سرویس فرهنگی فردا؛ مازیار وکیلی: سال گذشته سینمای ایران ایام متفاوتی را به لحاظ اکران از سر گذراند. فروش فیلمها خوب بود. میشود گفت از خوب بیشتر، عالی بود. اتفاقی که بعید است امسال هم بیاُفتد. اگر فروش سال گذشته «ابد و یک روز» در ایام نوروز به بیش از یازده میلیارد تومان رسید، به خاطر موجی بود که در دوران جشنواره پیرامون فیلم به راه اُفتاد. جدای از آنکه فیلم روستایی، فیلم با کیفیتی بود به خوبی توانست از فضای جشنواره برای معرفی و تبلیغ خود استفاده کند.
اما موجی که امسال پیرامون فیلمهای اکران نوروز (که در جشنواره هم حاضر بودند) شکل گرفت بیش از آنکه به کیفیت آنها مربوط باشد به حواشی جشنواره برمیگشت. هر چند که هنوز موتور فروش آنها همچون سال گذشته روشن نشده است ولی در هر صورت چه فیلم درخشانی مثل ماجرای نیمروز و چه فیلم پیشپا اُفتادهای مثل گشت دو به جای بررسی کیفی، اسیر حواشی خود جشنواره شدند. گشت دو احتمالاً بیش از اینها فروش خواهد کرد و این فروش بیش از آنکه مدیون کیفیت فیلم باشد مدیون حواشی است که پیرامونش شکل گرفته است.
دعوای فراستی و فرخنژاد فارغ از آنکه حق را به کدام یک بدهیم باعث شد عطش و کنجکاوی مخاطبان سینما برای دیدن این فیلم به بالاترین حد ممکن برسد. تماشاگران بیش از همیشه مشتاق هستند که حاصل کار سعید سهیلی را روی پرده ببینند. این فضای تبلیغاتی میتواند برگ برنده فیلم ضعیف گشت دو باشد. از طرف دیگر فیلم خوب ماجرای نیمروز هم اسیر حواشی فراوان جشنواره امسال شد. فیلمی که مستحق بردن حداقل ده سیمرغ در بخشهای اصلی جشنواره امسال بود تنها به سه سیمرغ اصلی و دو سیمرغ فرعی اکتفا کرد تا بحثهای فراوانی پیرامون داوریهای امسال جشنواره فیلم فجر شکل بگیرد.
فرق حواشی ماجرای نیمروز با گشت دو در این است که حواشی ماجرای نیمروز نمیتواند برای مهدویان و فیلمش گیشه بسازد. نکته اُمیدوارکننده درباره ماجرای نیمروز(و شاید کل جشنواره) بردن سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه مردمی توسط این فیلم در جشنواره فجر امسال است. این سیمرغ نشان میدهد قشری که به سینما میرود و دیدن فیلمهای روی پرده را به طور جدی پیگیری میکند، کیفیت را تشخیص میدهد. این میتواند برگ برنده بزرگی برای مهدویان و تیم تهیه ماجرای نیمروز باشد.
انتخاب اکران نوروز انتخاب هوشمندانهای از طرف تهیه کننده فیلم است. چرا که با فروکش کردن ماجراهای جشنواره و از یاد رفتن اتفاقات آن، فیلمی چنین ارزشمند در هیاهوی اکران گم میشد. کما اینکه یک ماه بعد از عید انتخابات ریاست جمهوری در پیش است و بعد هم ماه مبارک رمضان از پی آن میآید و عملاً فصل مناسبی برای اکران ماجرای نیمروز باقی نمیماند. رضوی و مهدویان باید بتوانند از این فضا به طور مثبت استفاده کنند.
ماجرای نیمروز قابلیت فروشی خیلی خوب را دارد. فیلم محکم و خوشساختی است و میتواند بحثهای فراوانی پیرامون خودش شکل دهد. تیم تهیه این فیلم نباید از این ظرفیت و توان بالقوه غافل شوند. آنها باید تمام سعی و توانشان را به کار گیرند تا فیلم به اندازه شایستگیاش دیده شود. فیلم این ظرفیت را دارد که حداقل پنج میلیارد تومان فروش کند. باید دید عوامل فیلم میتوانند از تمام ظرفیتهای آن استفاده کنند یا خیر.
دیگر فیلم اکران نوروزی سال 96 آباجان است. هاتف علیمردانی قانون هر سال یک فیلم خودش را رعایت کرده و امسال هم با آباجان پا به عرصه اکران گذاشته است. آباجان هم در جشنواره فیلم فجر مورد توجه مردم قرار گرفت و یکی از سه فیلم برتر آرای مردمی جشنواره امسال شد. اما خود فیلم چیز دندانگیری نداشت. گرته برداری ضعیفی بود از «ابد و یک روز» و «شیار 143» با کلی ایده پراکنده که با هیچ چسبی به هم نمیچسبیدند. پایان بیربط فیلم هم ضربه نهایی را بر پیکره آن وارد میکرد و عملاً کلیت فیلم را از معنا تهی میساخت. اما فیلم نباید برای فروش نااُمید باشد. آباجان ویترین جذابی دارد. بازیگران آن عامل اشتیاق برانگیزی برای تماشای فیلم هستند، داستان خانوادگی آن هم قابلیت جذب مخاطب را دارد و با توجه به اینکه داستان فیلم در دهه 60 اتفاق میاُفتد، میتواند روی برانگیختن احساسات نوستالژیک تماشاگران هم حساب ویژهای باز کند.
اما فیلمی که دلیل بودنش در اکران نوروز مشخص نیست یک روز بخصوص همایون اسعدیان است. فیلمی که نه بحثی در جشنواره به راه انداخت، نه حاشیه خاصی داشت و نه داستان جذابی. معلوم نیست چرا چنین فیلمی با این داستان نخنما و کهنه و تیم تکراری بازیگران باید در نوروز امسال اکران شود. عوامل این فیلم اگر دقت نظر بیشتری داشتند فیلمشان را به مصاف چنین رقبای قدرتمندی نمیفرستادند. رقبایی که هر کدام دهها برابر بیش از این فیلم برای تماشا کنجکاوی برانگیز هستند.
شاید استدلال سازندگان یک روز بخصوص این بوده که از فضای پیرامونی دیگر فیلمها برای دیده شدن فیلم خودشان استفاده کنند و مردمی را که برای دیدن دیگر فیلمها از خانه بیرون میآیند به دیدن این فیلم هم ترغیب نمایند. باید دید یک روز بخصوص توانایی سوار شدن بر موج اکران نوروزی را دارد یا همراه این موج غرق خواهد شد.
«سه بیگانه» مهجورترین فیلم اکران نوروز است. فیلمی که هنوز دیده نشده و دربارهاش قضاوتی وجود ندارد. برای پیشبینی فروش این فیلم باید منتظر استارت آن بود. فیلم اگر استارت خوبی بزند و بتواند در روزهای نخست فروش خوبی داشته باشد میتواند اُمیدوار باشد که در ادامه راه با شیب ملایمی فروشش افزایش پیدا کند.
«خوب، بد، جلف» هم دیگر فیلمی است که به اکرانش همراه پنج فیلم دیگر در ایام نوروز ادامه میدهد. فیلمی که میخ خودش را محکم کوبید و توانست روزهای پرفروشی داشته باشد.
مسئله نگران کنندهای که در جشنواره امسال به شدت ذهن را درگیر میکرد مسئله اکران فیلمها بود. جز پنج فیلم حاضر در اکران نوروز (سه بیگانه در جشنواره حضور نداشت) تنها دو سه فیلم دیگر در کل جشنواره حاضر بودند که میشد روی فروششان حساب کرد. فیلمهای دیگر جشنواره یا خیلی ضعیف بودند یا اساساً فیلم اکران نبودند. با این وضع بعید است فروش امسال تکرار شود و ما شاهد ثبت رکوردهای پانزده و سیزده میلیارد تومانی باشیم. حتی فیلمهای مهران مدیری و سامان مقدم هم بعید است به چنین فروشی دست پیدا کنند.
فیلمهای اکران نوروز از حاشیه جشنواره به متن اکران آمدهاند. باید دید ادامه حواشی جشنواره گریبان فیلمها را در ایام اکران هم میگیرد یا خیر؟ اکران نوروزی مهمترین اکران سال است. میتوان از خلال فروش فیلمهای اکران نوروز چشمانداز کلی سینمای ایران در گیشه را مشخص کرد. اُمیدواریم شروع سال 96 شروع خوبی برای فیلمها باشد و مردم مثل سال گذشته سالنهای سینما را پر نگه دارند، چون در نهایت و فارغ از تمامی حواشی، فیلمها با تماشاگران است که معنا پیدا میکنند و اگر تماشاگران آنها را نبینند حداقل نیمی از دلایل ساختشان بر باد میرود.