بررسی فیلم Detroit: روایتی تأثیرگذار از بخشی تاریک در تاریخ آمریکا

کارگردان فیلم «دیترویت» Detroit، کاترین بیگلو Kathryn Bigelow، داستان شورش‌های سال 1967 شهر دیترویت، یکی از غم‌انگیزترین اتفاقات این شهر که تا حد زیادی به فراموشی سپرده شده است را روایت می‌کند. موضوع جنجال‌‌برانگیز شکنجه و قتل گروهی نوجوان سیاه‌پوست در متل الجزیره Algiers توسط پلیس‌های سفید‌پوست و لاپوشانی بعدازآن. بیگلو با ساخت این فیلم بعد از فیلم برنده اسکارش، «مهلکه» The Hurt Locker در سال 2008 در مورد جنگ عراق و فیلم «سی دقیقه پس از نیمه‌شب» Zero Dark Thirty در سال 2012، سه‌گانه فیلم‌های اقتباس گرفته از وقایع مهم و واقعی تاریخ را، کامل کرده است. با این‌که موضوع فیلم در مورد واقعه رخ داده در نیم‌قرن پیش است، اما کاملاً مناسب جامعه امروز است.
قبلاً فیلمی با عنوان «نبرد الجزیره» The Battle of Algiers ساخته شده بود، اما برخلاف فیلم ساخته جیلو پونته کوروو Gillo Pontecorvo، «دیترویت» بر درام موقعیت تمرکز دارد. پس از نمایش مقدمه‌ای در مورد مهاجرت عده زیادی از سیاه‌پوستان جنوب به شهرهای شمالی – نوشته هنری لوییس گیتس Henry Louis Gates و با تصویرهایی از نقاشی‌ «مهاجرت بزرگ» Great Migration جیکوب لارنس Jacob Lawrence- فیلم بیننده را به کلوب شبانه‌ای در خیابان دوازدهم و کلیرمونت Clairmount در روز 23 جولای، می‌برد و در‌ آنجا بیننده شاهد به هم خوردن مهمانی‌ای به مناسبت بازگشت سربازی از ویتنام، توسط پلیس‌های دیترویت، است. هنگامی‌که مأموران پلیس، در حال بیرون بردن بازداشتی‌ها از ساختمان هستند، جمعیتی برای نشان دادن اعتراضشان و جلوگیری از بردن آن‌ها، جمع می‌شوند و این شلوغی و آشفتگی به مدت 5 روز ادامه پیدا می‌کند که نتیجه آن درگیری‌ها، دستگیری‌های دسته‌جمعی، خشونت پلیس و مرگ بیش از 40 نفر، شامل مرگ دختربچه 4 ساله‌ای که پلیسی او را با تک‌تیراندازی اشتباه گرفته‌ بود و با شلیک گلوله باعث مرگ او شد، بود. این صحنه‌ها در «دیترویت» بسیار تأثیرگذار به تصویر کشیده شده‌اند و بیننده را به درون آن هرج‌ومرج و شلوغی و خشم جامعه آفرقایی-آمریکایی می‌کشد. پس‌ازاین اتفاقات، یکی از اعضای جوان کنگره به نام جان کانیرز John Conyers (با بازی لاز آلونسو Laz Alonso) اطمینان داد که “تغییر در راه است”. برخلاف تصور بیننده که خیال می‌کند «دیترویت» تنها روایت خشونت‌ها و درگیری‌های آن چند روز است، بیگلو پیچشی در داستان ایجاد کرده است و به نشان دادن داستان خواننده‌ای به نام لری رید Larry Reed (با بازی آلجی اسمیت Algee Smith) می‌پردازد. لری و گروهش قرار بود اجرایی را در سالن معروف فاکس شهر دیترویت به صحنه ببرند، اما به دلیل شرایط امنیتی شهر، برنامه لغو شد و لری و دوستش فرد تمپل Fred Temple (با بازی جیکوب لاتیمور Jacob Latimore) به متل الجزیره که به نظرشان امن‌تر و آرام‌تر است، می‌روند. از این‌ قسمت فیلم، داستان آن، نوشته همکار همیشگی بیگلو، مارک بول Mark Boal، از روایت صریح و تأثیرگذار واقعه‌ای تاریخی فراتر می‌رود و بسیار پیچیده‌تر و تأثیرگذارتر می‌شود. بیگلو یکی از فجیع‌ترین مورد‌های بدرفتاری مأموران پلیس در تاریخ آمریکا را، با جزییاتی دقیق و با ریزبینی، به تصویر می‌کشد. داستان ازاین‌قرار است که مرد جوانی به نام کارل کوپر Carl Cooper (با بازی جیسون میچل Jason Mitchell) به شوخی گلوله‌ای به بیرون از پنجره هتل شلیک می‌کند. پلیس به آنجا می‌آید و کوپر را به قتل می‌رساند و در تلاش برای پیدا کردن اسلحه، آزار روحی و جسمی این گروه از مردان جوان سیاه‌پوست و دو دختر سفید‌پوست را ادامه می‌دهد که منجر به مرگ دو نفر دیگر نیز می‌شود.
اینجاست که خشم و خشونت مأموران نژادپرست سفید‌پوست پلیس دیترویت، نشان داده می‌شود. سردسته آن‌ها، شخصیت موذی و بدجنسی به نام کراس Krauss (با بازی ویل پولتر Will Poulter) است و مأموران پلیس با بدتر شدن اوضاع، ترسیده‌تر و گستاخ‌تر می‌شوند. دراین‌بین، نگهبان جوان سیاه‌پوستی به نام ملوین دیموکس Melvin Dismukes، با بازی جان بویگا John Boyega با احتیاطی که یادآور سیدنی پوآتیه Sidney Poitier جوان است، اتفاقات را نظاره می‌کند.
مانند خیلی از نقش‌های پوآتیه، دیموکس مظهر پلیسی وظیفه‌شناس و بامسئولیت است، مردی که با بردن قهوه برای همکاران سفیدپوستش می‌خواهد به آن‌ها نشان دهد که با آن‌هاست.

 صحنه‌هایی مانند این است که با زیاد شدن ترس و وحشت فیلم، به «دیترویت» روح می‌دهد. (نقطه‌ضعف فیلم دیالوگ‌های آن است که به شکل مستقیم به نژادپرست بودن مأموران پلیس اشاره دارد.) بیگلو که بار دیگر با بری آکروید Barry Ackroyd، فیلم‌بردار فیلم «مهلکه» همکاری کرده است، همان حسی که شخصیت‌ها هنگامی‌که رو به دیوار متل ایستاده‌اند و نمی‌دانند زنده می‌مانند یا نه ‌ را به بیننده منتقل می‌کند.
هنگامی‌که فیلم به قسمت سوم خود می‌رسد، بیگلو از پاسخ دادن به سؤالات مهمی که در مورد اتفاقات شورش 1967 افتاد، می‌گذرد. سؤال‌هایی مانند: چرا سیاه‌پوستان خانه‌های خود را آتش زدند؟ چرا فروشگاه‌های خود را غارت کردند؟ بیگلو از این سؤالات رایج گذشت تا به مسئله مهمی اشاره کند: چرا به این قسمت از تاریخ آمریکا توجه نشده است؟ و چرا مشابه اتفاقات امروزه است؟
بیگلو و گروه بااستعدادش با ترکیب نکات باارزش فیلم‌های «مهلکه» و «سی دقیقه تا نیمه‌شب»، زبان سینمایی جدیدی را به وجود آوردند: ترکیبی از واقعیت و تخیل که شکل و ریتم غیرقابل‌پیش‌بینی آن برای توصیف صحنه‌های غیرقابل درک مناسب است.
«دیترویت» اثری بی‌پروا و جسور هنری است، درعین‌حال یادآور واقعه تاریخی و مرگ و اهمیت زندگی است. این فیلم به خاطر بیدار کردن اخلاقیات، اثری بسیار مهم و ارزشمند است.نظر برخی از منتقدان در مورد این فیلم:
میک لاساله Mick LaSalle، منتقد San Francisco Chronicle در ستایش این فیلم می‌گوید: “«دیترویت» فیلمی است که شما را عصبانی می‌کند. درواقع برای عصبانی کردن شما ساخته شده است و برای نشان دادن داستان خود از چیز زیادی کمک نمی‌گیرد و همین سادگی و روراست بودن آن است که جالب است. «دیترویت» فیلمی سخت و ناراحت‌کننده است، اما تماشای هر دقیقه از آن ارزشمند است.”
اوون گلیبرمن Owen Gleiberman منتقد مجله ورایتی Variety، این فیلم را اثری ارزشمند می‌داند و در مورد پیام آن می‌گوید: “بیگلو که بار دیگر با مارک بول برای فیلم‌نامه فیلمش همکاری کرده است، تصویری آشفته و پرانرژی از تقابل نژادها در آمریکا به نمایش می‌گذارد و قدرت فیلم در همین است که فیلم پیام‌های اخلاقی حوصله‌سربری تحویل بیننده نمی‌دهد، بلکه تماشای انگیزه مردم در موقعیت‌های سخت و دفاع از حق خود است که ارزشمند است.”
لیا گرینبلات Leah Greenblatt منتقد Entertainment Weekly، «دیترویت» را تلاشی موفق برای نمایش بخشی تاریک از تاریخ آمریکا دانست و ازنظر او اتفاقات فیلم، نشان‌دهنده این است که با فراموش شدن نوع‌دوستی، چه بر سر ما می‌آید.
همچنین بخوانید:
معرفی و نقد فیلم Mudbound
جالب‌توجه‌ترین کارگردانان زن عصر حاضر ـ قسمت دوم

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر