خبرگزای مهر-گروه هنر-محمد صابری: بهمنماه سال 1390 و درست در اوج روزهای برگزاری مهمترین رویداد سینمایی کشور بود که پیوند مستطیل سبز و پرده نقرهای تثبیت شد؛ همزمانی برگزاری هفتادوچهارمین دربی پایتخت با سیامین دوره جشنواره فیلم فجر بهانهای شد تا با تصمیم متفاوت برنامهریزان اکران فیلمها در سالن همایشهای برج میلاد، سانس نمایش یک فیلم لغو و بهجای آن بازی استقلال و پرسپولیس بهصورت زنده در سالن ویژه اصحاب رسانه و هنرمندان سینما روی پرده برود؛ تصمیمی که میتوان آن را متأثر از حرفوحدیثهای سال قبلتر از آن درباره تصمیم مدیران وقت سازمان سینمایی برای اکران بازیهای جامجهانی 2010 در سینماها و ممانعت نیروی انتظامی از اجرایی شدن آن دانست.
روند دراماتیک و برد بهشدت سینمایی پرسپولیس در آن دربی با نتیجه 3 بر 2 آن هم با گلهای به ثمر رسیده در 10 دقیقه پایانی دیدار سبب شد که برخی منتقدان سینمایی کنایه خود نسبت بهجای خالی داستان و درام در فیلمهای آن دوره جشنواره را اینگونه بروز دهند؛ «بهترین فیلم جشنواره سیام، دربی پایتخت بود!» شاید بیراه نباشد اگر بگوییم طعم شیرین آن بازی دراماتیک، در شکلگیری وسوسه تکرار این تجربه در مقیاسهای بزرگتر هم بیتأثیر نبود.
مرور کوتاه؛ چالشهای تولد یک ایده
اکران فوتبال در سالن سینما هرچند تا چند سال پیش از آن اکران دراماتیک در جشنواره فجر ایدهای غریب به نظر میرسید، اما از جامجهانی 2010 و با استقبال از پخش برخی بازیها در سالن سینما بود که این ایده بهصورت جدی در دستور کار برخی مدیران وقت سینمایی قرار گرفت گرچه در آستانه جامملتهای 2011 مخالفت جدی نیروی انتظامی با تکرار این ایده باعث بایگانی شدن موقت آن شد.
اما کمتر از یک سال بعد المپیک و مسابقات فوتبال جام ملتهای اروپای 2012 بهانهای شدن تا رسمیترین اعلام نظر درباره پخش زنده مسابقات ورزشی بر پرده سینماها در قالب نامه علیرضا سجادپور مدیرکل وقت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی خطاب به انجمن سینماداران ثبت شود نامهای که طی آن 6 شرط وزارت ارشاد برای اکران فوتبال در سینماها بهصورت رسمی تبیین شد؛ «اخذ مجوز از اداره اماکن عمومی نیروی انتظامی»، «حضور مدیر سینما تا پایان پخش مسابقات»، «عدم تداخل با فیلمهای در حال نمایش»، «رعایت کامل شئونات اسلامی»، «امکان فنی پخش همزمان» و «اعلام سینماهای متقاضی تا 48 ساعت مانده به شروع مسابقه».
در میان اهالی سینما اصلیترین هواداران اجرایی شدن ایده «اکران فوتبال» در تمام سالهای گذشته «سینماداران» بودهاند. صنفی که طبیعت فعالیتشان اقتضا میکند که حساسیت ویژهتری بر «اقتصاد اکران» داشته باشند و از این منظر همواره بهرهمندی از ظرفیتهای غیرسینمایی اعم از نمایش فوتبال و یا حتی اجرای نمایشهای کمدی همواره برایشان موضوعیت داشته استجالب اینکه این شروط زمانی از سوی مدیران سینمایی مطرح شد که فرماندهان وقت نیروی انتظامی تهران بهویژه سردار احمدیمقدم اصلاً نظر مساعدی بابت تکرار تجربه نمایش فوتبال در سینماها نداشتند و با استدلال «پیشگیری از عوارض اخلاقی» حکم بر «ممنوعیت» آن داده بودند. حتی 2 سالن سینما که اقدام به بلیتفروشی برای اکران فوتبال به خانمها کرده بودند، چند روزی از سوی اداره اماکن پلمب شدند.
در همان ایام و زمانی که سینماداران تلاش میکردند شرط «اخذ مجوز از اداره اماکن» را از تعهدات خود خارج و آن را به سازمان سینمایی محول کنند، مدعی تازهای هم در فضای رسانهای به معادلات «اکران فوتبال در سینما» وارد شد. صداوسیما که آن زمان برای حق پخش بازیهای یورو 2012 حق پخش بالایی پرداخت کرده بود حالا نسبت به اکران زنده همین بازیها بر پرده نقرهای چندان روی خوشی نشان نمیداد.
تمام حساسیتهای یک تفریح!
در مرور فرآیند پرفرازونشیب پیوند فوتبال و سینما میتوان به موضعگیریها و تجربههای متنوع بسیاری اشاره کرد اما مرور کوتاه فوق کافی است تا بدانیم طرحی که همزمان با بازیهای جامجهانی فوتبال 2018 بهصورت گسترده در سینماهای کشور اجرایی شد، ریشه در چه پیگیریها و البته کشمکشهایی داشته است.
بهطور خلاصه اگر بخواهیم چالش موافقان و مخالفان اکران فوتبال در سینما را صورتبندی کنیم به دو گروه سینماییها و غیرسینماییها میرسیم؛ موضع گروهی که فارغ از مسایل صنفی و اقتصادی به موضعگیری له یا علیه این ایده میپردازند و از منظر اجتماعی این طرح را سودمند و یا مضر توصیف میکنند، خود حدیث مفصلی است که پرداختن به آن میتواند سوژه گزارش دیگری باشد اما در ادامه این گزارش از منظر دغدغههای صنفی اهالی سینما بهمرور جزییات این تجربه میپردازیم.
در میان اهالی سینما اصلیترین هواداران اجرایی شدن ایده «اکران فوتبال» در تمام سالهای گذشته «سینماداران» بودهاند. صنفی که طبیعت فعالیتشان اقتضا میکند که حساسیت ویژهتری بر «اقتصاد اکران» داشته باشند و از این منظر بهرهمندی از ظرفیتهای غیرسینمایی اعم از نمایش فوتبال و یا حتی اجرای نمایشهای کمدی همواره برایشان موضوعیت داشته است.
سوی دیگر معادله صنفی «اکران فوتبال» سینماگرانی هستند که آثارشان همزمان با رویدادهای مهم فوتبالی روی پرده است و معتقدند اختصاص یک یا چند سانس اختصاصیافته به آنها در چرخه اکران به فوتبال، در عمل موجب کاهش ظرفیت فروش بالقوه آنها شده و ضرر مالی برای آنها بهدنبال دارد.
فرهنگ متفاوت حضور در استادیومهای ورزشی با سالنهای سینمایی هم از نکاتی است که مدنظر طیفی از سینماگران است و از این منظر منتقد تبدیل شدن این ایده به یک روال ثابت در سینماها هستند. از نگاه فرهنگی البته گروه دیگری از سینماگران هم نگاهی تأییدی به این طرح دارند و معتقدند گروهی از مخاطبان بالقوه سینما به بهانه جذابیت فوتبال پایشان به سینما باز میشود و این فرآیند در بلندمدت میتواند «سینما رفتن» و «حضور در سالن» را تبدیل به یک عادت جمعی در جامعه کند.
چرتکه اقتصادی برای یک تفریح!
یک میلیارد و نیم تومان؛ این رقمی است که بهصورت رسمی از سوی سایت «سینماتیکت» بهعنوان درآمد حاصل از بلیتفروشی برای سه بازی تیم ملی ایران در جامجهانی 2018 روسیه در سینماها اعلام شد. اعلام این رقم خیلی زود «گیشه جامجهانی» را در کانون توجه اهالی سینما قرار داد.
برای اینکه تصویر روشنتری از حساسیتها نسبت به گیشه اکران فوتبال در سینماها داشته باشید ابتدا نیاز به یک مقدمه است.
براساس فرمول تعریف شده چرخه اکران، اگر مجموع فروش یک فیلم سینمایی در اکران را 100 درصد درنظر بگیریم، از این فروش 9 درصد بهعنوان مالیات نصیب دولت میشود و 5 درصد در قالب عوارض به شهرداری میرسد. 86 درصد باقیمانده بهصورت نصفنصف میان تهیهکننده و سینمادار تقسیم میشود و این یعنی سهم 43 درصدی هر یک از اینها. سینمادار مالکیت کامل در سهمش دارد اما تهیهکننده علاوهبر 10 درصدی که باید از سهمش به «پخشکننده» بدهد، هزینه تبلیغات و سایر عوامل فیلم را هم باید از همین بخش تأمین کند.
بهرغم مجموع فروش یک و نیممیلیاردی سه بازی تیم ملی ایران، بازیهای نیمهنهایی و فینال که بنابر مصوبه شورای صنفی از همان آغاز جامجهانی در نوبت اکران قرار داشتند، با افت استقبال مواجه شد و کمتر از 100 میلیون تومان فروش کرداین فرمول بهروشنی نشان میدهد که سهم اصلی از فروش فیلمها در اکران عمومی به «سینمادار» میرسد اما اگر بدانیم در فرآیند اکران فیلمهای خارجی و یا پخش فوتبال، اساساً «تهیهکننده» از چرخه محاسبات خارج میشود، متوجه میشویم که درآمد سینمادار چگونه با جهش مواجه میشود. به این نکته میتوانید ضریب افزایش قیمت بلیت را که معمولاً در این موارد بهصورت خودجوش در فرآیند فروش اعمال میشود هم اضافه کند.
گیشه جامجهانی 2018
بهطور موردی درباره بازیهای جامجهانی 2018 که با بلیت 20 هزارتومانی روی پرده سینماها رفتند، این حسابوکتاب به نتایج جالبی منتهی میشود.
براساس پیگیری خبرنگار مهر از سایت «سینماتیکت» بهعنوان مرجع اصلی پیشفروش بلیتهای اکران بازیهای جامجهانی، دیدارهای تیم ملی ایران در بیش از 100 سینما در کشور روی پرده رفته که با احتساب سینماهای چند سالنه (در مواردی بازی در 4 سالن یک پردیس سینمایی بهصورت همزمان پخش شده است) میتوان به رقمی حدود 120 سالن سینمایی رسید. نزدیک به 70 درصد این ظرفیت مربوط به سینماهای تهران بوده و در میان سایر شهرها هم اصفهان و مشهد بیشترین ظرفیت اکران را به نمایش بازیها اختصاص داده بودند.
بهرغم مجموع فروش یک و نیممیلیاردی سه بازی تیم ملی ایران، بازیهای نیمهنهایی و فینال که بنابر مصوبه شورای صنفی از همان آغاز جامجهانی در نوبت اکران قرار داشتند با افت استقبال مواجه شد و تنها 50 سالن سینمایی با تمرکز بیشتر در شهر تهران به نمایش این بازیها اختصاص پیدا کرد. با این وجود افت فروش بسیار قابل توجه بود و براساس ارقام ثبت شده در سینماتیکت مجموع سه بازی پایانی جام کمتر از 100 میلیون تومان فروش داشته است و این یعنی مجموع درآمد سینماها از نمایش 6 بازی جامجهانی 2018 را میتوان حدود یک میلیارد و 600 میلیون تومان برآورد کرد.
از نکات مهم درباره برنامهریزی پیشفروش بلیتهای مرتبط با بازیهای جامجهانی در سایت سینماتیکت این است که جداول اکران سینماها در این ایام از ابتدا برمبنای نمایش بازیهای طراحی شده و بهصورت مصداقی اکران هیچ فیلمی برای این نمایشها «لغو» نشده است.
از دیگر آمار جالب ثبت شده در سینماتیکت هم فروش سانسهای محدود نمایش فیلمهای روی پرده همزمان با بازیهای جامجهانی است. آماری که نشان دهنده افت شدید استقبال از فیلمها در این تایم دارد. بهطور نمونه در یکی از پردیسهای سینمایی شهر تهران، نمایش یکی از فیلمهای کمدی و پرفروش در سانس همزمان با بازی ایران و مراکش تنها با 5 مخاطب به ثبت رسیده است.
مطالبه سینماگران از سینماداران
فارغ از نکاتی که از محاسبات مالی گیشه اکران بازیهای جامجهانی میتوان استخراج کرد، آنچه این روزها در شورای صنفی نمایش همچنان موضوعیت دارد، تعیین سهم سینماگران از این گیشه است. صاحبان فیلمهای که در ایام جامجهانی بخشی از ظرفیت اکرانشان به جامجهانی اختصاص پیدا کرد، معتقدند که باید در سود حاصل از این اکرانها با سینماداران سهیم باشند.
براساس فرمول اکران که به آن اشاره شد، دولت، شهرداری و سینمادار سهمی مشخص از گیشه جامجهانی دارند و اما صاحبان فیلمها سهم تعریفشدهای در این معادله ندارند.
تا به اینجا شورای صنفی اکران با تمدید یکهفتهای اکران فیلمهایی که همزمان با بازیهای جامجهانی روی پرده بودهاند موافقت کرده است تا بخش از خسارات زمانی آنها برای نمایش عمومی جبران شود اما صاحبان فیلمها همچنان خواهان سهیم شدن در سود نمایش بازیهای جامجهانی هم هستند؛ سهمی که قرار است در جلسه این هفته شورایعالی اکران درباره میزان آن تصمیمگیری شود تا بلکه ابهام درباره سودمیلیاردی نمایش بازیهای فوتبال در سینماها برطرف شود.
هزینه و فایده متعادل میشود؟
طرح «اکران فوتبال در سینما» مانند هر ایده و طرح دیگری میتواند از جنبههای مختلفی مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد اما بازخوانی تجربههایی که تا به امروز در این زمینه پشت سر گذاشتهایم فرصت خوبی است برای شناخت کمبودها؛ لذت تماشای گروهی فوتبال در تاریکی سالن سینما بعید است درآینده جذابیت خود را از دست بدهد و سود اقتصادی حاصل از آن هم تضمینی است برای طرح گاهبهگاه این ایده بهخصوص از سوی سینماداران. به همین دلیل هم لزوم طراحی سازوکاری قانونمند و شفاف برای بازههای زمانی مشابه در آینده، بیش از هر زمان دیگر عیان است.
«اکران فوتبال در سینما» هم میتواند هزینه داشته باشد و هم فایده؛ هنر اصلی تنظیم نسبت این هزینه و فایده است برای «فرهنگ عمومی»، «اقتصاد فرهنگ»، «مخاطبان»، «اهالی سینما» و...