الهی.»(12)
و از صحابی پیامبر- صلی الله علیه و آله – عبدالله بن مسعود (ره) – روایت شده که: «ذاکرانی نبودند مگر آنکه پیامبر – صلی الله علیه و آله – هم با آنها بود و نمازگزارانی نبودند، مگر آنکه پیامبر در میان ایشان بیش از همه نماز میگزارد. »(13) و در عین حال «نماز او کاملترین و مختصرترین نمازها بود. »(14)
2- حضرت علی علیه السلام
مقتدای انبیاء – صلوات الله علیهم – و رهبر اولیا و سرور اوصیا، حضرت امیر المؤمنین علی – علیه السلام– که زبانها از گفتن و قلمها از نوشتن فضایل ایشان قاصر و ناقص است نیز در مقام بندگی خداوند به سر حد کمال بودهاند و در مورد ایشان گفته شده است که:
«کانَ علی بن ابیطالب اذا حَضَرَ وقتُ الصلاةِ تَلَوَّنَ و تزلزلَ فَقیلَ لَهُ: ما لَکَ یا امیر المؤمنین؟ فیقولُ: جاءَ وقتُ أمانةٍ عَرَضَها اللهُ تعالی علی السماواتِ و الأرضِ و الجبالِ فَأَبَیْنَ أن یَحْمِلْنَها و حَمَلَها الانسانُ فی ضَعْفِی فَلا أدری اُحْسِنُ اذا ما حَمَلتُ أم لا؟»(15)
«حضرت علی - علیه السلام– چون وقت نماز میشد، رنگش تغییر میکرد و به خود میلرزید، به آن حضرت عرض شد: شما را چه شده است؟ فرمود: هنگام امانتی رسیده که خدای تعالی آن را بر آسمانها و زمین وکوهها عرضه کرد اما آنها از پذیرفتن آن خودداری کردند و انسان به عهده گرفت و من با این ضعف و ناتوانیم نمیدانم آیا از عهده برداشتن این بار به خوبی برمیآیم یا نه؟»(16)
«و آنگاه که شروع به وضو گرفتن میکرد رنگ رخسارش تغییر میکرد»(17) « و هنگامی که به نماز میایستاد مانند بنایی استوار و یا ستونی راست، تکان نمیخورد و گاهی اوقات در حال رکوع یا سجده [آنقدر آرام بود که] پرنده بر پشت آن حضرت فرود میآمد و هچ کس طاقت تقلید از نماز رسول خدا – صلی الله علیه و آله – را نداشت مگر علی بن ابیطالب و علی بن الحسین« علیهما سلام »(18) «و در نماز آنقدر به رکوع خود ادامه میداد که عرقش روان میشد تا جایی که در عرق خود گام مینهاد»(19) « و ایشان در شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند»(20) و بزرگترین حادثه زندگی ایشان و اوج مظلومیتشان که از آن به رستگاری تعبیرکردهاند شهادت ایشان به هنگام نماز و در محراب نماز،(21) به دست شقیترین انسانها می باشد .
3- حضرت زهرا سلام اله علیها
بانوی عالمیان – حضرت فاطمة زهرا – سلام الله علیها – در زندگی کوتاه و با برکت خویش الگوی یک زن نمونه در تمام ابعاد فردی و اجتماعی بود و در بعد عبادی به مقامی رسیده بود که خداوند به عبادت ایشان مباهات میورزید چنانچه در حدیث مفصلی از پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – که در مورد تظلمات فاطمه - سلام الله علیها - است چنین آمده است: «... و امّا دخترم فاطمه، سرور زنان سراسر عالم است ... هرگاه در محراب خود در برابر پروردگارش – جل جلاله – بایستد خدای عزّ و جل به فرشتگانش می فرماید : «ای فرشتگان من!به بندة من فاطمه بنگرید، بانوی بندگان در برابر من ایستاده و عضلاتش از ترس من میلرزد. او با دل خویش به عبادت من روی آورده است ... »(22)
و آنقدر در عبادت خداوند سختکوش بودند که فرزندشان امام حسن –علیه السلام– در مورد ایشان می فرماید : «ما کان فی الدنیا أعْبُدُ من فاطمه - علیها سلام - کانت تقوم حتی تتورم قدماها»(23) «در دنیا عابدتر از فاطمه نمی باشد آنقدر عبادت کرد که پاهایش متورم گردید» «و از خوف خدا در هنگام نماز، نفس نفس میزد. »(24)
و «هنگامی که در محراب عبادت میایستاد نورش بر اهل آسمانها میتابید آنچنان که نور اختران آسمان بر زمین میتابد»(25)
و تقیّد ایشان به امور عبادی و دعا حتی جزئیات و آداب مستحبی نمازها همچون پوشیدن لباس پاکیزه برای نماز و استعمال عطر زیاد بود چنانچه حتی در لحظات آخر عمر پیش از شهادتش که بستری شده بود به اسماء بنت عمیس فرمود: «عطر من و لباس مخصوص نمازم را بیاور میخواهم نماز بخوانم. »(26)
4- امام حسن مجتبی علیه السلام:
در روایتی از امام سجاد –علیه السلام– آمده است که: «امام حسن-علیه السلام – در عصر خود، از عابدترین و پارساترین و بدترین انسانها بود...(27)
او در هنگام نماز، زیباترین لباسهای خود را میپوشید و هنگامی که شخصی از ایشان علت را پرسید فرمود: خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و در قرآن می فرماید : «زینت خود را هنگام رفتن به مسجد برگیرید. »(28) از این رو دوست دارم زیباترین لباسم را هنگام نماز بپوشم.»(29)
و هرگاه وضو میگرفت رنگ چهرهاش تغییر میکرد و بندهای بدنش به لرزه میافتاد علت را جویا شدند فرمود: «کسی که در برابر خداوندگار عرش نشین ایستاده است باید رنگش زرد شود و بندبند بدنش به لرزه افتد.»(30) «و آنگاه که به نماز برمیخاست، بندهای بدنش در پیشگاه خدا میلرزید ... »(31)
5- امام حسین علیه السلام
امام سوم شیعیان و سرور شهیدان – حضرت ابا عبدالله الحسین –علیه السلام - . همچون پدر و مادر و جد و برادر بزرگوارشان «هنگامی که وضو میگرفت رنگش تغییر میکرد و بندهای بدنش به لرزه میافتاد و وقتی سبب را جویا شدند میفرمود: «حق است برکسی که دربرابرخداوند جبارمیایستد،رنگش زرد شود و بندهایش به لرزه افتد»(32)
«و وقتی از امام سجاد - علیه السلام– پرسیدند: چرا فرزندان پدر شما اندکاند؟ فرمود: شگفتا که خودم هم به دنیا آمدهام زیرا کسی که در شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند فرصتی برای هم نشینی با زنان ندارد. »(33) و لذا در مورد حسین - علیه السلام - گفته شده: «کانَتْ سَجّیَتَهُ الحسین- علیه السلام - فی کثرة َصلاتِهِ و کمال صفاتِهِ»(34)
ایشان در سختترین شرایط نیز نماز را ترک نفرمود حتی در شب و روز عاشورا نیز به نماز و عبادت خدا مشغول شد چنانچه به ذکر آن میپردازیم:
الف – مهلت خواستن امام حسین- علیه السلام -وتأخیر در جنگ برای اقامه نماز
در روز نهم محرم که شب عاشورای حسینی می باشد لشکر عمر سعد برای قتال و رزم به سوی خیمهگاه حسینی یورش آورد.
جناب عباس –علیه السلام – به خدمت آن حضرت - علیه السلام - آمده و عرض کرد: «برادر، لشکر روی به شما آورده است» حضرت حسین - علیه السلام– برخاست و فرمود: «ای برادر! عباس! سوار شو – جانم فدای تو باد – برو ایشان را ملاقات کن و بپرس که چه شده که ایشان رو به من آوردهاند؟» جناب عباس با بیست سوار، که از آن جمله زهیر و حبیب بودند، به سوی ایشان شتافت و از ایشان پرسید: «غرض شما از این حرکت و غوغا چیست؟» گفتند: «از امیر حکم آمده که به شما عرض کنیم که تحت فرمان او درآئید و اطاعت او را لازم دانید و گرنه با شمال قتال و مبارزه کنیم.» جناب عباس فرمود: «پس تعجیل مکنید تا من برگردم و کلام شما را به برادرم عرضه دارم » ایشان توقف نموده و جناب عباس به سرعت تمام به سوی آن امام شتافت و خبر یورش لشکر را بر آن جناب عرضه داشت.(35)
امام حسین –علیه السلام- فرمود: «إرْجَعْ اِلَیْهِم، فإن اسْتَطَعْتَ أن تُؤَخِّرَهُمْ ألی غَدْوةٍ و تَدْفَعُهُم عنّا العَشّیَةِ لَعَلَّنا نُصلّی لِرَبّنا اللیلةِ وَ نَدْعُوهُ و نَسْتَغْفِرُهُ»(36) «فإنّه یَعْلَمُ أنّی أُحِبُّ الصلوة لَهُ و تَلاوةَ کتابِهِ و کثرةَ الدّعا و الاستغفار. »(37)
امام حسین - علیه السلام - فرمود: «به نزد ایشان برگرد و اگر میتوانی تا فردا از ایشان مهلت بگیرو امشب ایشان را از ما باز گردان ]که کار زار به فردا بیفکند] شاید که ما امشب برای پروردگار خود نماز خوانده، دعا کنیم و از او آمرزش خواهی نمائیم، زیرا خداوند، خود میداند همانا من نماز (خواندن) برای او و تلاوت کتابش قرآن و کثرت دعا و استغفار را دوست دارم. »(38)
و این نشان دهنده درجه بالای اهمیت نماز است که حضرت امام حسین- علیه السلام - شهادت که بالاترین بزرگی در راه خداست – را با نیکی دیگری، برای چند ساعت به تأخیر انداخته و خود و یارانش به ذکر و نماز و دعا میپردازند.
ب – نماز خونین عاشورا جلوهای از عظمت نماز:
روز عاشورا، اصحاب امام حسین –علیه السلام– یکی پس از دیگری کشته میشدند و چون یک یا دو نفر از آنان به شهادت میرسیدند جای خالی او پیدا بود ولی از لشکر انبوه ابن سعد، هرچه کشته میشدند، از کثرت نفرات، نمودار نبود.
ابو ثمامه صیداوی که نام شریفش عمر و بن عبدالله است چون دید وقت زوال است، به خدمت امام شتافت و عرض کرد: «ای ابا عبدالله – جانم فدای تو باد – میبینم که این لشکر به تو نزدیک شدهاند. به خدا سوگند، تو کشته نشوی تا من به خواست خدا، پیش از تو کشته شوم و به خون خویش غلطان باشم. دوست دارم پروردگار خود را در حالی ملاقات کنم که این نمازی را که وقتش رسیده، خوانده باشم.» امام –علیه السلام – سر به سوی آسمان برداشت و فرمود: «نماز را یاد کردی خدا تو را از نمازگزارانی که در یاد اویند قرار دهد. آری اینک اول وقت نماز است» سپس فرمود: «از این قوم بخواهید از ما دست بردارند تا نمازگزاریم.
حٌصین بن تمیم چون این شنید گفت: «نماز شما، پذیرفته نیست!!»
حبیب بن مظاهر (ره) گفت: «آیا میپنداری که نماز پسر رسول خدا – صلی الله علیه و آله - قبول نمی شود و از تو قبول خواهد شد؟!»(39)
آنگاه امام حسین –علیه السلام– به زهیر بن قَیْن و سعید بن عبدالله حنفی دستور داد که مقابلش بایستد تا آن حضرت - علیه السلام - بتواند با بقیه اصحاب نماز را به صورت نماز خوف به جای آورد. «ثم صلّی بهم صلاةَ الخوفِ»(40)
و در مقاتل آمده است که سعید بن عبدالله که تیرها را به جان میخرید در حالی که سیزده پیکان تیر و زخمهای فراوان نیزه و شمشیر در بدنش دیده میشد، به شهادت رسید.(41)
نکته قابل توجه در این بحث این است که حضرت - علیه السلام - میتوانستند این نماز را در خیمهها و به صورت جداگانه و فرادا بخوانند ولی ایشان بنا داشتند که نماز را در معرکه اقامه کرده و نماز را آشکارا به جای آورند و این دلیل اهمیت و ارزش به صحنه کشاندن این فریضه واجب می باشد .
6- امام علی بن الحسین - علیه السلام - زَیْنُ العابِدین
امام سجاد - علیه السلام - در عبادت و نیایش، به قدری پیش رفت که بزرگترین سالکان طریق و رهروان شیفته حق و عابدان خاکسار درگاه ربوبی را یارای شاگردی آن حضرت نبود و «ایشان را به این جهت سجاد گفتند که آثار سجده زیاد بر مواضع هفتگانه سجده او نمودار بود چون در هر شبانه روز هزار رکعت نماز میگزارد. »(42) «ایشان پانصد نخل داشت که پای هر نخل دو رکعت نماز میگزارد».(43) «هرگاه شروع به طهارت گرفتن برای نمازها می کرد، رنگش زرد میشد و ترس وجودش را فرا میگرفت»(44)
« چون به نماز میایستاد رنگش دگرگون میشد همانند بنده فرو جایگاهی که در پیشگاه پادشاهی جلیل ایستاده باشد، در نماز میایستاد و اندامش از بیم خدای عزتمند و شکوهمند میلرزید. نمازش آنسان بود که گویا با نماز وداع می کند و دیگر هرگز نماز نخواهد گزارد. »(45)
«... آنگاه که به سجده میرفت آنقدر سر بر نمیداشت که عرق از او میریخت. »(46) «و مانند تنه درختی بود که هیچ چیزی او را تکان نمی داد مگر آن چیزهایی که به وسیله وزش باد به حرکت درمیآمد.»(47)
«روزی در نماز یک طرف عبایش از دوش مبارکشان افتاد، آن را به جای خود ننهاد تا از نماز فارغ شد بعضی از حاضران پرسیدند: چرا در نماز، عبای خود را بر شانه ات نیفکندی؟ در پاسخ فرمود: وای بر تو آیا نمیدانی در پیشگاه چه کسی هستم، نماز بنده قبول نمی شود مگر آنچه را که با قلبش در نماز توجه نموده است ، سؤال کننده گفت: پس ما با این نمازهای خود به هلاکت افتادهایم؟ فرمود: نه خداوند متعال نمازها را به وسیله انجام نمازهای نافله تکمیل خواهد کرد. »(48)
کثرت عبادت ایشان به حدی بود که در پیشانی و سر زانوها بر اثر سجدههای فراوان پینه بسته بود و لذا لقب ایشان را «ذوالثفنات» نهاده بودند.
7- امام باقر علیه السلام
دانشمند بزرگ جهان شیعه که از کثرت علم به شکافندة علوم ملقب گشته حضرت محمد باقر علی- علیه السلام– بنده خالص و خاشع خداوند بوده و همواره در یاد و پرستش حضرت حق جل جلاله به سر میبردند و چیزی ایشان را از عبادت خالص و بیشائبه خدا باز نمی داشت چنانچه «هرگاه به نماز میایستادند رنگ رخسارشان تغییر میکرد گاهی سرخ و گاهی زرد میشد گویی با چیزی راز و نیاز میکنند که او را میبینند. »(49)
«روزی امام باقر –علیه السلام– به نماز ایستادند، در همان حال چیزی روی سر آن حضرت افتاد اما آن را از سر خود دور نکرد تا آنکه امام صادق - علیه السلام - آن را از روی سر ایشان برداشت و این عمل حضرت ناشی از تعظیم خدا و توجه ایشان به نماز بود. »(50)
8- امام صادق علیه السلام
رئیس دانشگاه بزرگ جعفری، صادق آل محمد- علیه السلام– هموکه شیعه، مکتب و مذهب خود را از سرچشمه زلال سخنان گهربار و احادیث فراوان حضرتش به میراث برده و دوست و دشمن، پیشانی به درگاهش ساییده و در محضرش زانوی شاگردی بغل نمودهاند نیز نماز خاشعانه را سرلوحه برنامههای خویش قرار داده بود به طوری که حتی درس خداشناسی را به خاطر رسیدن وقت نماز رها میفرمود. چنانچه وارد شده است که ایشان به مدت چهار روز از بامداد تا نیمروز، درس ویژهای برای مفضل بن عمر(51) – یکی از شاگردان خود – بیان میفرمود و هر روز چون وقت نماز میرسید درس را قطع نموده و برای نماز برمیخاست.(52)
مالک بن انس – رئیس فرقه مالکی – درباره ایشان می گوید: «من امام صادق - علیه السلام– را ندیدم مگر آنکه در یک از سه حالت بود یا نماز می خواند یا روزه میداشت و یا قرآن تلاوت میکرد. »(53)
ایشان در مقام خوف خدا همانند پدر بزرگوارشان «هنگامی که به نماز میایستادند رنگ رخسارشان تغییر میکرد ... »(54)
همچنین در مورد ایشان آمده است که «روزی امام صادق –علیه السلام– با حالت ملکوتی مشغول نماز بودند و در نماز، آیات قرآن را تلاوت میفرمود که ناگهان از هوش رفت، وقتی به هوش آمد سؤال کردند چه شد که به این حال افتادید؟ حضرت پاسخی به این مضمون داد: آیات قرآن را پیوسته تکرار میکردم تا جایی که این حالت به من دست داد که گویی آن را از زبان نازل کنندهاش میشنوم. (55)»
9- امام کاظم علیه السلام
هفتمین اختر آسمان ولایت حضرت موسی بن جعفر – علیه السلام– به علت کثرت عبادات به «عبد صالح» معروف شدهاند و عابدترین و فقیهترین و سخیترین و گرامیترین افراد اهل زمان بودند روایت شده که ایشان، شبها برای نافلههای شب برمیخاست و پیوسته نماز می خواند تا هنگام نماز صبح و چون فریضه صبح را ادا میکرد تا طلوع آفتاب تعقیب می خواند سپس برای خدا سجده میکرد و پیوسته در سجود بود و سر بر نمیداشت تا نزدیک زوال(56) و (57) و این سطح عالی عبودیت ایشان، حال هر بیننده و شنونده را دگرگون می کرد چنانچه کنیز هارون را در زندان، آنچنان دگرگون کرد که در حالت عبادت و مناجات جان سپرد. (58)
و نیز در شرح حال آن حضرت آمده است: « وقتی به نماز میایستاد اشک از دیدگان فرو میبارید، او عابد مقدس و یکتا پرستی بود که شوق به خدا، قلب وی را پر کرده بود و محبت خدا بر جانش سیطره داشت و محبوبترین چیزها در دنیا برای او ذکر خدا و عبادت بود(59) » به طوری که گویند: « هارون الرشید که بر زندان امام اشراف داشت، چون همواره حضرت در سجدههای طولانی به سر میبردند از زندانبان امام به نام ربیع پرسید: این جامهای که هر روز آن را در این مکان میبینم چیست؟ و او پاسخ داد: آنچه میبینی لباس نیست، موسی بن جعفر است که هر روز سجدهای طولانی از طلوع خورشید تا هنگام ظهر دارد.» (60)
10- امام رضا علیه السلام
امام رئوف، حضرت رضا –علیه السلام - نیز همچون اجداد بزرگوارشان در بالاترین قله عبودیت و خضوع در برابر حق – جل جلاله – به سر میبرد به طوری که سجدههای طولانی و نمازهای ایشان(61) مورد روایت دوستان و دشمنان آن حضرت می باشد .
از بعضی از روایات استفاده می شود که ایشان مدتی در سَرَخْس(62) ، زندانی و تحت نظر بودهاند از آن جمله:
ابا صلت هروی(63) می گوید: « در سرخس به کنار خانهای که امام هشتم –علیه السلام– در آن زندانی بود رفتم و از زندانبان اجازه خواستم تا با امام - علیه السلام - ملاقات کنم آنها گفتند: «نمیتوانی با امام - علیه السلام - ملاقات کنی!» گفتم چرا؟ گفتند: «امام رضا - علیه السلام - شبانه روز مشغول نماز است و در یک شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند فقط ساعتی در آغاز روز و قبل از ظهر و ساعتی هنگام غروب نماز نمی خواند ولی در این ساعات نیز در محل نماز خود به مناجات و راز و نیاز با خداوند اشتغال دارد ... »(64)
و نیز روایت شده است که فردی در خراسان در مسجد رضا - علیه السلام - از ایشان بسیار سؤال نمود سپس آن حضرت به جهت استقبال از آل ابوطالب که به آنجا میآمدند بیرون رفت، پس وقت نماز شد و حضرت به سمت قصری که در آن نزدیکی بود رفت سپس از آن فرد خواست که اذان بگوید ولی او از امام درخواست کرد که منتظر بمانند تا اصحاب ایشان برسند حضرت فرمود: « خدا تو را بیامرزد لا تُؤخّرَنَّ الصلوة عَنْ أوّلِ وَقْتِها مِنْ غَیْرِ عِلَّةٍ علیکَ إبَدأ بِأول الوقت» یعنی: به تأخیر مینداز نماز را از اول وقتش به آخر آن بدون علت و ابتدا کن به اول وقت»(65) و این فرمایش در سیره عملی ایشان برای تربیت مؤمین و توجه داد نشان به عظمت این فریضه وجود داشته است.
11- امام جواد علیه السلام
عبادت خدا و راز و نیاز به درگاه الهی، برنامه همیشگی حضرت جواد الائمه – علیه السلام– در زندگی بسیار کوتاه و پر برکتشان بود ، به طوری که اخلاص در عبادت و عمل را به نحو شایسته رعایت میفرمود و از اعمالی که بوی شرک میداد پرهیز مینمود در مورد ایشان وارد شده که فردی، مترصد فرصتی برای بهرهگیری از خاک زیر پای امام - علیه السلام - به جهت تبرک و تیمن بوده و امام به علم امامت چنین فرصتی را در اختیار او قرار نداده ، وی در ابتدای روایت آورده است که: «در مدینه امام جواد - علیه السلام - را میدیدم که هر روز به مسجد النّبی میآمد و در صحن مسجد به نزد قبر پیامبر صلی الله علیه و آله میرفت و بعد از سلام بر پیامبر- صلی الله علیه و آله- به طرف خانه حضرت زهرا- سلام الله علیها - رفته و نعلینش را از پا در آورده و در آنجا نماز می خواند و این روش هر روزه آن حضرت بود ...»(66)
و در روایت دیگری است که بر برکت وجود امام و نماز ایشان درخت خشکیدهای در صحن مسجدی در کوفه و در محلی به نام «دار مسیب» به میوه نشسته بوده و مردم همگی این کرامت را از ایشان مشاهده نمودند. (67).
12- امام هادی علیه السلام
امام هادی –علیه السلام – نیز بیش از همه معاصران خویش به عبادت و تهجد میپرداخت و تمام نمازهای نافله را به جا میآورد(68) ، ایشان همواره نیمههای شب از بستر برمیخاست و در حالی که لباس مویین پوشیده بود ، رو به قبله ، بر روی حصیر نشسته و به عبادت و سجده و نماز مشغول میشد.(69)
13- امام حسن عسگری علیه السلام
ابا المهدی – علیهما سلام – نیز همانند سایر معصومین نماز را بر هر چیزی مقدم میداشت و هنگام نماز دست از هر کاری میکشید، ابوهاشم جعفری(70) می گوید: «خدمت امام شرفیاب شدم، امام مشغول نوشتن چیزی بود، وقت نماز فرا رسید حضرت نوشته را کنار گذاشته و به نماز ایستاد. »(71)
و هنگامی که در عصر خلافت معتمد عباسی، مدتی در زندان ، علی بن جرین ، بود معتمد همواره از زندانبان، درباره احوال ایشان در زندان میپرسید و او پاسخ میداد که: «انُّه یَصُومُ النَّهارَ و یُصَلِّی اللَیْلَ.»(72) یعنی «او همواره روزها را روزه می گیرد و شبها را در نماز به سر میبرد. »(73)
عبادت خالصانه و قنوتهای طولانی و بلند معنای ایشان به قدری ملکوتی و پرجاذبه بود که موجب هدایت سختترین دشمنان ایشان میگردید.(74)
14- حضرت حجه بن الحسن العسکری علیه السلام
در روایات آمده است که: «او اهل عبادت و شب زندهداری، زهد و ساده زیستی، صبر و بردباری و عدالت و نیکوکاری است »(75). چنانچه امام موسی کاظم - علیه السلام - در مورد ایشان فرموده: «پدرم فدای آنکه شبش را با مراقبت ستارگان در حال رکوع و سجود میگذارند»(76) به طوری که «به رنگ گندم گونش از بیداری شبها، زردی عارض می شود .»(77)
و زمانی که ایشان ظهور کند حضرت عیسی - علیه السلام - نزد آن حضرت حاضر می شود و چون وقت نماز برسد حضرت - علیه السلام - می فرماید : «پیش بایست» [برای نماز جماعت] و حضرت عیسی - علیه السلام - می فرماید : «توبه نماز شایستهتری» آنگاه حضرت عیسی - علیه السلام - پشت سر آن حضرت به نماز میایستد.(78)
و روایات متعدد آمده است که ایشان در نماز به شیعیان دعا میکنند و شیعیان و محبین آن حضرت نیز در آن حال ملکوتی به حضرت سلام میدهند که:
«السلام علیکَ حین تُصَّلی و تَقْنُت»(79) «سلام بر تو هنگامی که به نماز میایستی و قنوت میگیری»
پی نوشت ها :
- سوره نساء (4) ، آیه 59.
2- «اِنَّ الامامَة َ اَجَلُّ قدماً و أعظمُ شأناً و أعلی مکاناً و اَمْنَعَ جانباً ... من أن یَبْلُغَهَا النّاس بِعُقُولهم ...» سید حسن میر جهانی طباطبایی، ولایت کلیه، ص 153، حدیث امام رضا علیه السلام و شیخ صدوق ، معانی الاخبار، ج 1، ص 96.
3- قال الصادق – علیه السلام -: «انّ الله خَلَقْنا نوراً و احداً قبلَ أنْ یَخْلُقَ دُنیا و آخِرَة ًو جَنَّة ً و ناراً بِأربعه الاف سَنَةٍ نُسَّبِحُ اللهَ و نُهَلِّلُهُ و نکبّره و نمجّده.» سید حسن میر جهانی طباطبایی، همان، ص 215.
4- با توجه به روایات زیاد از جمله: قال رسول الله صلی الله علیه و آله : لو لا أنا و أنت یا علی ما خَلَقَ اللهُ الخلق، محمد باقر مجلسی، بحار، ج 40، ص 96.
5- ابومحمد حرانی، تحف العقول، ص 797 - 796 حدیث مفصل از امام رضا – علیه السلام- .
6- سید محمد حسین طباطبایی، سنن النبی، ترجمه لطیف راشدی، ص 322 .
7- محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 7، ص 3108، ح 10598.
8- سید محمد حسین طباطبایی، همان، ص 308، ح 281.
9- عبدالحسین احمد امینی، الغدیر، ج 5، ص 26 .
10- محمد حسین طباطبایی، همان، ص 309.
11- محسن فیض کاشانی، مَحَجَة ُالبیضاء، ج 1، ص 351.
12- محمد محمدی ری شهری، اهل بیت در قرآن و حدیث، ترجمه حمید رضا شیخی و حمید رضا آژیر، ج 1، ص 409.
13- محمد محمدی ری شهری، همان
14- محمد حسین طباطبایی، همان، ص 313.
15- محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 86، ص 238
16- محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 7، ص 3108، حدیث 10602.
17- همان، ح 10603.
18- همان، ح 10604.
19- محمد محمدی ری شهری، اهل بیت در قرآن و حدیث، ص 410 ، ص 626.
20- شیخ صدوق، خصال، ج 2، ص 776، ح 1127.
21- البته اختلاف روایاتی که در مورد مکان شهادت حضرت علی علیه السلام وجود دارد: «روایات متعددی حکایت از آن دارد که امام در مدحل ورودی مسجد (در درون مسجد) مورد حمله ابن ملجم واقع شد، در نقلهای دیگری امام در حال بیدار کردن مردم برای نماز بود. و روایات دیگر زمان حمله را وقتی میداند که امام مشغول نماز بود و در نقلی از میثم تمار امام نماز صبح را آغاز کرده و 11 آیه از سوره انبیاء خوانده بود و روایت دیگر زمانی که «امام سرش را از سجده برداشت مورد ضربه قرار گرفت» رسول جعفریان، تاریخ و سیره سیاسی امیر مؤمنان علی بن ابیطالب، ص 123.
22- محمد باقر کجوری مازندرانی، خصایص فاطمیه، ص 747 .
23- محمد باقر مجلسی، همان، ج 43، ص 76.
24- همان، ج 70، ص 400، ح 72، و محمد محمدی ری شهری،میزان الحکمه، ص 3108، ح 10605.
25- شیخ صدوق، معانی الاخبار، ترجمه عبدالعلی محمدی شاهرودی، ج 1، ص 147.
26- محمد محمدی اشتهاردی، سیره چهارده معصوم، ص 193 به نقل از کشف الغمه، ج 2، ص 62 .
27- محمد باقر مجلسی، همان، ج 43، ص 331.
28- سوره اعراف (7) آیه 31.
29- فتح الله کاشانی، منهج الصادقین، ج 4، ص 22 .
30- «کان الحَسن اذا تَوَضَّاَ تَغَیَّرَ لَونُهُ و ار تَعَدت مفاصله» محمد باقر مجسی، همان، ج 43، ص 339 و محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، همان، ح 10609.
31- «... کانَ اذا قامَ فی صلاتِهِ ترتعِدُ فرائِضُهُ بین یدیْ رَبِّه عَزّوجَلَّ»، محمد باقر مجلسی،همان،ج 43، ص 331.
32- محمد محمدی ری شهری، اهل بیت در قرآن و حدیث، ص 412، ح 632 .
33- سید بن طاووس، لهوف، عباس عزیزی، ص 132 .
34- همان، یعنی «روش حسین - علیه السلام - زیاد نماز خواندن و کمال صفات اخلاقی بود.»
35- شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ص 525 - 524 .
36- شیخ مفید، الارشاد، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، ج 2، ص 93.
37- سید بن طاووس، همان، ص 126.
38- شیخ مفید، همان.
39- شیخ عباس قمی، همان، ص 556.
40- همان، ص 559 و سید بن طاووس، همان، ص 152.
41- سید بن طاووس، همان.
42- شیخ صدوق، معانی الاخبار، ج 1، ص 149.
43- شیخ صدوق، خصال، ترجمه صادق حسن زاده، ج 2، ص 776.
44- محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 7، ص 3110، ح 10610.
45- شیخ صدوق، خصال، همان.
46- محمد محمدی ری شهری ،همان، ح 10612، روایت از امام صادق – علیه السلام- .
47- همان، ح 10614، روایت امام باقر علیه السلام و محمد باقر مجلسی، همان، ج 84، ص 238.
48- شیخ صدوق، خصال، همان.
49- محمد باقر مجلسی، همان، ج 84، ص 248، ح 39 و محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 7، ص 3112، ح 10618.
50- محمد باقر مجلسی، همان، ج 84، ص 252، ح 48.
51- مفضل بن عمر که کنیهاش ابومحمد یا ابوعبدالله است در اواخر قرن اول یا آغاز قرن دوم هجری در شهر کوفه به دنیا آمده است و از اصحاب جلیل القدر امام صادق و امام کاظم - علیهما السلام – بوده است.
52- نجفعلی میرزایی ،شگفتیهای آفرینش از زبان امام صادق علیه السلام یا توحید تفضیلی ص 85 .
53- مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص 351، مؤسسه تحقیقاتی و تعلیماتی امام صادق علیه السلام ، 1376.
54- محمد باقر مجلسی، همان، ج 84، ص 248، ح 39.
55- محمد محمدی ری شهری، همان، ح 10617.
56- شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ص 997.
57- «یَسْجُدُ بَعْدَ ما یُصَلّی فلا یرفَعُ رأسَهُ حتی یتعالَی النَّهار» محسن کاشانی، محجه البیضاء، ج 1، ص 345.
58- رک: محمد محمدی اشتهاردی، سیره چهارده معصوم، ص 657.
59- حسین دیلمی، هزار و یک نکته درباره نماز، ص 195، حرم، 1381.
60- شیخ عباس قمی، همان، ص 1042.
61- رک به شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا ، ج 2، ص 416، اخلاق و اعمال عبادی آن حضرت.
62- یکی از نواحی خراسان.
63- خادم خاص حضرت که نام وی عبدالسلام بن صالح بوده در حدود 160 ه.ق در مدینه متولد و در سال 236ه.ق در خراسان وفات نمود .
64- محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 49، ص 1700، حدیث 7.
65- شیخ عباس قمی، همان، ص 1126.
66- محمد محمدی اشتهاردی، همان، ص 809.
67- شیخ مفید، همان، ج 2، باب 25، ص 27.
68- حسین دیلمی، همان، ص 133.
69- محمد محمدی اشتهاردی، همان، ص 789 .
70- ابوهاشم جعفری یکی از یاران امام حسن عسگری علیه السلام که در سال 258 به جرم دوستی با امام حسن عسگری - علیه السلام - دستگیر و زندانی شد.
71- حسین دیلمی، همان، ص 138.
72- محمد باقر مجلسی، همان، ج 50، ص 314، ح 11 و شیخ عباس قمی، همان، ص 1304.
73- محمد محمدی اشتهاردی، همان، ص 960.
74- رک: شیخ مفید، الارشاد، ص 344 و محمد باقر مجلسی، همان، ج 50، ص 308.
75- محمد امین بالادستیان، محمد مهدی حائریپور و مهدی یوسفیان، نگین آفرینش، ص 39.
76- محمد باقر مجلسی، همان، ج 86، ص 81، «بأَبی من لَیْلَهُ یَرْعی النجوم ساجداً و راکعاً.»
77- محمد باقر مجلسی، همان و سید محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیان المکارم، سید مهدی حائری قزوینی، ج 1، ص 193.
78- حسین دیلمی، همان، ص 55.
79- زیارت آل یاسین.
فهرست منابع
قرآن مجید ترجمه مهدی الهی قمشه ای .
1. شیخ مفید، محمد بن نعمان : الارشاد، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، تهران بازار شیرازی، انتشارات علمیه اسلامیه، بی تا.
2. مجلسی، محمد باقر : بحارالانوار،110 جلدی، تهران، المکتبه الاسلامیه،بی تا.
3. جعفریان، رسول : تاریخ و سیره سیاسی امیرمومنان علی بن ابیطالب – علیه السلام - قم، دلیل ما، 1380.
4. حرانی، ابو محمد :تحف العقول، ترجمه صادق حسن زاده، قم، آل علی، چاپ ششم، 1385.
5. شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه : خصال المحموده و المذمومه، 2 جلدی، صادق حسن زاده،قم و تهران و شیراز و مشهد، فکر آوران، 1384.
6. طباطبایی، سید محمد حسین: سنن النبی، آداب زندگی پیامبر، لطیف راشدی، قم، تهذیب، چاپ ششم، 1385
7. پیشوایی، مهدی: سیره پیشوایان،قم، موسسه تحقیقاتی و تعلمیاتی امام صادق – علیه السلام –چاپ پنجم، 1376 .
8. محمدی اشتهاردی، محمد: سیره چهارده معصوم،تهران، نشر مطهر، چاپ پنجم،1384 .
9. میرزایی، نجفعلی: شگفتیهای آفرینش از زبان امام صادق- علیه السلام- یا توحید مفضل، قم، هجرت، چاپ چهارم،1376.
10. شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه: عیون اخبارالرضا- علیه السلام- ،2جلدی،حمیدرضا مستفیدو علی اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1380.
11. امینی نجفی، عبدالحسین احمد: الغدیر،11جلدی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ ششم،
12. کجوری مازندرانی،محمدباقر:فاطمة زهرا-سلام الله علیها-اینگونه بود«خصایص فاطمیه»، تحقیق صادق حسن زاده، قم، آل علی، 1384.
13. سیدبن طاووس، علی بن موسی بن جعفربن محمدبن طاووس: لهوف فی قتلی الطفوف، ترجمه عباس عزیزی، قم و تهران، صلاة، چاپ دوم،1381 .
14. کاشانی، محسن: مَحَجَّه البیضاء،6جلدی به تصحیح علی اکبر غفاری، تهران، مکتبها لصدوق، 1339
15. شیخ صدوق، محمدبن علی بابویه: معانی الأخبار،2جلدی،ترجمه عبدالعلی محمدی شاهرودی، تهران، دارالکتب الاسلامیه،چاپ دوم،1377
16. موسوی اصفهانی، سید محمد تقی: مکیال المکارم:2جلدی،ترجمه سیدمهدی حائری قزوینی، اصفهان، مهرقائم، 1383
17. خراسانی، محمدهاشم: منتخب التواریخ، تهران، بازار شیرازی، انتشارات علمیه اسلامی، بیتا.
18. قمی،شیخ عباس:منتهی الآمال، به تصحیح فریدفتحی و سعید خراطها، تهران، صائب، ،1380 .
19. کاشانی، فتح الله: منهج الصادقین،تهران، چاپخانه محمدحسن علمی،1333.
20. محمدی ری شهری، محمد: میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، چاپ سوم،1381 .
21. بالادستیان، محمد امین و محمد مهدی حائری پورو مهدی یوسفیان: نگین آفرینش، قم، بنیاد فرهنگی مهدی موعود، چاپ چهارم،1385 .
22. میرجهانی طباطبایی، محمدحسن: ولایت کلیه، تحقیق و تصحیح مهدی لولاکی، قم الهادی، 1382
23. دیلمی، حسین: هزار و یک نکته درباره نماز، قم، خرم، چاپ دوم،1381 .
/ع