ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

توجه-به-اقلیم-در-ادبیات-داستانی

محمدرضا صفدری با بیان این‌که بیش از 40 سال است که می‌نویسد، می‌گوید: من یک نویسنده شکست‌خورده‌ام و مخاطب زیادی ندارم. شاید مشکل از من است.
میترا داور با بیان این‌که به جدا کردن ادبیات به شهری و غیرشهری اعتقادی ندارد، می‌گوید: مهم خودِ نوشتن داستان‌ها و افسانه‌هاست و هرچه از جاهای مختلف داستان و افسانه و شعر نوشته شود، تنوع نوشته‌ها و افکار بیشتر می‌شود.
میترا داور با بیان این‌که به جدا کردن ادبیات به شهری و غیرشهری اعتقادی ندارد، می‌گوید: مهم خودِ نوشتن داستان‌ها و افسانه‌هاست و هرچه از جاهای مختلف داستان و افسانه و شعر نوشته شود، تنوع نوشته‌ها و افکار بیشتر می‌شود.
هادی خورشاهیان می‌گوید: به این نتیجه نرسیده‌ام که به ادبیات اقلیمی و بومی بی‌توجه شده‌ایم.
کیوان ارزاقی با بیان این‌که توجه به اقلیم و جغرافیا در ادبیات داستانی ما کم شده است، می‌گوید: ما سال‌هاست که شهرنشین شده‌ایم؛ البته این موضوع دلیل نمی‌شود بخواهیم اقلیم‌مان را مختص به شهر و آپارتمان کنیم. به گمانم نویسنده‌های ما تنبل شده‌اند.
منیرالدین بیروتی می‌گوید: تا نویسنده جایی را که در آن زندگی می‌کند و فرهنگش را نشناسد، قطعا چیز به‌دردبخوری نمی‌تواند بنویسد.
قباد آذرآیین می‌گوید: ما نویسنده‌ها نباید میان‌مایگی و بی‌مایگی خودمان را گردن مکان و فضا بیندازیم.
سلمان امین می‌گوید: داستان‌نویس ما کم‌کمک دارد کوچک می‌شود، بی‌خطر می‌شود و دارد آب می‌شود. او که پیش‌تر اندیشه‌ خود را در رهن شهرنشینی اخته‌کننده گذاشته بود حالا آن را چکی و دربست فروخته به شهرفرنگ فضای مجازی.
ابراهیم دمشناس می‌گوید: ادبیات تصمیم می‌گیرد که اقلیمش را به درون بیاورد یا نه.
رسول آبادیان با بیان این‌که با ضرب و زور نمی‌توان در ادبیات جهان سر درآورد، می‌گوید: با بازگشت به ادبیات بومی دریچه‌های جهان را به روی ادبیات‌مان باز می‌کنیم.
پیشخوان