شناخت روان خودمان و اطرافیان ما نقش مهمی در میزان شادی و آرامش ما خواهد داشت. در هر مرحله از زندگی ما توقعاتی از خودمان داریم و اگر زمانی در زندگی پیش بیاید که اهداف ما محقق نشده باشند، احساس سرخوردگی و افسردگی به ما دست میدهد.
باور میکنیم که به قدر کافی خوب نیستیم که نتوانستهایم به هدفی که در برنامه زندگی خود داشتهایم برسیم، همین امر باعث میشود که احساس شکست و ناامیدی تمام روحیه و انگیزه ما را برای ادامه تلاش از بین ببرد. ما احتیاج داریم که طرز فکر بهتری داشته باشیم تا به تعادل در زندگی دست یابیم و مقدار افکار منفی ای که در ذهن نسبت به خودمان داریم را کمتر کنیم.
برای اینکه بتوانیم زندگی راحت تری داشته باشیم باید عادت کنیم این قوانین روانشناسان را جدی بگیریم، چون به ما کمک میکنند که چشمها را بشوییم و جور دیگر ببینیم.
مردم به مسایل بسیار کمتر از آنچه شما فکر میکنید اهمیت میدهند
شاید به نظر خوشایند نیاید اما اساساً حقیقت دارد. اگر بخواهید گرفتار و نگران نظر اطرافیان، درباره خودتان باشید و یا اینکه بخواهید خود را مجبور کنید که طوری رفتار کنید تا به نظر شما، باب طبع اطرافیان باشد و نه مطابق میل خودتان، بهتر است بدانید توقعاتی که اطرافیان از شما دارند میتواند به شما آسیب بزند.
به این دلیل که هر انسانی میتواند یک سری مشکلات رفتاری، شخصیتی و روانی داشته باشد که به دلیل همین عدم تعادل روانی و شخصیتی، ممکن است این توقعات برای شما زیان بار باشند. باید بدانید که هرگز نمیتوانید همه را راضی نگاه دارید. این حقیقت را همیشه در ذهن داشته باشید که بیشترین افکار ما، تنها فرضیههایی هستند که ساخته و پرداخته مغز ما میباشند، که به دلیل تجربیاتی که از گذشته به همراه داشتهایم و یا برداشتهای اشتباهی که از اطرافیان داریم بوجود میآیند. سعی کنید خودتان باشید بدون اینکه ترسی از این داشته باشید که دیگران درباره شما چه فکری میکنند. این حقیقت به شما کمک میکند تا به موفقیت و شادیهای شخصی خودتان دست یابید.
انسان همیشه در حال تغییر و تکامل است
اگر تنها یک دقیقه افکار 10 سال پیش خود را با افکار امروز مقایسه کنید، مشخصاً با این جمله که انسانها هر روز در حال آموختن و تغییر و رسیدن به تکامل هستند موافق خواهید بود. شخصیت گذشته، حال و آینده ما با هم متفاوت خواهند بود و البته بسته به اینکه چه مسیری را در زندگی دنبال میکنیم و در طول این مسیر از آموزشهای چه افرادی بهره میبریم و یا حتی اهل مطالعه هستیم یا نه، به سیر این تکامل جنبههای مختلفی میدهد.
در گذشته کودکی بودهایم که تنها به بازی کردن میاندیشد. حال ممکن است دانشجویی باشیم که در حال کسب علم است چند سال آینده کارمند یا کارفرمایی که به درآمد مالی خوبی رسیده باشد و شاید هم نقش همسری مهربان را داشته باشیم و یا والدینی سختگیر برای فرزندان، که همه این کاراکترهای شخصیتی با هم متفاوت خواهند بود و براساس مسئولیتی که شما در زندگی خواهید داشت، شیوه زندگی و شخصیت شما در آینده با امروز متفاوت خواهد بود.
به همین دلیل روانشناسان تاکید دارند که باید سعی کنید با زمان حال خود به شدت صادق باشید و برای کسب تجربه در زندگی، همیشه آماده باشید به خصوص وقتی که زمان گرفتن تصمیم های مهم در زندگی است.
از مقایسه خود و کسانی که دوستشان دارید با دیگران دست بردارید
در حالی که شبکههای اجتماعی باعث ایجاد فشار روانی برای افرادی میشود که زمان زیادی را در این شبکهها وقت میگذرانند، و آنها را مجبور میکنند که تمامی شرایط ایدهال زندگی خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و در تلاش باشند تا این شرایط را هر چه ایدهالتر نمایش دهند تا از رقابت برای داشتن زندگی بهتر با دوستان عقب نمانند.
این فشار باعث ایجاد مشکلات روانی جدیدی در افراد شده که مدام و به صورت ناخودآگاه، زندگی خود را با دیگران مقایسه میکنند و در پی آن ترسی در ضمیر ناخودآگاه آنها شکل میگیرد که از مورد قضاوت قرار گرفتن رنج میبرند و در پی آن اعتماد به نفس خود را از دست میدهند. هیچکس این قسمت آسیب پذیر خود را به نمایش نمیگذارد اما بهتر است باور کنیم که همه ما آسیب پذیر هستیم و همه ما احتیاج داریم که دیگران ما را بپذیرند و همین ترس از طرد شدن باعث میشود که نتوانیم به راحتی آنچه که می خواهیم باشیم و بیشتر و بیشتر سعی میکنیم چیزی باشیم که دیگران میخواهند. اینکه بخواهیم باور کنیم دیگران از ما بهتر هستند وقت تلف کردن بیهوده است چون حتی قدرتمندترین و ثروتمندترین اشخاص دنیا هم نگرانیهایی برای خودشان دارند.
فرض کنید که کسی به نصیحت های شما گوش نمیدهد
آیا تا به حال موقعیتی را تجربه کردهاید که دوستان و نزدیکان شما، مشکلات و ناراحتیهای خود را با شما در میان بگذارند. احتمالاً شما هم دوستتان را نصیحت کردهاید اما بعد از اینکه متوجه شدهاید او به حرفهای شما هیچ اهمیتی نداده است، احساس ناامیدی داشتهاید چون به هر حال شما قصد داشتهاید که به او کمک کنید.
حقیقت این است که هیچکس به نصیحتهای شما گوش نمیدهد مگر اینکه مسیر زندگی او در شرایط صحیحی قرار بگیرد که رفتار او با نصایح شما هماهنگ شود. در پایان روز مردم فقط ذهنیت خودشان را عوض میکنند و یا نوع بینش و نگاه آنها بر اساس درکی خواهد بود که از تجربیات واقعی در زندگی داشتهاند. در چنین مواقعی احساس ناامیدی نداشته باشید. شما وظیفه خود را انجام دادهاید. بگذارید نصیحتهای شما در طول زمان کارساز شود.
شما تنها میتوانید واکنشها و رفتار خودتان را کنترل کنید و مسئول رفتار دیگران نخواهید بود
اینکه شما با یک مشکل و در موقعیتهای متفاوت چگونه برخورد کنید، حتی مهمتر از خود موقعیتی است که در آن قرار دارید. نتیجه رفتار و حالات شما در شرایط مختلف، باعث میشود بتوانید زندگی شادی داشته باشید و یا برعکس زندگی پر تنش و غمگینی داشته باشید. شما میتوانید انتخاب کنید که به گونهای رفتار کنید تا حالات شما بر روی افکاری که از آینده دارید تاثیر مثبت داشته باشد.
در موقعیتهای که باعث ناراحتی شما میشوند این سخت خواهد بود، اما به خاطر داشته باشید که باید سعی کنید خودتان را از این شرایط برای چند دقیقه بیرون بیاورید و برای چند دقیقه سعی کنید به هیچ چیز فکر نکنید تا بتوانید ذهن خود را برای برخورد صحیح با مشکل آماده کنید و از قبل پیامدهای نوع برخورد خود و دیگران را پیش بینی کنید.
عادات بد زندگی خود را ترک کنید، کتاب بخوانید و از لحظه لحظه زندگی لذت ببرید و شاد باشید.