صورت قضیه ساده و در عین حال جدی است؛ درست یا غلط در 88 نتیجه
انتخابات نزدیک طرف مورد تردید قرار گرفت. مشکل از آنجا آغاز شد و عمق و
پهنا گرفت که سران معترضین در یک بیمبالاتی و بیتدبیری آشکار، موضوع
مناقشه را از یک اختلاف حقوقی به یک جنگ و رویاروئی خیابانی سوئیچ کردند!
قدر
مسلم وقتی ماهیت مناقشه به تراز جنگ ارتقا یافت و شعار «ما بچههای جنگیم-
بجنگ تا بجنگیم» مطرح شد، از این لحظه به بعد لوازم و قواعد یک رقابت
جنگی بین طرفین منازعه حاکم شد.
با این اوصاف بقیه ماجرا تلخ و اجتنابناپذیر بود مبنی بر آنکه اصلاحطلبان آن جنگ خیابانی را باختند و نظام بر ایشان فائق شد.
تبعات
چنین فرجام نامیمونی آن است که اصلاحطلبان از 88 همان نفرت و غیظ و کینه و
خشم انباشته مناسبات خود با حکومت را عهدهداری میکنند و براین منوال هر
وحدتی جنبه صوری داشته و فاقد ضمانت اجرا است مگر آنکه اصلاحطلبان بتوانند
مسئولیت بیمبالاتی خود در 88 را برعهده گرفته، آنگاه سازشی را که
میتوانستند در 88 با نظام محقق کنند اکنون و با تاخیری 7 ساله عملیاتی
کنند.
23302