ماهان شبکه ایرانیان

امیر علی‌اکبری، گلادیاتور ایرانی مسابقات MMA (قسمت ۲)

حتی چشم هایش نیز به شما مشت می زند! جذبه نگاه او هر بیننده تلویزیونی را به وحشت می اندازد اما باید از نزدیک با غول ایرانی مبارزه آزاد گفت‌وگو کنید تا متوجه شوید که پشت این همه قدرت و شجاعت، یک قلب مهربان و یک ذهن زیبا قرار گرفته است.

روزنامه قانون - محمدسجاد بهی: امیر علی اکبری را همه در دنیا می شناسند. جنگجو یا گلادیاتور ایرانی که آوازه اش از شرق تا غرب کره خاکی پیچیده و پرچم ایران با دستان پر توان او در دنیای خشن انسان ها به اهتزاز در آمده است. وطن و مادر تنها دلخوشی های او در این دنیا هستند. اگرچه به سنت ها پایبند است اما برای ازدواج به هیچ عنوان سنتی فکر نمی کند! با ما همراه باشید تا به شما بگوییم چگونه قهرمان ایرانی پس از تحملِ چند سالِ پرفشار و زندگی در غربت، به اوج قله رسید تا ایرانیان به او افتخار کنند.

امیر علی‌اکبری، گلادیاتور ایرانی مسابقات MMA (قسمت 2)

آیا پیش آمده که پس از مسابقه، حریف شما بیرون از سالن یا ورزشگاه از شما انتقام بگیرد؟

این رشته با تمام خشونت هایی که دارد، این‌گونه است که شما وارد رینگ می شوید و 15 دقیقه به شدت مبارزه می کنید. زنگ پایان مسابقه که به صدا در می آید، چه برده باشی و چه باخته باشی، حسی به سراغ شما می آید و حریفت را بغل می کنی و انگار نه انگار اتفاقی افتاده است. تا به حال نیز فکر نمی کنم پیش آمده باشد که پس از بازی، کسی بیرون از رینگ با حریفش دعوا کرده باشد. روح این ورزش بزرگ است.

ماجرای کشتی کچ عربستان و ایران چیست؟ این دو نفر از کجا آمدند؟

متاسفانه صفحات ایرانی در فضای مجازی کمی جوگیر و احساساتی هستند. یکی از آن دو ایرانی که در عربستان آن نمایش را راه انداختند، کسی بود که زمانی از یکی از کشتی‌گیرهای ما استفاده کرد و در فضای مجازی روی آن کار کردند و کمی معروف شد. این ها همه از پیش تعیین‌شده است. بعد از اینکه روی او کار کردند و او را ساختند، جایی بردند که خودشان می خواستند. چهار نفر عربستانی که به هیچ وجه ورزش بلد نیستند، کسی را که با پرچم ایران آمده می زنند و از رینگ بیرون می اندازند و آن ها نیز فرار می کنند! این ها همه شوآف است. متاسفانه بعضی ها پول می گیرند و عرق و وطن خودشان را می فروشند. تنها جایی که می شود این کار را کرد نیز کشتی کچ است چون در آن سناریو می نویسند.

پیشنهادی از خارج کشور نداشته اید که با پرچم قطر، امارات یا... مبارزه کنید؟

در ورزش حرفه ای این مسائل وجود ندارد و به قول معروف مد نیست. شما می توانید بروید در قطر زندگی کنید، با پرچم قطر آنقدر مبارزه کنید که دیده بشوید و اسپانسر قطری بگیرید و از طرف دولت قطر نیز حمایت شوید اما این باب نیست که مثل ورزش آماتور کسی بگوید بیا برای کشور ما بازی کن، چون همان‌گونه که گفتم رأس هرم در این رشته خود ورزشکار است. همه امیرعلی اکبری را به عنوان یک برند ایرانی که وارد MMA شده و بالا می رود، می شناسند. فکر می کنم افتضاح و بد باشد برای من و مردم کشورم که پرچم کشورم را بخواهم برای 50 هزار یا 100هزار دلار عوض کنم.

امیر علی‌اکبری، گلادیاتور ایرانی مسابقات MMA (قسمت 2)

آیا ماجرای دوپینگ را هدیه ای از طرف خدا نمی‌دانید؟ اتفاقی که باعث شد ماندگارتر شوید.

من به این معتقدم؛ تمام انسان‌هایی که روی کره زمین هستند نسبت به خواسته هایی که در ذهن دارند و برای آن‌ها تلاش می کنند، یک رسالتی دارند. من روزی آروزیی از خدا خواستم که از آن روز زندگی من دستخوش بالا و پایین‌های زیادی شد و خداراشکر اکنون در حال رسیدن به ثبات است. بارها شده که نماز شکر خوانده‌ام و به خدا گفته‌ام خوب شد از کشتی بیرون آمدم، با وجود اینکه آن وضعیت پیش آمد و کلی ناراحتی و فشار را تحمل کردم. فردای روزی که از کشتی بیرون آمدم، از MMA‌ پیشنهاد به دستم رسید. در این ماجرا دست خدا را می بینم و اکنون می دانم که رسالتم در این رشته بوده است. شاید کشتی یک پیش زمینه یا پیش‌نیازی بوده که خودم را برای این رشته تقویت کنم.

امیر علی‌اکبری، گلادیاتور ایرانی مسابقات MMA (قسمت 2)

این همه انرژی یا به تعبیری خشونت را در رینگ از کجا می آورید؟ منبع این نیرو از کجاست؟

خواسته هایی در سرم دارم که برای رسیدن به آن ها ازبچگی هرکاری کرده ام و همین کار را هنوز ادامه می دهم. با اینکه هنوز تا رسیدن به آن ها فاصله دارم اما نزدیک شده ام. برای رسیدن به خواسته هایم، صدا یا ندایی مرا هرروز ساعت هشت صبح با کلی انرژی از خواب بیدار می کند و می گوید بلند شو و برو که تو باید در آینده نزدیک بهترین باشی. این باعث می شود که هر روز صبح و بعداز ظهر تمرین کنم بدون اینکه از پا بیفتم.

فکر می‌کنند چون مبارزه می‌کنم‌ آد مخوار هستم

آیا شده سربندی که می بندید، هنگام مشکلات و گرفتاری ها به شما نیرو بدهد و کمک کند؟

باورتان نمی شود. من این راه را یک تنه پیش بردم. روز اولی که وارد این رشته شدم، گفتند محرومیت او را دیوانه کرده است! در این راه از دست غیب کمک گرفتم. این را حس کرده ام و در کنار خودم دیده ام. از خدا و ائمه در این راه کمک‌های زیادی دیده ام و اعتقادی به آن ها پیدا کرده ام که به هیچ عنوان آن را با دنیا عوض نمی کنم. به مشکلات زیادی برخوردم، به تمام ایران رو زدم اما نشد. به جایی رسیدم که ورزش برایم تمام شد و همه چیز را تمام شده می دیدم. این را تا به حال جایی نگفته ام. به جمکران رفتم، دو رکعت نماز خواندم. گفتم خدایا این همه زحمت کشیدم. سه سال با آن وضعیت و شرایط سخت در تایلند تک و تنها بودم. همه چیز تمام شد. وقتی برمی گشتم، وسط راه تلفنم زنگ خورد و مشکلم حل شد. در آن لحظه دستانم می لرزید. می خواهم بگویم از این راه آنقدر گرفته ام که دنیا هم زیر و رو شود، ذره ای در اعتقادات من تاثیر نمی کذارد.

مجرد هستید؟

بله.

به این فکر کرده اید که همسر آینده شما، خانه‌دار یا ورزشکار باشد؟

مهم نیست. مهم این است که بتواند شما را درک کند و شما نیز همین رفتار را در قبال او داشته باشید تا بتوانید با هم زندگی کنید. برای مثال باید کسی باشد که وقتی تمرین‌تان تمام شد و خسته هستید، دوست داشته باشید به سرعت به خانه برگردید، نه اینکه از او فراری باشید. این مساله مهمی است و هنوز برای من اتفاق نیفتاده است.

به این فکر کرده اید که پدر خوبی برای فرزند یا فرزندان‌تان باشید؟

بله؛ من سختی زیاد کشیده ام و سعی می کنم سختی‌هایی را که کشیده ام، خانواده ام نداشته باشند. اگر بخواهم ازدواج کنم، زمانی این کار را انجام می دهم که بتوانم تمام وقت در خدمت خانواده ام باشم. اگر قرار باشد همسر من در ایران بماند و من 6 ماه در خارج از کشور و در مسابقه باشم، درست نیست.

تا کنون مادرتان صحبتی با شما نکرده که فلان شخص را می شناسم وبه شما معرفی کند؟

نه! مادر من روشنفکر است! به من می گوید تو شرایط ازدواج نداری، برو به دنبال زندگی و ورزش خودت باش.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی