هرچند گل در باور عمومی حتی کم خطرتر از حشیش و ماری جوانا معرفی شده است اما میتواند آنقدر خطرناک باشد که با یک بار مصرف، فرد معتاد شود، چرا که به طور مستقیم بخشهای مسئول آرامش بخشی را در مغز فلج کرده و خود جایگزین آن میشود.
بنابراین مصرف کنندگان حتی یک بار این ماده مخدر دچار اضطراب شدید، بیقراری، وحشت زدگی، تپش قلب شدید و... میشوند، با این حال گل در ایران آنقدر بازار پررونقی پیدا کرده که براساس آخرین شیوع شناسی اعتیاد در کشور، دومین ماده مخدر مصرفی در میان مصرف کنندگان مستمر مواد مخدر به ویژه جوانان معرفی شده است.
به گفته روانشناسان، متاسفانه بحث درگیری و خشونت در میان مصرف کنندگان «گل» بیش از سایرین دیده میشود؛ هرچند در حال حاضر آمار رسمی در این خصوص نداریم اما شاهد هستیم اختلالات رفتاری رانندگیهای بی پروا و مصرف همزمان گل با مواد دیگر به ویژه الکل، باعث افزایش میزان خشونت بین مصرف کنندگان نسبت به سایرین میشود.
شیوع مصرف «گل» در بین دبیرستانیها
محمدرضا قدیرزاده، روانپزشک و درمانگر اعتیاد در این باره می گوید: متاسفانه در حال حاضر مصرف گل در کشور به شدت افزایش یافته و همانطور که پیش بینی میکردیم دومین ماده مصرفی کشور اعلام و جایگزین شیشه شده است.
وی ادامه می دهد: در حال حاضر مصرف کانابیس و مشتقات آن رتبه دوم مواد مصرفی در کشور را به خود اختصاص داده باعث خوشحالی بسیاری ها شده است، زیرا فکر میکنند اینکه گل جایگزین شیشه شده است، خیلی جای خوشحالی دارد که البته این مسئله را قبول ندارم.
این کارشناس و درمانگر اعتیاد ادامه می افزاید: اینکه تبعات شیشه نسبت به مصرف گل و حشیش بسیار بیشتر است، باعث میشود بسیاری از این جایگزینی خوشحال باشند اما باید بدانیم گروه سنی که در حال حاضر مصرف کننده گل، حشیش و ماری جوانا هستند در سنین پایینتری قرار دارند. باوجود آنکه سن مصرف در حال حاضر به طور رسمی اعلام نشده اما متاسفانه آنچه که ما میبینیم نشان دهنده آن است که سن مصرف به دبیرستان کشیده شده است و به طور کلی از سنین 15 سالگی به بعد شاهد افزایش شیوع مصرف کانابیس هستیم.
خندههای زیاد و بی مورد پس از مصرف گل
قدیرزاده در مورد علائم مصرف می گوید: فرد مصرف کننده این ماده پس از مصرف ضمن احساس دریافت انرژی بالا، سرخوش شده و پس از اثراتی که روی عملکرد سیستم مغزی وی میگذارد ممکن است باعث از دست رفتن تعادل، خندههای زیاد و بی مورد، خلل در تشخیص واقعیت شده و سرانجام رفتارهای غیرمتعارف از خود بروز می دهد؛ همچنین باعث افزایش ضربان قلب شده، لب و دهان خشک میشود و پس از تاثیراتی که بر روی عملکرد سیستم مغزی میگذارد باعث ازبین رفتن تعادل فرد خواهد شد.
اما آنچه در این میان اهمیت دارد این است که «گل» مانند «الکل» از جمله موادی است که دروازه مصرف محسوب می شود چراکه این دو، دروازه ورود و مصرف سایر مواد مخدر و محرک بوده و ضریب گرایش فرد به سمت مصرف تریاک، کراک، شیشه و ... را به شدت افزایش میدهند.
12درصد معتادان کشور«گلباز» هستند
فاطمه عباسی رئیس مرکز توسعه پیشگیری و درمان سازمان بهزیستی در خصوص علل توجه جوانان و نوجوانان به این ماده نیز می گوید: دسترسی آسان به این مواد باعث افزایش آن در میان افراد شده است. به طوری که امکان کشت و تولید بذر حشیش و شاهدانه در محلهای مناسب حتی در باغچه خانهها وجود دارد.
وی ادامه می دهد: برخی جوانان فکر میکنند مصرف حشیش و گل اعتیادآور نیست درحالیکه این تصور غلط است، چرا که این دو ماده نه تنها اعتیادآور هستند بلکه عوارض جسمی و روحی نیز مانند توهم به همراه دارند. کسب لذت ناسالم از سوی جوانان نیز یکی دیگر از دلایل گرایش آنان به مصرف این مواد است که این تفکر حاصل تبلیغات شبکههای ماهوارهای و رسانههای غیرمجاز است.
به گفته عباسی، مصرف گل دروازه ورود به مصرف مواد مخدر دیگر است و این ماده نیز مانند سیگار آغازکننده مصرف دیگر مواد مخدر است و بسیاری از معتادان ممکن است مصرف مواد را از گل شروع کنند.
این مقام مسئول از شیوع مواد محرک در میان زنان تهرانی بیشتر از مردان خبر داده و می گوید:تعداد معتادان کشور به 2 میلیون و 808 هزار مصرفکننده مستمر رسیده است که حدود 12 درصد از آنها گل مصرف میکنند. این درحالی است که ماری جوانا و مشتقات آن شامل گل پس از تریاک بهعنوان دومین ماده مخدر مصرفی در کشور شناخته میشود. همچنین بر اساس آخرین آمارهای شیوع شناسی اعتیاد، هماکنون 15 درصد از مصرفکنندگان «گل» دانشجویان هستند و دانشآموزان نیز ٣.٧ درصد مصرفکنندگان این ماده مخدر بودهاند.
وی می افزاید: در این میان 84.6درصد از مصرفکنندگان مردان مجرد و با تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم و ١5.4 درصد از مصرفکنندگان نیز زنان هستند. همچنین آمارهای بهزیستی حاکی از آن است که مصرف گل در میان تهرانیها بیش از دیگر استانها است. بر همین اساس این سازمان، در کارزاری از رسانهها خواست تا با آنها در خصوص آگاهسازی خانوادهها برای کاهش شیب آسیبهای اجتماعی و مصرف مواد مخدر همکاری کند.
جای خالی بسته درمان برای مخدرهای توهمزا
این درحالی است که درمان انواع مخدرها، محرکها، مصرف الکل و حتی قمار و سایر رفتارهای اعتیادآور همه دارای پایههای مشابه هستند در عین وجود این تشابه ها باید عوارض اختصاصی هریک از این مواد را در پروتکل درمانی آنها مشخص کرد؛ برای مثال برای درمان اعتیاد به مخدرها لازم است برای فرد متادون تجویز شود در حالیکه برای درمان محرک هایی چون گل، حشیش و... متادون موثر نبوده و باید درمانهای دارویی خاص آن تجویز شود؛به طوریکه برای درمان محرکها رفتار درمانی، حمایتهای درمانی، کنترل عواطف و احساسات فرد مصرف کننده، کنترل زمینههای بروز تلاطم و گرایش فرد به مصرف، مددکاری و غیره اهمیت بسیار بیشتری دارد.
قدیر زاده، روانپزشک و درمانگر اعتیاد می گوید: در بحث مواد توهم زا درمان خاص جایگزینی مناسبی نداریم، درمانها بیشتر درمانهای علامتی هستند و برای درمان مواد توهم زا متاسفانه در حال حاضر پروتکل درمانی مشخصی در کشور وجود ندارد و افراد با توجه به عوارض و علائم خود اقدام به علائم درمانی میکنند.
اسد بیگی، رئیس سابق اورژانس اجتماعی کشور نیز در خصوص درمان این مخدر می گوید: ممکن است برخی از پزشکان مدعی شوند که شیشه یا گل درمان ندارد اما وقتی این مسائل را میشنوید باید بدانید منظور از اینکه این مخدرها یا محرکها درمان ندارند آن است که آنها درمان «دارویی» ندارند بلکه درمان «علامتی» دارند؛ یعنی فرد مصرف کننده پس از مصرف این مخدرها یا محرکها دچار عوارضی همچون افسردگی میشود و به طور مستقیم برای درمان افسردگی آنها دارو تجویز میشود. بنابراین مانند تریاک یا هروئین نمیتوان آنها را درمان کرد. در خصوص گل و حشیش نیز مانند شیشه درمان اصلی «روان درمانی» است و دارو درمانی فقط برای عوارض جانبی آن ارائه میشود.
سعی در رسیدن به مرحله «رد دادگی»
جوانان معمولا به دلیل عدم آگاهی از عوارض و تبعات ناشی از مصرف محرکهایی با نامهای آشنا و ناآشنا، تاثیر پذیری از گروه همسالان و اغلب ژستها و پزهای اجتماعی و همچنین برای رهایی از مشکلات و دستیابی به شادیهای زودگذر در غیاب نشاط اجتماعی، سعی در رسیدن به مرحله «رد دادگی»، به این مواد گرایش مییابند.
پرویز افشار سخنگو و معاون کاهش تقاضا و توسعه مشارکتهای مردمی ستاد مبارزه با مواد مخدر در مورد علل گرایش مصرف گل معتقد است: با کاهش دسترسی به شیشه معتادان به سمت ماری جوآنا، حشیش و گل رفتند و از طرفی تغییر روند جهانی مصرف به سمت ماریجوآنا نیز موثر بود. سومین دلیل این گرایش راحتی مصرف است، معتادان به این مواد مثل سیگاری میتوانند آن را استفاده کنند و بکشند و مثل شیشه نیاز به پایپ و ادوات ندارد. ایجاد فضای کاذب در جوانها و دانشجویان هم چهارمین دلیل گرایش به این ماده مخدر است؛ این فضای کاذب و تبلیغات اغواکننده بخش عمدهاش از فضای مجازی نشات میگیرد، حتی در فضای مجازی تبلیغ آن را میکردند که چگونه بذرش را بکارید، نورپردازی و استفاده کنید و این چند عامل دست به دست هم داد و باعث شد میزان گل افزایش پیدا کند.
وی می گوید: این افزایش نه در جمعیت دانشجویی بلکه در جمعیت عمومی هم دیده میشود؛در سال 1390، 26 درصد از کل معتادان کشور شیشه مصرف میکردند و مقام دوم را در کشور داشت اما در سال 94-95 شیشه مقام چهارم مصرف و گل مقام دوم را بهدست آورد.
مطالعات شیوعشناسی در گذشته معمولا هر 10 سال یکبار اتفاق میافتاد اما با توجه به تغییر سریع الگوی مصرف، شیوعشناسی 5 سال یکبار شده، مطالعات میدانی نیز صورت میگیرد، بازار رصد میشود و پلیس پای کار است و وضعیت بیماران مراجعهکننده به کلینیکهای درمانی، شاخصهایی است که نشان میدهند گل جایگزین شیشه میشود و یک روند صعودی را طی کرده است به همین منظور لازم است که یک کار اساسی شروع شود که به نظر می رسد انجام مداخلات در فضاهای آموزشی و مجازی یکی از راه حل ها باشد.