قلم و روز قلم؛ مثل کاغذ تورنسل!/ نوشتن؛ آزمونی برای مدرک‌داران کم‌دانش

قبلا می‌گفتند تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد اکنون می‌توان گفت تا مدعی برخورداری از مدرک و عنوانی ننویسد راستی ادعاها روشن نمی شود. نوشتن واقعی نه مقاله های سفارشی و کلیشه‌ای

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- چند پیامک با موضوع تبریک روز قلم یادآور اختصاص 14 تیر به عنوان روز قلم بود. به تقویم سررسیدی مراجعه کردم دیدم هنوز هست. چون بعضی از روزها در دولتی هست و در دولتی دیگر نیست و مثل برجام با آن رفتار می کنند. یک روز خوب است یک روز نه. 


  با روز قلم اما چنین معامله ای نشده است. حال آن که در دولت احمدی نژاد در یک اقدام انقلابی روز گل را از تقویم برداشتند. چه معنی دارد یک روز به نام گل گذاشته شود؟ 


  روز قلم اما هنوز هست. مشخص نیست به خاطر این مانده که پیشنهاد انجمن قلم ایران بوده و انجمن قلم راه افتاد تا در مقابل کانون نویسندگان ایران معرفی شود یا مانده اما عملا مهجور است؟


درباره مناسبت آن برخی نوشته اند چون 14 تیر مقارن با جشن تیرگان است و تیر همان عطارد است که به کاتب ستارگان شهرت دارد 14 تیر را روز قلم نام نهاده اند.


اما مگر انجمن قلم با گرایش اصول گرایانه که قرار شد نقطه مقابل یا بدیل کانون نویسندگان ایران باشد با ایران باستان سر و کار دارد که سراغ هوشنگ پادشاه پیشدادی رفته است؟


  اینها را نمی دانیم ولی به حافظ و مولانا می توان استناد کرد:


ای که انشای عطارد صفت شوکت توست
عقل کل چاکر طغراکش ایوان تو باد


  ملاحظه می کنید که عطارد با نوشتن توصیف شده است. یا مولانا که در دیوان شمس سروده است:


   عطارد را هم گفتم به فضل و فن شدی غره
   قلم بشکن بیا بشنو پیام نیشکر باری


  واقعیت اما این است که روز قلم چندان جدی گرفته نشده نه از طرف اهل قلم و نه مخاطبان.


  علت چیست نمی دانم. به خاطر ابهام در مناسبت آن است یا چون کانون نویسندگان همراهی نکرده یا صدا وسیما به سخنان کلیشه ای بسنده می کند یا این که کی‌بورد جای قلم را نزد بسیاری از اهل فکر و کلمه گرفته یا نمی‌توان هم سانسور کرد و هم درباره قلم و نوشتن داد سخن داد.


  قلم و روز قلم را اما باید به یک دلیل ویژه پاس داشت. نه به خاطر این‌که نویسنده این سطور دست در کار نوشتن است و همچنان نوشتن با خودنویس و مداد  یگانه است بلکه به علتی شیطنت‌آمیز و آن هم این که جماعت مدعی که اقتصاد و فرهنگ و جامعه را به این روز انداخته‌اند برای خود عنوان دانشگاهی ساختند و مدعی سواد و دانش شدند و تنها وقتی قرار است بنویسند مشخص می‌شود چه در چنته دارند.


  غرض این نیست که چون نویسنده نیستند سواد ندارند. توان نوشتن جدای نویسندگی است. نویسندگی حرفه‌ای یک مهارت است هر چند دکتر نعمت‌الله فاضلی می‌گوید یک قابلیت و ظرفیت و نویسا بودن را مهارت می‌داند. اما یک مدیر باید بتواند گزارش کار بنویسد. امری معمول در کشورهای توسعه یافته.


  طرف مقام بالای اجرایی دارد ولی در طول چهار سال یک یادداشت به روزنامه دولت هم نداده و اگر هم این کار را انجام داده باشد دیگری برای او نوشته است.


بگذارید صریح‌تر بگویم. عنوان و مدرک دانشگاهی را مصادره کردند اما قلم را نتوانستند. شاید دلیل شکستن برخی قلم‌ها همین باشد که به این فقره که رسیدند نتوانستند ببلعند یا در خدمت خود درآورند. با این همه قلم یک شیء است و نمی‌توان تنها از یک شیء تجلیل کرد. 


  همین امروز در خبرها آمده که شهرداری تهران قصد تصرف خانه اندیشمندان علوم انسانی در خیابان ویلا را دارد. علت آن چیست نمی‌دانم اما همین دو سه روز قبل بود که شهردار اصول‌گرا گفت تهران را به افق‌های بی‌سابقه نزدیک کرده است! ربط این دو به خاطر ارتباط اندیشه با قلم است. 


  مناسبت روز قلم هر چه باشد وجه گرامی‌داشت آن نزد من این است  که قلم کم‌مایگی یا میان‌مایگی‌ها را لو می‌دهد.
 
    قبلا می‌گفتند تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد اکنون می‌توان گفت تا کار‌به دستی ننوشته باشد راستی ادعاها روشن نباشد. به خاطر همین ترجیح می دهند حرف بزنند و ننویسند.


  حافظ می‌گوید:


   بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه
  زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد


   به جای اهل راز می توان اهل قلم گذاشت و با آن آزمود. مثل کاغذ تورنسل که در محیط «باز»ی به رنگ آبی در می آید و در محیط اسیدی سرخ می شود. قلم هم مثل کاغذ تورنسل است و نشان می دهد هر مدعی چند مَرده (‌یا چند زنه) حلاج است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان