به خوابگاه هر مدرسهای که پا بگذارید عکس یکی از این اشخاص را روی دیوار خواهید دید: مرلین مونرو Marilyn Monroe، آدری هپبورن Audrey Hepburn یا ژاکلین کندی Jackie Kennedy. این تصاویر فریبنده که تقریباً همیشه سیاهوسفید هستند و دیوارهای سیمانی را پوشاندهاند، هنوز هم به خاطر زیباییشان و نه چیز دیگری، تشخیص داده میشوند.
اما ناتالی پورتمن Natalie Portman در اتاق خوابگاه سال اولش در دانشگاه هاروارد هیچ پوستری بر روی دیوار نداشت.
پورتمن با حالت تأسف میگوید:
فکر میکنم من از آن بچههای جدی بودم و سمبل مد نداشتم. از کسانی مثل جین گودال Jane Goodall خوشم میآمد و عاشق آدری هپبورن Audrey Hepburn بودم اما بیشتر به خاطر کارهایش در یونیسف برای بچهها و امثال این کارها
قسمت جالب قضیه این است که در سن 35 سالگی خود پورتمن به یکی از الگوهای زیبایی تبدیل شد. او یکی از چهرههای شرکت دیگر است که تبلیغ فروش عطر در آگهیهای خوشساخت با موزیک فرانسوی و در یک باغ رز را بر عهده دارد. او معمولاً به عنوان یکی از خوش لباسترین ستارههای هالیوود شناختهشده که با لباس شبهای منحصربهفردش بر روی فرش قرمز قدم میزند.
اما معمولاً با پذیرفتن این بخش از شخصیتش در جدال است. او که فرزند دومش را باردار است، اخیراً از زمان زیادی که پیش از آماده شدن برای رویدادهای تبلیغاتی برای مو و آرایشش صرف میشود بسیار ناراحت است:“من میتوانستم زمانی که در حال آماده شدن آنجا نشستهام یک کتاب بنویسم.” او گفت با این قضیه بسیار مخالف است.
هنگام فیلمبرداری آخرین فیلمش «جکی» Jackie، او باید با این احساس کنار میآمد. این فیلم سرگذشت بانوی اول آمریکا پس از ترور وحشیانه جان اف کندی در سال 1963 است و تلاش میکند نقش بزرگ جکی کندی در شکل دادن میراث شوهرش، به واسطه حضورش در پیگیری برنامهریزی مراسم خاکسپاری را آشکار کند. همچنین فیلم از نشان دادن شهرت کندی به عنوان ستون مد برای کلاههای قوطی-مانندش و کتودامنهای پشمیاش (که پوشیدن یکی از آنها در انظار عمومی با لکه خون ج.اف.ک بسیار موردتوجه قرار گرفت) ابایی ندارد.
پابلو لارین Pablo Larrain کارگردان اهل شیلی بر این عقیده بود که علاقه کندی به زیبایی، بخش جدانشدنی از شخصیت داستان بود و در حین تصویربرداری هر صحنه از پورتمن میخواست که جمله “من عاشق زیباییام” را به زبان آورد.
پورتمن در حالی که بهطرف صندلی سیاه اداری به جای مبل مخملی برای نشستن میرفت گفت:
این قضیه تنها مربوط به فیلم نبود. من احساس میکنم که مخاطب کاملاً این حقیقت که جکی یک زیباشناس واقعی بود را احساس میکند. او عاشق پارچه و اینجور چیزها بود. او از طبیعت، هنر و موسیقی لذت میبرد. این همان حس زیباشناسی است؛ و این باعث میشود که با پیرامونتان ارتباط بگیرید. دیدن دنیا به عنوان مکانی زیبا و پر از شگفتی، حتی زمانی که زیر بمباران وقایع منفی باشید.
دقیقاً یک هفته قبل از شروع فیلمبرداری فیلم «جکی» Jackie در پاریس، خود عوامل هم دچار واقعه ناگواری شدند: یک سری حملههای تروریستی هماهنگ شده شهر را به همریخت و 130 کشته برجای گذاشت. پورتمن از قبل به خاطر شغل همسرش Benjamin Millepied که سرپرستی اپرا باله پاریس را بر عهده گرفت، تجربه چندین ساله زندگی در فرانسه را داشت و متوجه دگرگونی اوضاع آنجا شد.
“تمام شهر در شوک به سر میبرد. نیروی پلیس همه چا حضور داشت و مردم وحشت داشتند بیرون از خانه قدم بزنند.”
او از خودش میپرسید چطور ممکن است فیلمبرداری را شروع کند و آیا اصلاً کار درستی هست یا نه؛ اما موضوع فیلم را به یاد آورد که در میانه داستان قصه زنی را روایت میکند که در مواجه با آن فاجعه به خاطر کشور و مردمش باید بر خودش مسلط باشد.
پورتمن دراینباره میگوید:
“بهطور عجیبی، حمله پاریس فضای آسیبدیده و غمزدهای از اجتماع را پس از آن اتفاق هولناک برای ما فراهم آورده بود. جکی هنگام تشیع جنازه شوهرش باید در خیابان راه میرفت و با خودش میگفت ‘من از این ماجرا وحشتزده نخواهم شد’ و میبینید که چه شاهکاری برای کل کشور بود.”
آغاز کار پورتمن در فیلم «جکی» Jackie در پاریس بود، جایی که لارین را در یک رستوران محلی ملاقات کرد. او از پنج سال قبل در جریان ساخت این پروژه بود چراکه دارن آرونوفسکی Darren Aronofsky (کارگردان فیلم «قوی سیاه» که برنده شدن اسکار را برای پورتمن به ارمغان داشت) فیلمنامه را برایش فرستاده بود. ابتدا قرار بود آرونوفسکی کارگردانی این کار را بر عهده بگیرد و ریچل وایس Rachel Weisz این نقش را بازی کند، اما کمکم تصمیم گرفت تهیهکننده کار باشد. او از پورتمن پرسید آیا میتواند بجای همسر سابقش این نقش را بپذیرد یا نه اما پورتمن مردد بود.
او توضیح میدهد:
“وقتی پیشنهاد بازی در نقش یک فرد مشهور را میدهند مثل دعوت به خطر کردن است. من احساس کردم یک قلمرو خطرناک پیش روی من است مگر اینکه کارگردان خلاقی مرا هدایت کند.”
پس از پیشنهاد آرونوفسکی به لارین (که فیلم «باشگاه» The Club او را زمانی که رهبری هیئتداوران در جشنواره بینالمللی فیلم برلین را بر عهده داشت دیده بود) برای کارگردانی کار، نظر پورتمن همتغییر کرد.
لارین میگوید: “من با پورتمن در پاریس ملاقات کردم و به او گفتم تنها در صورتی این فیلم را میسازم که او این نقش را بازی کند. نمیتوانستم تصور کنم کس دیگری این نقش را بازی میکند. بدون شک، مطمئن هستم بازیگران بسیاری وجود دارند که از عهده نقش جکی به خوبی برمیآمدند؛ اما به نظرم هیچکدام دارای این درجه از رمز و راز و ظرافت نبودند.”
زمانی که لارین متوجه شد پورتمن نمیتواند صدای شبیه به کندی که قابلتشخیص باشد را تقلید کند گفت که هرگز نگران ارائه بخش تکنیکی کار توسط پورتمن نیست. به نظر او این بازیگر یک معما بود: “و این چیزی است که شما از قبل دارید و نمیتوانید لزوماً آن را بازی کنید.”
پورتمن ماهها زمان صرف تحقیق درباره کندی کرد؛ هر کتابی که روی وبسایت آمازون پیدا میکرد را میخرید و نسخههای نوشتاری تمام مصاحبههای کندی با Arthur M. Schlesinger Jr تاریخنویس را بهدقت مطالعه میکرد. او با یک مربی فن بیان بنام Tanya Blumstein کار میکرد تا به آهنگ صدای کندی (که با تور کاخ سفید در سال 1962 برای یک برنامه ویژه تلویزیونی توسط کندی ارائه شد) برسد. لارین به پورتمن گفته بود که قصد دارد تصاویر واقعی از آن برنامه دوساعته ویژه را با اجرای بازیگر تلفیق کند. برای همین پورتمن و مربیاش این تور را بهطور وسیعی مورد مطالعه قرار دادند.
پورتمن اضافه میکند: “ما هر کلمه را موشکافی میکردیم؛ مثلاً ‘پ’ را اینجا محکم تلفظ کن، یا ‘ر’ را در آخر این کلمه بیان نکن.”
در ابتدای کار، صدای او بسیار شبیه به کندی شده بود و بازیاش برخی اعضای پشتصحنه را متحیر کرد.
آرونوفسکی اذعان کرد: “وقتی روزنامهنگاران به سر صحنه میآمدند گفتگوی کوتاهی با آنها داشتیم. همه با نگرانی میپرسیدند “این زیاد نیست؟ اما وقتی این را با ژاکلین مقایسه میکردیم، واضح بود که زیاد از حد نبود.”
از نظر منتقدین هم اجرا زیاد از حد نبود و بازیگر را از آغاز اکران فیلم در جشنواره فیلم ونیز در ماه سپتامبر غرق در تحسین کردند. بیشتر کارشناسان بخش جایزه روی پورتمن برای چندین ماه به عنوان نامزد بهترین بازیگر زن قفل کرده بودند. این رضایت میتوانست دوباره پورتمن را به مسابقه اسکار برای اولین بار پس از 2011 بازگرداند. (او همچنین در سال 2004 نامزد بازیگر نقش مکمل برای فیلم «نزدیکتر» Closer شد.)
پورتمن 4 ماه بعد از گرفتن جایزه اسکارش، فرزند اولش را به دنیا آورد و در این مدتزمان زیادی برای نگرانی راجع به تصمیمش برای تکمیل این برد نداشت. او بیان میکند:
کار بعدیام چه خواهد بود؟’ برای من مسئله مهمی نبود چون ‘صاحب فرزند شده بودم’ و فکر میکنم بسیار خوششانس بودم که چیزی داشتم که کانون توجه من در زندگی شد.
در سالهای پس از «قوی سیاه» Black Swan شغل پورتمن دارای افتوخیز شد: او در دو فیلم «ثور» Thor برای مارول استودیوز Marvel Studios ظاهر شد، در فیلم ترنس مالیک Terrence Malick بازی کرد و اولین فیلمش را کارگردانی کرد که بر اساس یک داستان اسرائیلی بنام «قصه عشق و تاریکی» A Tale of Love and Darkness بود و در فیلم «جین دست به اسلحه می برد» درخشید که مملو از صحنههای درگیری است.
پورتمن که اولین نقشش را در سن 11 سالگی و در فیلم مهیج لوک بسون Luc Besson به نام «حرفهای» The Professional ایفا کرد افزود:
من مدت زیادی است که این کار (بازیگری) را انجام میدهم و نتایج مختلفی در بر داشته است. شما با نیتی خوب و انتظاراتی بالا وارد هر نقش میشوید و بیشترین چیزی که آرزوی داشتنش را دارید، حقیقتاً برآوردن یک تجربه است؛نقش جکی یکی از کامیابیهای بسیار بسیار خلاقانه بود. من به آن رسیدم و مسائل دیگر مهم نیستند.
Post Views:
93