به گزارش ایسنا، چهاردهم تیرماه به عنوان «روز قلم» میتواند فرصتی باشد برای یادآوری منزلت و حرمت قلم و صاحبان آن که عمر خود را برای ارتقای فرهنگ و هنر این مرز و بوم در طبق اخلاص گذاشتهاند. این روز از سال 1381 در پی پیشنهاد انجمن قلم و پس از تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، به عنوان «روز قلم» در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران ثبت شد. البته توجه به قلم در سرزمین ما پیشینهای دیرینه دارد. سدهها پیش در ایران باستان، تیرگان یکی از مهمترین جشنهای ایران باستان بوده که آیینهای مخصوصی داشته و یکی از آنها پاسداشت قلم بوده است.
«روز قلم» هنوز چندان در میان مردم و حتی اصحاب قلم و اندیشه شناختهشده نیست و در این سالها برنامههای چندانی برای معرفی و شناساندن و ارج نهادن آن درنظر گرفته نشده و اگر هم برنامهای بوده، بسیار کم بوده است.
با تعدادی از اهل قلم درباره اهمیت قلم و جایگاه آن در جامعه و همچنین «روز قلم» گفتوگو کردهایم.
«روز قلم» هنوز شناختهشده نیست
اکبر اکسیر - شاعر طنزپرداز - در اینباره به ایسنا میگوید: قلم را از ابتدا رسانه اهل هنر و تفکر میدانند، اما روز قلم در ایران بعد از گذشت سالها هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است. کسانی که این روز را به نام قلم شناختهاند، هنوز نمیدانند اهداف قلم و این روز چیست. اگر روز قلم، روز تجلیل و بزرگداشت نویسندگان و بزرگان اهل اندیشه - البته بدون طرفداری و وجود مرزبندی - باشد و اگر این روز به صاحبانش برگردد خیلی میتواند کارساز باشد. روز قلم روزی است که اهل قلم میتوانند با تشکیل جلسات و بزرگداشت قلم در جهت آزادی بیان و ستایش آن حرکت کنند و درباره مشکلات و نیازهای اهل قلم به گفتوگو بپردازند.
او با تأکید بر اینکه روز قلم هنوز شناختهشده نیست، بیان میکند: دلیل این موضوع این است که هنوز اهل قلم نمیتوانند خود را زیر پوشش این روز که اهداف و کارکردهایش مشخص نیست، قرار دهند. دیواری بین واقعیتها و نامگذاری این روز وجود دارد. در ایران از همان روز اول سر نامگذاری این روز بین اهل قلم مشاجره و بگو مگو بود که واقعا خوشایند نیست. لازم است یک نفر این مرزبندیها را بردارد و روز قلم را با صاحبان خود پیوند دهد.
اکسیر همچنین متذکر میشود: اگر روزی را به نام قلم نامگذاری میکنند باید اهل قلم با جان و دل پایبند این روز باشند و در چهاردهم تیرماه هر سال برای رفع مشکلات و رسیدن به آرزوهای خود دور هم جمع شوند. از ابتدا این مرزبندیها و سیاه و سفید نشان دادنها وجود داشت که بزرگترین آفت اتحاد و یکدلی ملی نویسندگان بود. بهتر است در این روز از پیشکسوتان و کسانی که برای قلم زحمت کشیدهاند و یا کسانی که برای اهداف انسانی کوشیدهاند تقدیر شود. قلم هرگز مرزبندیها را برنمیتابد. باید بین اهل قلم وحدت ملی پیش بیاید و آنها نیازهای خود را بشناسند و بعد روزی را به نام قلم نامگذاری کنند. اینطور که بویش میآید اهل قلم هنوز روز قلم را جدی نگرفتهاند آن هم به خاطر مرزبندیهایی که وجود دارد.
این شاعر تأکید میکند: به نظرم برگزارکنندگان روز قلم باید به این مهم توجه داشته باشند که اگر مرزبندیها از بین نرود درگیر مسئلهآفرینی خواهیم بود. به خاطر مرزبندیها هیچکس به آن اعتقادی پیدا نمیکند و نمیتواند خود را در آن روز سهیم بداند. روز قلم باید روزی باشد که کسی از نامگذاری آن گلهای نداشته باشد. نویسندهها باید به دور از شائبههای سیاسی و فقط به خاطر قلم دور هم جمع شوند.
«روز قلم» در سکوت برگزار میشود
محمود معتقدی - شاعر و منتقد ادبی - نیز درباره اهمیت قلم و جایگاه این روز میگوید: روز قلم روز بزرگی خواهد بود، برای اینکه جنبههای فرهنگی و انسانی این مقوله مهم است که میتواند سطح نگرش جامعه را بالا ببرد. روز خوبی خواهد بود اگر دستاندرکاران فرهنگی جامعه بتوانند در بزرگداشت آن از هنرمندان، نویسندگان و شاعران یادی کنند و امر فرهنگی را امر بزرگی بدانند. این امکان را هم باید فراهم کنند تا همه صداها به گوش جامعه برسد و قشر جوان که تشنه اندیشههای تازه است بتواند از این منظر به آموزههای جدید برسد. من نمیدانم در جامعه ما این روز چگونه پاس داشته میشود و کارگزاران فرهنگی چه برنامههایی را در بزرگداشت روز قلم تدارک میبینند و آنها چقدر میتوانند نویسندگان را به این سمت بکشند و روزی را برای پاسداشت اهل قلم در نظر بگیرند. تا جایی که میدانم در جامعه ما در شرایط فعلی کمتر میتوانیم برای بزرگداشت قلم کارهایی انجام دهیم.
او در ادامه اظهار میکند: معمولا روز قلم در سکوت میگذرد و کارگزاران فرهنگی آنچنان که باید در این امر فعالیت نمیکنند. اگر کارگزاران فرهنگی برای کتاب و کتابخوانی هزینههای عمومی را در نظر بگیرند این امر مهم دچار نقصان نمیشود. ما در مطبوعات و کتاب با بحرانهای زیادی روبهرو هستیم. تیراژ کتاب نشان میدهد که کتاب چقدر در جامعه ما افت کرده است. فضای مجازی از یک طرف و برنامه نداشتن کارگزاران فرهنگی از سوی دیگر باعث شده امر نوشتن و کتابخوانی شرایط بدی داشته باشد. باید گفت حال کتاب چندان خوب نیست که بتوانیم اهل قلم را پاس بداریم.
این شاعر با تأکید بر اینکه نویسندگان و شاعران عاشق کار خود هستند، بیان میکند: معمولا این قشر در شرایط دشواری زندگی میکنند و از حداقل امکانات برخودارند و با سطح نازلی از فضای اقتصادی روبهرو هستند. اینها عاشقانه کار خود را انجام میدهند. خبرگزاریها و رسانههای دیگر غالبا کار چشمگیری در زمینه ادبیات نمیکنند؛ اینکه چقدر میتوانند با اهل قلم تعامل داشته باشند و چقدر حرفهای آنها بازتاب پیدا کند تا کارگزاران فرهنگی به خواستههای آنها توجه نشان دهند. من به عنوان شاگرد دبستان اهل قلم روزهای خوبی را در عرصه کتاب و کتابخوانی نمیبینم.
«روز قلم» جایگاه حقیقی خود را پیدا نکرده است
اما راضیه تجار - نویسنده و عضو انجمن قلم - در اینباره میگوید: اهمیت قلم و آنچه به عنوان تراوشات قلم است مخصوصا اگر متعهدانه و در راستای آگاهی دادن به مردم باشد خیلی محرز است. دقیقا از سال 1381 که این روز برگزار میشود انجمن قلم مراسمی را برای این روز داشته است. این روز به درخواست انجمن قلم به عنوان «روز قلم» در تقویم وارد شده است. درباره اینکه این روز خاص جایگاه واقعی خود را پیدا کرده است یا خیر باید بگویم، نه. رسانهها و اهالی فرهنگ و ادب بیش از اینها باید برای شناساندن این روز به مردم و جامعه تلاش کنند. آنچه تا این زمان اتفاق افتاده خوب است اما در سطح عالی نبوده است.
ضرورت وجود صنف مستقل
اصغر نوری - مترجم - نیز در این زمینه اظهار میکند: ضرورتی ندارد که مردم بدانند «روز قلم» چه زمانی است، این را اهل قلم و ارگانهای دولتی و غیردولتی که با اهل قلم سروکار دارند باید بدانند. اگر اهل قلم بدانند روزی مختص به آنها وجود دارد شاید خودشان دست به کارهایی بزنند که در آن روز از نویسندگان و مترجمان و شاعران بزرگ تجلیل کنند؛ این اتفاق باعث میشود تا مردم کم کم متوجه شوند چنین روزی وجود دارد. همچنین وزارت ارشاد و اداره کتاب ارشاد با بزرگداشت این روز و تجلیل از بزرگان باعث میشوند مردم اهل قلم برجسته را بشناسند. ناشران خصوصی نیز میتوانند برنامههایی را برای مترجمان و نویسندگان خود داشته باشند.
او در ادامه میگوید: هر سال زمانی که به «روز قلم» میرسیم چیزی که در این روز حس میکنم ضرورت وجود ارگان صنفی فعال و قدرتمند برای نویسندهها و مترجمان است. ما صنف مستقلی که در چارچوب قانون فعالیت کند، نداریم؛ صنفی که به دنبال به رسمیت شناختن اهل قلم و دفاع از آنها باشد. واقعا باعث تأسف است که صنف قدرتمندی نداریم. شاید کوتاهی اهل قلم و محدودیتهای ارشاد باعث میشود چنین صنفی نداشته باشیم. اگر صنف فعالی وجود داشته باشد به طور مسلم میتواند برای چنین روزی برنامههای مختلفی را ترتیب دهد تا این روز واقعا به «روز قلم» تبدیل شود. نظیر آن را ما در خانه تئاتر داریم. خانه تئاتر برای «روز جهانی تئاتر» یک هفته جشن میگیرد و از هنرمندان برجسته این حوزه تقدیر میکند. اگر ما صنف قدرتمندی داشته باشیم این روز میتواند پربارتر برگزار شود.
نوری خاطرنشان میکند: ما صنف فعالی نداریم. صنف مترجمان ایران صنف نوپایی است و هنوز همه مترجمان به آن نپیوستهاند. برای نویسندگان هم صنفی وجود ندارد. البته کانون نویسندگان هست که همیشه محل مناقشه بوده است. نه وزارت ارشاد و نه نظام جمهوری اسلامی کانون نویسندگان را قبول ندارند. کانون هم در این روز فعالیت روشنی ندارد، زیرا اجازه فعالیت ندارد. اگر صنفی باشد که همه اهالی قلم جدا از جهتگیریهای سیاسی و به عنوان همکار برای پیگیری و احقاق حقوق خود دور هم جمع شوند اتفاقات خوبی خواهد افتاد. وقتی صنف نیست، اگر اهالی قلم هم به صورت خودجوش کاری انجام دهند بسیار کوچک خواهد بود و صدایش به کسی نخواهد رسید.
اصلا تاریخ دقیق «روز قلم» چیست؟!
محمدرضا گودرزی - نویسنده و منتقد ادبی - نیز درباره اهمیت قلم و این روز میگوید: قلم در قرآن هم آمده است و مقدستر از قلم چیزی نیست. اگر روزی را برای قلم انتخاب کردهایم باید توجهها به آن جلب شود؛ البته مشروط به اینکه کارهایی که صورت میگیرد کار شایسته و چشمگیری باشد و اهل قلم متوجه شوند برای این روز تبلیغات کافی صورت گرفته است.
او همچنین خاطرنشان میکند: این روز حتی در میان اهل قلم خیلی شناختهشده نیست، زیرا باید کارهای خاصی انجام شود که در ذهن اهل قلم ماندگار شود. مردم نمیدانند روز قلم چه زمانی است؟ اصلا تاریخ دقیق «روز قلم» چیست؟! خود من نمیدانم. کار خاصی انجام نمیشود. حتی در رسانهها هم تبلیغ وسیعی برای این روز انجام نمیشود.
با نامگذاری و مراسم مشکل درست نمیشود
علیاصغر شیرزادی - نویسنده - نیز میگوید: ما مناسبتهای مختلفی مانند «هفته کتاب» و «روز قلم» داریم؛ اینها حرکتهایی ارزشمندی است اما تاکنون موثر واقع نشده و نمیشود. ما که به اشکال مختلف و با زاویههای دید مختلف با قلم سروکار داریم این را دریافتهایم. البته بودن چنین روزهایی بهتر از نبودنشان است.
او در ادامه اظهار میکند: مانند روزهای دیگر ماه و سال، روزی را هم به نام «روز قلم» نامگذاری کردهاند. شما اگر از اهل قلم بپرسید که روز قلم کی و به چه مناسبت است، نمیدانند. زیرا خود موضوع مدنظر نیست و فراموش شده است. این فراموش شدن جای تأمل و مکث دارد که نشاندهنده مشکل فرهنگی و اجتماعی است. با نامگذاری یک روز با یک موضوع مانند «روز بچههای کار» کاری درست نمیشود. کسانی میخواهند نامگذاری کنند تا نمرهای در کارنامهشان ثبت شود، اما اینها به جایی نمیرسد؛ مهم اصل موضوع است.
شیرزادی با انتقاد از تیراژ کتاب و سرانه مطالعه در کشورمان پیشنهاد تشکیل کتابخانههای محلی را مطرح میکند و میگوید: تیراژ کتاب در بهترین حالت 1000 نسخه است، اخیرا به 350 نسخه هم رسیده است که باید ریشهیابی شود. بخشی از دلایل این موضوع در حیطه ادبیات و دانشهای اجتماعی است و بیشتر علتهایش به آموزش و سیاست بازمیگردد. این موضوع باعث شده سرانه مطالعه کاهش یابد. به مناسبت «روز قلم» پیشنهاد میکنم کتابخانههای کوچک محلی تشکیل شود. بیشتر افراد کتابخوان نویسندهها و پژوهشگران هستند که در خانههایشان کتابخانههای بزرگ دارند. پیشنهاد میکنم آنها یکسری کتابهای مرجع خود را نگه دارند و با بقیه کتابهایی که نیاز ندارند با همکاری شهرداری و نهادهای دیگر در محله خود کتابخانههای کوچک تشکیل دهند تا کتابها در خانه زندانی نشوند و از این طریق به شروع گسترش کتابخوانی کمک کنند. به نظر میرسد یکی از عوامل بیگانه بودن با کتاب مشکل گرانی آن باشد. نمیتوانم بپذیرم فضای مجازی و ایبوک تیراژ کتاب را پایین بیاورد، زیرا در آنها هم نتیجه درخشانی نمیبینیم. تا اطلاع ثانوی چیزی جایگزین کتاب نمیشود.
همچنین در تماس ایسنا با نویسندگان دیگر، تعدادی از وجود «روز قلم» ابراز بیاطلاعی کردند و یا گفتند چنین روزی را قبول ندارند زیرا نمیدانند چه کسی یا کسانی و با چه انگیزهای متولی برگزاری آن هستند. البته آنها ترجیح دادند نقل قول و نامی از آنها منتشر نشود.
ندا ولیپور، خبرنگار ایسنا