چند درصد از زنان بیشتر از همسرانشان درآمد دارند و آیا این مسئله درصد طلاق را افزایش میدهد؟ در 38 درصد از ازدواجها در آمریکا، زنان بیشتر از شوهرانشان درآمد داشتهاند. هرچند که این آمار نسبت به سال 1987 که 50 درصد بود، زمانی که کمتر از یک چهارم از زنان نانآوران اصلی خانواده خود بودند، بهبود قابلتوجهی داشته است. با بنیتا همراه باشید.
به خاطر اینکه همچین آماری در کشور خودمان نبود، از تحقیقات موجود در ایالات متحده استفاده کردیم. اما این اعداد که توسط دفتر آمار کار منتشرشده است، بهنوعی گیجکننده است زیرا بسیاری از این زنان که دارای درآمد بیشتری هستند، درواقع تنها عضو خانواده هستند که درآمد دارند. اما هنگامیکه اداره کار به درآمد هر دو طرف توجه کرد، نشان داد که تنها 29 درصد از زنان، بیش از شوهران خود درآمد کسب میکنند.

مانند بسیاری از دیگر آمارها، این دادهها هم زوجهایی که فقط باهم زندگی میکنند اما ازدواج نکردهاند (6.5 میلیون نفر از آنها با جنس مخالف و حدود 0.7 گرفته است. در عوض، ادارهی آمار امریکا (BLS)، تنها بر زوجهای ازدواجکردهی دارای خانواده، تمرکز میکند که طبق آمار در سال 2012 میلادی، 36 میلیون زوج بودهاند. شاید دقیقا این همان نوع خانوادههای موردعلاقه شما هستند که درخواست طلاق دادهاند.
در سال 2013، دانشکده کسبوکار دانشگاه شیکاگو، مقالهای را منتشر کرد که در آن به 4000 زوج متأهل ایالاتمتحده که به سازمان ملی حمایت از خانواده مراجعه داشتند پرداخته است. این تحقیق نشان داد که زنانی که درآمدشان بیشتر بوده است، 6 درصد کمتر از سایر زنان، از ازدواج خود بهعنوان یک ازدواج «شاد» یادکردهاند و 6 درصد نیز بیشتر احتمال جدا شدن داشتهاند.
تلاش برای درک ارتباط علیتی بین زنان نانآور و طلاق، مؤلفان را به جستجو در بحث انجام کارهای خانه و مراقبت از کودک وادار کرد. بهطور متوسط، زنان بیشتر از مردان کارهای خانه را انجام میدهند، اما محققان دریافتند که در خانههایی که زنان نانآور اصلی بودند، در انجام کارهای خانه شکاف بزرگی وجود داشت. آنها فکر میکنند که این یافتههای سازمان آمار امریکا که در طول هشت سال بهدستآمده، نشان میدهد که زنان احساس میکنند که باید برای آرام کردن شوهران خود و رفع نگرانی آنها، سهم بیشتری از کارهای خانه را به دوش بکشند، درنهایت «نوبت دوم» کاری برای زن بیشازحد خستهکننده میشود و فشار اضافی را در ازدواج به آنها وارد میکند.
راههای دیگری هم وجود دارد که در آن یک شکاف درآمد میتواند به استرس زناشویی منجر شود. کریستین مانش، دانشجوی دکترا در دانشگاه کرنل، دادههای حاصل از تحقیق بر روی زوجهای 18- تا 28 ساله از ایالاتمتحده را تجزیهوتحلیل (برخی ازدواج کرده بودند و برخی از همخانه شد) کرد. او متوجه شد که مردی که ازلحاظ مالی وابسته به شریک زن خود است، بیشتر احتمال خیانت در او وجود دارد. مردانی که بهطور کامل به دوستدختر یا همسران خود وابسته هستند، پنج برابر بیشتر از مردانی که درآمدی معادل درآمد شریک زندگی خود دارند، خیانت میکنند. در مقابل هر چقدر زنان ازلحاظ مالی بیشتر به مردان خود وابسته باشند، کمتر احتمال دارد مرد به او خیانت کند. روند روشن بود و تعداد کلی کم بود. 3.8 درصد از مردان و 1.4 درصد از زنان به خیانت به شرکای خود در یک سال بین سالهای 2002 و 2007 اعتراف کردند.

زنان ممکن است تعجب کنند که آیا فقط مردانی برای ازدواج مناسب هستند که درآمدشان بسیار بالاتر از زنانشان است. محققان دانشگاه کورنل دریافتند که مردانی که بهطور قابلتوجهی بیش از شرکای زن خود درآمد دارند نیز بهاحتمالزیاد خیانت کردهاند.
درآمد کمتر از زن ممکن است هویت جنسی مردانه را که به مفهوم سنتی از مردان بهعنوان نانآور یاد میکند، تهدید کند و در انتهای دیگر این طیف، مردانی هستند که درآمد بسیار بیشتری نسبت به همسران خود دارند و ممکن است کارهایی را برای پنهانکاری مثل ساعت کار طولانی، مسافرت و درآمد بالاتر انجام دهند که فرصتهای بیشتری برای خیانت به آنها میدهد.
میتوانید یک سری هم به «نشانههای یک همسر ایدهآل» بزنید.
منبع: Fivethirtyeight