بدون تردید بهترین فیلم اکران نوروزی، دومین فیلم محمدحسن مهدویان«ماجرای نیمروز» است. این فیلم روایتگر مقطع تاریخی حساس سال 60 در کشور است و در ژانر تریلر جاسوسی تولید شده است .هرچند فروش این فیلم تا به حال به نسبت آثار کمدی پایینتر بوده اما احتمالا با پایان تعطیلات و فروکش کردن تب تماشای فیلمهای کمدی و البته افزایش سالنهای اکران، فروش بهتری را تجربه خواهد کرد.
خلاصه داستان: فیلم به ترورهای سال 1360 به دست گروه مجاهدین خلق میپردازد. این درگیریها پس از برکناری ابوالحسن بنیصدر از مقام ریاست جمهوری توسط مجلس، شدت میگیرد. گروهک منافقین دست به ترورهای موفق و ناموفق مقامات ارشد حکومت میزند. از سوی دیگر، سازمان اطلاعات کشور و اطلاعات سپاه با همکاری هم درصدد دستگیری اعضای این گروه برمیآیند. در این میان، روابط سابق بین یکی از اعضای سپاه و زنی از اعضای منافقین که در گذشته در دانشگاه همکلاس بودهاند ماجراهایی را خلق میکند و ...
عوامل فیلم : کارگردان: محمد حسین مهدویان/ نویسنده: محمد حسین مهدویان، ابراهیم امینی/ بازیگران: احمد مهرانفر، هادی حجازی فر، مهرداد صدیقیان، مهدی زمین پرداز، لیندا کیانی، مهیا دهقانی، جواد عزتی، مهدی پاکدل و حسین مهری/ مدیر فیلمبرداری: هادی بهروز/ تهیه کننده: سید محمود رضوی.
صحبتهای عوامل فیلم:
محمدحسین مهدویان: ما میخواستیم فیلم خوب با یک قصه داخلی بسازیم و همانطور که ما فیلمهای کشورهای دیگر را میبینیم و با تاریخ و قصههای آنها آشنا میشویم، امیدوار باشیم آنها هم فیلم ما را ببینند و با تاریخ معاصر ما آشنا شوند.
هادی حجازیفر: یک جورهایی سرقفلی فیلمهای حسین (مهدویان) هستم. خودش مرا کشف کرده و خودش هم باید مرا به نتیجه برساند. من و حسین رفیقیم. اتفاقا من جزو اولین نفراتی بودم که حسین برای این فیلم (ماجرای نیمروز) با او تماس گرفت و صحبت کرد. گفت میخواهم یک فیلم بسازم، آمادهای؟ گفتم میآیم دستیارت میشوم. گفت دستیار چیه؟ میخواهم بازی کنی. فعلا که هر کاری حسین بسازد، من به عنوان بازیگر در آن هستم، مگر اینکه روزی دعوایمان بشود.
مهدی پاکدل: باور کنید اگر فیلمنامه را به من میدادند و میگفتند خودت یک نقش را انتخاب کن، قطعا مسعود کشمیری را انتخاب میکردم، چون این کاراکتر بازیگری میخواست و با وجود کوتاه بودن دلم میخواست آن را بازی کنم.
هادی حجازی فر در نمایی از فیلم
آنچه منتقدان گفتند:
سایت سلام سینما: مهدویان فیلمساز آیندهداری است. او تکنیک سینما را به خوبی میشناسد. تسلط خوبی بر میزانسن دارد و با اعتقادش فیلم میسازد. تاریخ را خوب بلد است و با تحقیق سراغ داستانهای حساس میرود. پیش از این نمونه بسیار بدی درباره موضوع مجاهدین خلق در سال گذشته بر پرده سینما رفت (سیانور ساخته بهروز شعیبی) که همه را ناامید کرد. اما مهدویان فرم شخصی خودش را پیدا کرده است و فیلم موفقی ساخته، باید دید اگر تصمیم بگیرد درباره امروز ایران فیلم بسازد سراغ چه موضوعی خواهد رفت و از چه زاویهای به آن نگاه خواهد کرد.
سایت نماوا: «ماجرای نیمروز» پیش از آنکه به خود فیلم بپردازیم از این حیث واجد اهمیت است که خبر از ظهور استعداد نوپایی در سینمای ایران میدهد که اگر با همین رویه پیش برود، بعدها تبدیل به نام مهمی در سینمای ایران خواهد شد. نه صرف مهارتهای فیلمسازیاش که در اسلوبی جهانشمولتر نحوه مواجهش با فیلمسازی و چگونگی استفاده از امکانات و موقعیتها در پشتصحنه و بهکارگیری آنها در روایت و جلوی دوربین به شکلی که هم موضع شخصی و برداشت خود را در فیلم بپروراند، هم مغایرتی با خوانش رسمی نداشته باشد، هم سازمان سینمایی اوج را راضی به حمایت و سرمایهگذاری بر فیلمهایش کند و هم در نمایش آن فیلم دل جوانی را که از آرمانها و گفتمان رسمی حاکمیت فاصله زیادی دارد، به دست بیاورد.
ماهنامه فیلم: ماجرای نیمروز ساختهی محمدحسین مهدویان با هیچ سنجه و معیاری در ابعاد سینمای ایران نمیگنجد و یک پرش بلند برای قهرمان نوآمدهای است که همهی رکوردهای پیش از خود را شکسته و قرار است یکهتازی کند. ماجرای نیمروز از هر حیث واجد ویژگیهای فوقالعادهای است که در هر موردش میشود چند صفحه نوشت و به زوایای این هندسهی غریب ولی شکیل پرداخت.
احمد مهرانفر در نمایی از فیلم
نظر کاربران چیست؟:
صالح کاربر سینما تیکت: واقعا از تماشای فیلم لذت بردم. صحنههای فیلم بسیار طبیعی و عالی هست که گاهی اوقات فراموش میکنی که فیلم هست و خودت رو درگیر ماجراهای فیلم میبینی و پر از دلهره و اضطراب در آشوب ها میشی. واقعا دست مریزاد...
تارا کاربر خبرگزاری مهر: خیلی فیلم خوبی بود. راستش فکر کردم ممکنه کسل کننده باشه چون فیلمهای پلیسی دوست ندارم اما اینطور نبود. بازیگر نقش کمال عالی بود چقدر از دستش خندیدیم.
فرخ کاربر سایت کافه سینما: بعد از اکران جشنواره باز برای دومین بار فیلم رو دیدم و به همون اندازه دوست داشتم. خوشحالم کارگردانی مثل مهدویان در سینمای بی رمق ایران کار میکنه. کارگردانی که با انگیزه است و سفارشی ساز نیست. مهدویان خیلی بهتر از ابراهیم حاتمی کیاست خیلی بهتر و البته با انگیزهتر و با سوادتر.
بازیگران اصلی در نمایی از فیلم
حواشی:
داستان فیلم در مقطع زمانی یکساله میگذرد اما تمام بخشهای آن زمستان سال گذشته فیلمبرداری شد.
فیلم موفق به کسب جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در جشنواره سال گذشته شد.
محمد حسن مهدویان هنگام گرفتن جایزه سیمرغ بلورین مردمی اعلام کرد مهمترین جایزه جشنواره را فیلم او گرفته است.
چهار نهاد مهم دولتی و نظامی در تهیه فیلم نقش داشتند.
مهدویان چند روز پیش در مصاحبهای از نحوه اختصاص سالنهای سینما به فیلمش گله کرد و گفت در شهرستانها فیلمش اکران نشده و فقط به فیلمهای کمدی بها داده شده است.
با وجود تعداد سالنهای کمتر به نسبت آثار کمدی این فیلم توانست در روز هفتم فروردین به فروش یک میلیارد تومانی برسد.
نظر من را بخواهید:
مهدویان با ساخت دومین فیلم اش نشان داد عاشق سینماست و از ریسک کردن ابایی ندارد و بیش از آنکه نگران نکوهش و نقد منفی باشد یا دلبسته تشویقها و تمجیدها شود، برایش ساخت فیلم خوب و خلق جاذبه روی پرده سینما مهم است. چنین کارگردانی میتواند تنها 5 ماه مانده به جشنواره فیلم فجر شروع کند به نوشتن فیلمنامهای تاریخی در ابعاد داستانی وسیع و فیلمی را در دو ماه سرد پاییزی جلوی دوربین ببرد که داستانش در یک سال میگذرد.
فیلم هم در ابعاد فنی و هم از نظر داستانی مانند فیلم قبلی مهدویان خیرهکننده عمل میکند. مهدویان این بار باید دهه شصت را نه در جبهه و بیابان که در شهر وکوچه خیابانهای تهران برای مردم زنده میکرد و در کمال قدرت و نکتهسنجی به این مهم دست یافته. تصاویر درگیریهای خیابانی که بخش عمدهای از فیلم را میسازند با اعتماد بهنفس کمنظیر کارگردان همه واید تصویربرداری شدهاند. دقت در جزئیات آنقدر زیاد بوده که دوربین بازیگوشانه به هر جهت سرمیکشد و هیچ محدودیتی برایش وجود نداشته. فیلمبرداری بسیار درخشان است و میزانسنها پخته به نظر میرسند. بازیهای فیلم هم همگی خوب هستند. حتی بازیگران کمدی مانند احمد مهرانفر و جواد عزتی که در نگاه اول برای فیلم خشن و اکشنی مانند «ماجرای نیمروز» اشتباه به نظر میرسند در جای خود عالی کار کردهاند اما بهترین بازی فیلم بی شک متعلق به هادی حجازی فر است که سال گذشته نیز با بازی درخشانش در نقش حاج احمد متوسلیان خوش درخشیده بود. حجازی فر در این فیلم نقش فرماندهای را بازی میکند که به جهت مصلحتهای سیاسی و علیرغم میل باطنیاش برای مبارزه با منافقین به تهران آمده و همچون تمام قهرمانهای دوستداشنتی فیلمهای تریلر عملگرا، شتابزده، شجاع و مهربان است. بازی خوب این بازیگر حتی فضای فیلم را در بسیاری از لحظات تلطیف کرده و از تماشاگر خنده میگیرد.
اگر چه شخصا عقیده دارم هر کارگردانی باید ساخت فیلم در گونههای مختلف سینمایی را تجربه کند اما دوست دارم مهدویان دستکم چند فیلم تاریخی دیگر هم بسازد. این ژانر در سینمای ایران بسیار مهجور بوده و هست و حالا که کارگردانی با این چیرهدستی و جسارت میتواند قدم در کوچه پس کوچههای تاریخ بگذارد و با این لحن جذاب آن را روی پرده سینما منعکس کند چه خوب است که در این ژانر باز هم فیلم بسازد و با روایتهای درگیرکنندهاش تماشاگران را به کنکاش در تاریخ معاصر و اشتیاق برای دانستن و فهمیدن بیشتر تشویق کند.