بالاترین نرخ سود قطعی، قویترین ضمانت در بازپرداختهای ماهانه و فصلی، و معتبریترین محل سپره گذاری و صدها مزیت ویژه دیگر را فقط و فقط در این بانک جستجو کنید.
یک سرمایهدار با تجربه و عاقل همیشه به این فکر میکند که چگونه سرمایهاش را به کاری بزند که سود بیشتری عایدش شود. یکی در کار تجارت سرمایهگذاری میکند یکی در بانک سپردهگذاری میکند و همینطور هر کسی برای رسیدن به سود بالاتر و تضمینی ایدهای در سر میپروراند. نفس به جریان انداختن سرمایه خودش برکات بیشمار دارد، فردی و اجتماعی. چیزی که هست اینکه تجارت، حرفهایست ریسکپذیر، با حساب و کتابی پیچیده و حساس. ورود بیبرنامه به میدان رقابت، بازاریابی ضعیف، تب و تاب کاذب حاکم بر بازار، سیاستهای غلط اقتصادی یک دولت و... میتواند سرمایه هنگفت یک تاجر را بر باد دهد و او را تا مرز ورشکستگی بکشاند.
سپردهگذاری در بانک هم چندان تضمینکننده نیست. چون اولا: تعیین نرخ قطعی سود، شرعا اشکال دارد. ثانیا: در عقود و پیماننامههای بانکی، سپردهگذار باید بپذیرد که در سود و زیان شریک است، بنابراین، احتمال ضرر به طور قطع و یقین، منتفی نیست.
با این فرض، آیا جایی را میتوان یافت که بالاترین سود قطعی را بدهد بدون اینکه شائبه ربا در میان باشد؟ با قویترین ضمانت برای بازپرداخت؟
معتبرترین محل سپرهگذاری در کنار هزاران امتیاز ویژه و مزایای استثنایی را فقط و فقط میتوان در بانک خدا سراغ گرفت. در این سرمایهگذاری، خدا خود به عنوان مدیر عامل این بانک، طرف حساب شماست، اما حساب به نام شما راهاندازی میشود و تمامی سودهای حاصل از کارکرد حسابتان، در لحظه محاسبه و به حساب پساندازتان واریز میشود.
عجیبتر اینکه طرف حساب شما، همان کسی است که اصل این سرمایه را به شما به عاریت و امانت سپرده است. و حالا با مهربانیت تمام و لحنی آکنده از تشویق، از شما میخواهد تا از سرمایهتان بدو وام دهید! وامی توام با سود و بهرهای پرشمار به نام قرض الحسنه. ببینید:
مَنْ ذَا الَّذِی یقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً وَاللَّهُ یقْبِضُ وَیبْسُطُ وَإِلَیهِ تُرْجَعُونَ(بقره/245) کیست که به خدا «قرض الحسنهای» دهد، (و از اموالی که خدا به او بخشیده، انفاق کند،) تا آن را برای او، چندین برابر کند؟ و خداوند است (که روزی بندگان را) محدود یا گسترده میسازد؛ (و انفاق، هرگز باعث کمبود روزی آنها نمیشود). و به سوی او باز میگردید (و پاداش خود را خواهید گرفت).
قرض الحسنه یا به تعبیر دقیقتر: "قرض الحسن" در اصطلاح کتاب خدا، فرق میکند با قرض الحسنه مصطلح در اصطلاح فقها.
در این سرمایهگذاری، خدا خود به عنوان مدیر عامل این بانک، طرف حساب شماست، اما حساب به نام شما راهاندازی میشود و تمامی سودهای حاصل از کارکرد حسابتان، در لحظه محاسبه و به حساب پساندازتان واریز میشود.
وقتی مالی را به کسی قرض بدهی به قصد استرداد و نه رایگان، قرضگیرنده موظف است عین مال یا مالیت آن را به شما باز پس دهد. این همان قرض الحسنه فقهی است. اما وقتی خداوند میفرماید: به من قرضالحسنه بدهید، منظور صرف مال نیست که مستمندان را شامل نشود، بلکه هر کاری خیری است که برای او انجام شود، خواه عبادت باشد خواه انفاق مال، و خواه کار عام المنفعه.
خدا جایی دیگر ضمانت میکند که نه فقط اصل قرض شما را باز پس میگرداند: وما تُقَدِّموا لأنفُسِکُم مِن خَیرٍ تَجِدوهُ عِندَ الله(بقره/110) که آن را چندین برابر افزایش میدهد:فَیُضاعِفَهُ لَهُ أضعافاً کَثیرَة(بقره/245).
این معامله پرسود برای هر تاجر حسابگری وسوسهانگیز است. اما همانطور که هر معاملهای قانون و شرایط خودش را دارد،اینجا هم اگر کسی بخواهد با خداوند شریک شود، آنهم در اصل قرض و سود خالص نه زیان، به صورت قطعی و نه علی الحساب، صدالبته باید شرایط دهگانهاش را احراز کند. برخی اهل تفسیر (صاحب تفسیر نمونه) تفصیل این شرایط را اینگونه بازگو کردهاند:
1 - از بهترین قسمت مال انتخاب شود نه از اموال کم ارزش یا ایها الذین آمنوا انفقوا من طیبات ما کسبتم و مما اخرجنا لکم من الارض و لا تیمموا الخبیث منه تنفقون و لستم باخذیه الا ان تغمضوا فیه و اعلموا ان الله غنى حمید: (اى کسانى که ایمان آورده اید از اموال پاکیزه اى که به دست آورده اید، یا از زمین براى شما خارج ساخته ایم انفاق کنید، و به سراغ قسمتهاى ناپاک براى انفاق نروید در حالى که خودتان حاضر نیستید آنها را بپذیرید مگر از روى اغماض ، و بدانید خداوند بى نیاز و شایسته ستایش است ) (بقره - 267).
2 - از اموالى که مورد نیاز انسان است باشد، چنانکه مى فرماید و یو ثرون على انفسهم و لو کان بهم خصاصة : (آنها دیگران را بر خود مقدم مى دارند هر چند شخصا شدیدا نیازمند باشند). (حشر - 9).
3 - به کسانى انفاق کند که سخت به آن نیازمندند و اولویتها را در نظر گیرد للفقراء الذین احصروا فى سبیل الله : (انفاق شما (مخصوصا) براى نیازمندانى باشد که در راه خدا در محاصره قرار گرفته اند) (بقره 273).
4 - انفاق اگر مکتوم باشد بهتر است : و ان تخفوها و تو توها الفقراء فهو خیر لکم : (هر گاه آنها را مخفى ساخته و به نیازمندان بدهید براى شما بهتر است ) (بقره 271).
5 - هرگز منت و آزارى با آن همراه نباشد یا ایها الذین آمنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذى : (اى کسانى که ایمان آورده اید انفاقهاى خود
را با منت و آزار باطل نکنید) (بقره 264).
6 - انفاق باید تواءم با اخلاص و خلوص نیت باشد ینفقون اموالهم ابتغاء مرضات الله : (کسانى که اموالشان را براى جلب خشنودى خداوند انفاق مى کنند) (بقره 265).
7 - آنچه را انفاق مى کند کوچک و کم اهمیت بشمرد هر چند ظاهرا بزرگ باشد: و لا تمنن تستکثر: (به هنگام انفاق منت مگذار و آنرا بزرگ مشمر) (مدثر 6).
8 - از اموالى باشد که به آن دل بسته است و مورد علاقه او است لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون : (هرگز به حقیقت نیکوکارى نمى رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید) (آل عمران - 92).
9 - هرگز خود را مالک حقیقى تصور نکند، بلکه خود را واسطه اى میان خالق و خلق بداند: و انفقوا مما جعلکم مستخلفین فیه : (انفاق کنید از آنچه خداوند شما را نماینده خود در آن قرار داده است ) (حدید 7)
10 - و قبل از هر چیز باید انفاق از اموال حلال باشد، چرا که خداوند فقط آنرا مى پذیرد: انما یتقبل الله من المتقین (خداوند تنها از پرهیزگاران قبول مى کند) (مائده 27).
پیشنهاد میکنیم لذت سرمایهگذاری در بانک خدا از دست ندهید، و همین امروز در این بانک معتبر به افتتاح یک حساب قرض الحسنه مبادرت ورزید تا سند ششدانگ بهشت را به ارث ببرید.
نویسنده: شکوری
منبع : tebyan