در اعتدال و میانه روی، نه فقر است که انسان از آینده خود بیمناک باشد و نه طمع و خواسته های روز افزون که انسان را از یاد خدا غافل و از مسیر تعالی منحرف سازد.
اگر انسان بخواهد در کار و تلاش دنیایی، گرفتار حرص و طمع نشود، باید اعتدال و میانه روی را سرلوحه برنامه هایش قرار دهد، میانه روی و اعتدال همان صفت پسندیده ای است که آموزه های دینی و عقل ما را به آن فرا می خواند. اگر انسان توانست در مقابل خواسته های نفسانی که وی را به حرص و طمع دعوت می کند که نتیجه اش طغیان و سرکشی است، مقاومت کند. به حد اعتدال خواهد رسید. در اعتدال و میانه روی، نه فقر است که انسان از آینده خود بیمناک باشد، و نه طمع و خواسته های روز افزون که انسان را از یاد خدا غافل و از مسیر تعالی منحرف سازد و این همان قناعتی است که آموزه های دین ما را به رعایت آن در زندگی فراخوانده است؛ یعنی اکتفا کردن به حد متعارف زندگی براساس معیارهای دینی، و پرهیز از تجمل گرایی، و دوری از شکوه و گلایه از وضعیت موجود.
قناعت حالتی است نفسانی که باعث اکتفا کردن به قدر حاجت و ضرورت می شود. این صفت از صفات فاضله و اخلاق خوب است و بسیاری از صفات دیگر مربوط به آن است.
قناعت مستلزم غنا و بی نیازی است، معمولا انسان های قانع احساس بی نیازی می کنند و از درخواست و طلب از دیگران خودداری می کنند. امام علی علیه السّلام فرمود: «ای فرزند آدم! اگر از دنیا آن قدر می خواهی که کفایت تو را کند، اندک چیزی از آن تو را سیر می کند و اگر زیادتر از کفایت می طلبی، تمام آنچه در دنیا هست تو را سیر نخواهد کرد و کفایت تو را نخواهد نمود.» (قمی، عباس، خلاصه معراج السعاده، ص 91)
قناعت یکی از فضائل بالای انسانی است که خود دارای دو مرتبه عالی و عالی تر (اعلی) است. در مرتبه عالی، انسان، به حد ضرورت مال راضی است و در مرتبه عالی تر (اعلی) علاوه بر قناعت، انسان از روحیه ایثار و گذشت نیز برخوردار است.برخی از آثار قناعت را بشناسیم:
١ـ آرامش روحی، روانی: (مهدوی کنی، محمد رضا، نقطه آغاز در اخلاق عملی، ص 634) مهمترین بارزه صفت قناعت همان رضایت خاطر و روحیه بالای انسان های قانع نسبت به مقدرات عام است در واقع بسیاری از جرمها، دزدی ها، بی عدالتی ها، رشوه دهی ها و رشوه گیری ها که در دنبال آن تشویش و نگرانی است بخاطر حرص و غافل بودن نسبت به گنج قناعت است.
٢ـ عزت و سرفرازی: (مهدوی کنی، محمد رضا، نقطه آغاز در اخلاق عملی، ص 642) پیامبر _ صلّی الله علیه و آله _ فرمودند شایسته نیست مؤمن خود را ذلیل کند.
انسانی که به کم خود قانع است هیچ گاه دست نیاز به سوی دیگران برای کسب مال زیادتر بر نمی آورد و عزت نفس خود را حفظ می کند به همین خاطر است که در روایت از قناعت تعبیر به «گنج بی پایان» شده است.
٣ـ زندگی پاکیزه: (مهدوی کنی، محمد رضا، نقطه آغاز در اخلاق عملی، ص 642) از حضرت علی علیه السلام سؤال شد منظور از زندگی پاک در آیه ذیل چیست «هر کس که عمل صالحی انجام دهد، اگر مؤمن باشد، ما او را به زندگی پاک زنده خواهیم کرد» (نحل/96) حضرت در جواب فرمودند: منظور قناعت است.
4 محبوب مردم: کسی که روحیه بی نیازی دارد و منیع الطبع است نزد مردم نیز محبوب است مردم از چنین فردی راضی اند و بیشتر دوست دارند که با او پیوند دوستی برقرار کنند چرا که او از شکرگذارترین مردم است و هیچ وقت به خاطر حرص و جمع مال و... از خط عدالت خارج نمی شود.
٥ـ قناعت بهترین کمک برای اصلاح نفس است (میزان الحکمه، بحث قناعت) چون بیشتر شهوترانی ها و عنان گسیختگی های نفس به خاطر حرص و زیاده خواهی است ولی کسی که به سلاح قناعت مجهز است، زمینه خوبی برای تزکیه و تهذیب نفس پدید آورده است، برای این که این امر واضح تر شود، به زندگی افراد حریص بنگرید که چگونه از حرص آنها اغلب شرارت ها برمی خیزد.
٦ـ راحتی بدن: (میزان الحکمه، بحث قناعت) حریص علاوه بر این که آرامش روحی خود را به هم می زند همیشه در تعب و رنج جسمانی است به این در و آن در می زند تا بیشتر و بیشتر به دست آورد که «حریص به جهانی گرسنه است و قانع به نانی سیر»
مراتب قناعت: (نقطه آغاز در اخلاق عملی، ص 634) قناعت یکی از فضائل بالای انسانی است که خود دارای دو مرتبه عالی و عالی تر (اعلی) است. در مرتبه عالی، انسان، به حد ضرورت مال راضی است و در مرتبه عالی تر (اعلی) علاوه بر قناعت، انسان از روحیه ایثار و گذشت نیز برخوردار است.
از چه راههایی می توان قناعت ورزی را در زندگی تقویت کرد؟
از جمله بهترین راهها برای تقویت قناعت، تفکر در علت جمع آوری مال و ثروت و آفت های دنیوی است که امکان دارد، برای آن مال اتفاق بیفتد؛ به اینکه آدمی بیندیشد، حرص در جمع آوری مال، زیادتر از قدر ضرورت برای چیست؟
امام علی علیه السّلام فرمود: «ای فرزند آدم! اگر از دنیا آن قدر می خواهی که کفایت تو را کند، اندک چیزی از آن تو را سیر می کند و اگر زیادتر از کفایت می طلبی، تمام آنچه در دنیا هست تو را سیر نخواهد کرد و کفایت تو را نخواهد نمود
اگر برای اولاد ذخیره می کند، بداند که خدای او و خدای اولاد او یکی است و آن خدایی که به او روزی داده، به اولاد او نیز خواهد داد. اگر برای خودش جمع آوری می کند، اولاً مقدار عمری را که قرار است زندگی کند، معین نماید و به اندازه آن جمع کند و فکر کند، آیا وقتی هست که او نیز سیر شود.[1]
بهرحال برخی نکات دیگر هست که در این امر قناعت ما را تشویق می کند که به ذکر بعضی از آنها می پردازیم:
١ـ توجه به مقام با عظمت انسانی: اگر قیمت خود را بدانیم، با حرص و طمع، آن را ضایع نمی کنیم و به ایجاد ملکه قناعت در خود می کوشیم و این مقام را با درخواست از دیگران ضایع نمی کنیم.
(اگر قیمت خود را دانستیم و از آنچه خدا به ما داده راضی شدیم، دیگر احساس کمبود نمی کنیم و به غیر از نیاز، خود را حریص نمی کنیم و قانع می شویم)
٢ـ شکرگزاری از آنچه داریم: شکرگزاری موجب می شود، دچار چشم و هم چشمی نشویم و به آنچه داریم قانع شویم و در کنار این شکرگزاری در حد امکان، بخشش هم داشته باشیم.
٣ـ مطالعه و ملاحظه سیره انسانهای پاک و قانع، ما را در پرداختن به قناعت یاری می رساند: روزی یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام دید که حضرت، پیراهنی پوشیده که گریبان آن را وصله زده اند، آن مرد پیوسته بر پینه نگاه می کرد و گویا از پیراهن حضرت شگفت زده شده بود. امام فرمود چه شده که نگاهت را به من دوخته ای؟ گفت: نظرم به پینه یقه شماست. فرمود: این کتاب را بردار و چیزی را که در آن نوشته شده بخوان. مرد کتابی را که در مقابل حضرت بود برداشت و آن را نگاه کرد. در آن کتاب نوشته شده بود: کسی که حیا ندارد ایمان ندارد، کسی که در معاش خود تقدیر و اندازه ندارد، از ثروت بی بهره است و کسی که کهنه ندارد نو ندارد.[2]
٤ـ انجام کارهای شایسته. خداوند در قرآن می فرماید: هر کس کار شایسته ای انجام دهد، او را به حیاتی پاک زنده نگه می داریم. در روایت، از حیات پاک به قناعت تعبیر شده است.[3]
٥ـ توجه به آثار قناعت در قرآن کریم و روایات و همچنین صفات انسانهای وارسته:
خداوند متعال می فرماید: کسانی که هرگاه انفاق می نمایند، نه اسراف می نمایند و نه سختگیری، بلکه در میان این دو حد اعتدالی دارند.[4]
همچنین در روایت آمده است که: امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «همه بی نیازی ها و توانگری ها در قناعت و خشنودی به قسمتهای الهی است.»[5]
پی نوشت ها:
[1] نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، بحث علاج حرص.
[2] قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج 2، ص 127، به نقل از: صالحی، محمدجواد، سیرت پاکان
[3] نحل/ 97، تفسیر نمونه ذیل آیه.
[4] فرقان/ 67.
[5] غرر الحکم، ص 329، باب قناعت.
منابع:
سایت اسلام کوئیست
سایت اندیشه قم
کتاب نقطه آغاز در اخلاق عملی محمد رضا مهدوی کنی
فرآوری: آمنه اسفندیاری
منبع : tebyan