خبرگزاری مهر -گروه فرهنگ: وضعیت بحرانی است. بازار کتاب در آتش قیمت کاغذ میسوزد؛ آتشی که سر آرامش و خاموشی ندارد و روز به روز بر هرم آن افزوده میشود. ناشران خبر از رکورد زدن قیمت کاغذ تحریر تا بیش از دو برابر قیمت قبلی آن میدهند و در چنین فضایی بازار کتاب نیز رفته رفته در تکاپوی واکنش به این قیمتهای داغ و سوزان افتاده است. برخی ناشران به ناچار از تولید دستکشیدهاند و برخی دیگر قیمتهای آثار موجود خود را با برچسب قیمتی جدید تغییر دادهاند. برخی شمارگان را پایین آورده و بخش زیادی از آنها عطای چاپ افست با شمارگانهای معقول در ایران را به لقایش بخشیده و به سراغ چاپ دیجیتال رفتهاند که این گزاره خود موجب بحران اقتصادی شدیدی در میان صنف چاپخانهدار شده است.
دولت چه میکند؟
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در تیر ماه امسال با نگارش نامهای به محمد شریعتمداری وزیر صنعت و معدن تجارت از او میخواهد تا در اسرع وقت، ارگانهای نظارتی مرتبط به ویژه سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تعزیرات حکومتی به موضوع کاغذ ورود کنند و راه را بر منفعت طلبان سودجو بسته و آرامش مطلوب را به این بازار استراتژیک کاغذ برگردانند. وزیر اما دو روز پیش در اظهارنظری عجیب میگوید موجودی ما در تامین کاغذ تنها دو ماه آینده است و باید بانک مرکزی برای تامین کاغذ سفارش با نرخ ارز دولتی تضمینی داشته باشد. آتش قیمت کاغذ دوباره بالا میگیرد. آیا راه نجاتی هست؟
وزیر از چه سخن میگوید؟
طبق جدول منتشر شده از سوی بانک مرکزی در ماه گذشته، بیش از 34 میلیون و 254 هزار 353 یورو ارز دولتی برای واردات کاغذ تخصیص داده شده است.
یکی از روزنامههای کثیر الانتشار کشور به استناد همین جدول و رقم در روزهای گذشته اعلام داشت که اگر قیمت متوسط هر تن کاغذ برای انتشار روزنامه را 700 یورو در نظر بگیریم با این حجم از ارز باید حدود 49 هزار تن کاغذ وارد کشور شده باشد در حالی که نیاز سالانه کشور برای این کاغذ 100 هزار تن است، هر چند که هنوز با این حجم واردات، کاغذ روزنامه نیز همانند کاغذ چاپ کتاب نایاب است و طلای این روزهای بازار اقتصادی فرهنگ.
در این میان به تازگی وزارت صنعت و معدن و تجارت در بازخوانی تجربه سابق و سالهای نه چندان دور خود در مواجهه با بازار کاغذ اقدام به ایجاد کارگروه کاغذ با حضور نمایندگانی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کرده است که در نهایت و بر اساس آخرین مصوبه آن قیمتهای مشخصی برای انواع پرمصرف کاغذ چاپ کتاب تخصیص پیدا کند؛ قیمتی که خرید و فروش کاغذ با آن در بازار کتاب این روزها بیشتر به شوخی شبیه است.خرید و فروش کتاب با قیمت مصوب کارگروه کاغذ وزارت صنعت و معدن و تجارت که توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز تایید و بیان شده است این روزها بیشتر به شوخی شبیه است تا واقعیت
این اما تنها بخشی از واقعیت است چرا که کف بازار و کتابفروشیهای تهران و سایر شهرستانها خبر از قیمتگذاریهای تازهای به مخاطبان میدهند. قیمتگذاریهایی که گاه کتاب را تا بیش از دو برابر قیمت ماههای اخیرش عرضه میکند.
گرانی کاغذ؛ یک تجربه تاریخی
ماجرای گرانی کاغذ و به طبع آن کتاب برای علاقهمندان به ادبیات و آثار مکتوب در ایران اتفاقی تازه در بازار نشر ایران نیست. در سال 1392 و در بحبوحه بحران ارزی آن سال نیز کاغذ به ناگهان در سه ماه به قیمتی بیش از سه برابر قیمت بازار صعود کرد. بسیاری از ناشران دست از انتشار کتاب کشیدند و طی شش ماه بسیاری از ناشران از فعالیت عمومی خود باز ماندند.
در آن مقطع نیز وزارت صنعت وقت اقدام به تشکیل کارگروه کاغذ کرد اما در نهایت سقوط مقطعی قیمت کاغذ تحریر پس از شش ماه صعود آن را در قیمتی کمی کمتر از سه برابر نرخ سابق آن ثبیت کرد و در نتیجه یک جهش بزرگ اما ثابت برای پنج سال در قیمتگذاری کتاب در کشور شکل گرفت. این شرایط به شکلی دیگر در روزهای اخیر در حال تکرار است با این تفاوت که فروشندهای برای کاغذ نرخگذاری شده با مبلغ بالا در کشور وجود ندارد. بسیاری از فروشندگان کاغذ و حتی ناشران موجودی کاغذ خود را ولو چاپ شدهاش به منزله سرمایهای میدانند که با از دست دادن این روزها به سادگی جایگزینی نخواهد داشت.
استراتژی حضور در بازار آتشین کتاب به روایت ناشران
علیرضا اسدی مدیر نشر نیماژ است. ناشری که در سالهای اخیر بیشترین کار خود را در زمینه شعر و ادبیات داستانی متمرکز کرده است و میگوید با وجود اینکه برنامه ریزی سال جاری موسسه وی تولید و انتشار 150 عنوان کتاب چاپ اول تا پایان سال بوده است، آن را تا 30 درصد در سال جاری کاهش داده است.
اسدی به خبرنگار مهر میگوید که با اینکه وضعیت فعلی اتفاق تازهای نیست و در سالهای قبل نیز مسبوق به سابقه بوده است و در نهایت بازار کتاب به هر شکل به راه خود ادامه داده است اما تفاوتهایی را میتوان در بطن آن دید که پیش از این وجود نداشته است.
وی میگوید: این روزها کاغذی در بازار نیست که بخواهد گران باشد و غیر قابل خرید. کسی دیگر چیزی نمیفروشد. آقای وزیر ارشاد هم صحبت از موجودی دو ماهه برای کاغذ در کشور کردهاند که به خودی خود کل صنعت نشر را در آستانه یک خطر جدی نشان میدهد.مدیر نشر نیماژ: این روزها کاغذی در بازار نیست که بخواهد گران باشد و غیر قابل خرید. آقای وزیر هم صحبت از موجودی دو ماهه برای کاغذ کردهاند که به خودی خود کل صنعت نشر را در آستانه یک خطر جدی نشان میدهد
اسدی ادامه میدهد: مساله این است که کتاب در ایران با همان قیمت قبلی نیز کالایی گران محسوب میشده است. در نمایشگاه کتاب امسال شاهد بودم که بر پایه همین قیمت فعلی بسیاری از خریداران ناتوان از خرید همه آثار مورد نیازشان بودند. این اتفاق در شرایط فعلی بازار تشدید خواهد شد. البته توجه کنید که قیمت کاغذ شاید تنها 10 درصد هزینهای را شامل میشود که قیمت پشت جلد کتاب نشاندهنده آن است. اما قیمت کاغذ بر قیمت سایر موارد مورد نیاز برای تولید کتاب تاثیر میگذارد و آنها را بالا میبرد. در واقع گرانی کاغذی ایجاد کننده یک جو روانی است که کل فرآیند قیمت گذاری کتاب را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
علیرضا رئیس دانا مدیر نشر نگاه از ناشران پرسابقه ایران نیز با اشاره به این موضوع معتقد است راهی که صنعت نشر ایران طی میکند در مسیر ریل گذاری شده از سوی دولت است و نشر باید بر اساس سیاستهای اقتصادی دولت ضربان حیات خود را تنظیم کند.
وی در این زمینه به مهر میگوید واقعیت این است که صنعت نشر ایران نیز مانند بسیاری از صنایع دیگر نمیداند باید در انتظار چه اتفاقاتی با ادامه این وضع باشد. تنها کاری که میشود کرد انتظار کشیدن و نظاره کردن بازار است تا ببینیم چه پیش میآید.مدیر نشر نگاه: صنعت نشر نیز مانند بسیاری ازصنایع دیگر نمیداند چه اتفاقاتی در این بازار پیش روی اوست. باید نظارهگر باشد تا ببیند چه راهی را میتواند برای خودش تبیین کند
با این همه رئیس دانا به برخی اظهارنظرهای نسنجیده انتقاد کرده و میگوید: اینکه بگوییم تا دو ماه دیگر کاغذ در کشور وجود دارد یعنی گرانتر شدن و نایابتر شدن کاغذ در بازار. من البته امیدوارم وزارت ارشاد بتواند وضعیت کاغذ را به ثباتی برساند و کار به سهمیهبندی کاغذ نکشد. این تجربه و ارائه کاغذ یارانهای اتفاقی اشتباه بود که مدتی صورت پذیرفت و نباید دوباره تکرار شود.
یوسف علیخانی مدیر نشر آموت از ناشران پرکار این روزهای بازار کتاب ایران است که به داشتن مخاطبانی در سراسر ایران مشهور است. وی در گفتگوی خود با خبرنگار مهر از واکنشهای عجیب بازار کتاب به وضعیت کاغذ خبر میدهد و میگوید: این روزها در بازار کتاب ناشرانی پیدا شدهاند که کتابی که تا یک ماه قبل 55 هزار تومان قیمت داشت را بیش از 100 هزار تومان میفروشند.
وی در ادامه به ریزش سرمایه اجتماعی نشر کشور در این بازار اشاره کرده و میگوید: در دوره قبل گرانی کاغذ نیز شاهد بودیم که بدنه اجتماعی کتابخوان ریزش کرد و بعد از ثبات قیمت دوباره نسل تازهای سر برآوردند اما نباید فراموش کرد که بخش زیادی از بدنه خریدار کتاب در ایران به دلیل مسائل اقتصادی، منتظر بهانهای هستند تا این کالا را از سبد خریدشان خارج کنند. به همین خاطر باید برای حفظ اقتصاد نشر و ناشران هم که شده آنها را حفظ کرد.مدیر نشر آموت: بخش زیادی از بدنه خریدار کتاب منتظر بهانهای هستند تا این کالا از سبد خریدشان خارج شود پس باید برای حفظ اقتصاد نشر و ناشران آنها را حفظ کرد
علیخانی با اشاره به اینکه کاغذ درصدی مشخص و محدود از قیمت کتاب را شکل میدهد که نوشان آن باعث تغییر قیمت سایر فاکتورهای موثر در انتشار کتاب شده است میگوید: این روزها بازار کتاب به شدت نیاز به نوعی نرخ گذاری متعادل است اما نه وزارت ارشاد و نه تشکلهای صنفی نشر توانی و برنامهای برای این مساله ندارند. شاید تنها تصمیم و تجمیع چند ناشر بزرگ باشد که بتواند برای این مساله فکری بکند. در این بازار است که شنیدم برخی از کتابفروشیها بدون اطلاع ناشر شروع به زدن برچسب قیمت روی محصولات خود کردهاند که البته رسیدگی به این مساله نیز وظیفه ارشاد و تشکلهاست که البته به آن هم رسیدگی نمیشود.
آیندهای که دست کمی از حال ندارد
اما واکنش بازار کتاب به قیمتها بدون تبعات نیز نیست. کاهش حضور کتاب در سبدخانوارها، کم شدن خریدهای دانشگاهی و حتی دولتی و فشار اقتصادی مضاعف بر صنف نشر، چاپخانه دار، نویسنده، ویراستار و ...کمترین اتفاقی است که با این رویداد در دست رقم خوردن است. واکنش بازار به این پدیده و استراتژی ناشران کشور به این رویداد مهمترین زنگ خطر برای برنامهریزان نشر ایران است.
علیرضا اسدی مدیر نشر نیماژ در این زمینه به مهر میگوید: وضعیت فعلی بازار نشر باعث میشود که این صنعت از وضعیت فعلی به یک صنعت جدیتر مبدل شود. کسانی در آن باقی بمانند که انتشارات شغل آنهاست و برای حضور در این بازار برنامه اقتصادی دارند و همین مساله بسیاری از بیاخلاقیهای موجود در بازار نشر را نیز میزداید.
اسدی میگوید: به طور قطع بازار فعلی مخاطبان بسیاری را از خود خواهند راند اما مخاطبان تازهای نیز رویش خواهند کرد که کتاب را به هر شکل در سبد خرید خود دارند. من فکر میکنم تلفیق این دو اتفاق منجر به گزینشهای بهتری از سوی ناشران و انتشار آثاری با کیفیتتر توسط آنها خواهد شد.
علیرضا رئیس دانا مدیر نشر نگاه نیز چنین عقیدهای دارد و میگوید: بار نشر ایران بر دوش تقریبا چهل ناشر حرفهای است. این وضعیت است که آنها را از سایرین تمیز میدهد و مشخص میکند که روی چه کسانی برای انتشار کتاب در ایران میشود حساب کرد.
یوسف علیخانی مدیر نشر آموت نیز در اظهار نظر جالبی میگوید: ایران کشور شگفتیهاست. نمیشود در آن چیزی را پیش بینی کرد. من برای آینده نمیتوانم پیشبینی داشته باشیم جز اینکه سعی کنم بخش زیادی از سرمایهام را که کتابهایم هستند با هوشمندی نگاهداری و در بازار توزیع کنم. این اتفاقی است که خیلی از ناشران این روزها دارند انجامش میدهند. یا کتاب منتشر نمیکنند و یا آنچه منتشر کردهاند را توزیع نمیکنند. اگر بفروشی کاغذی برای تولید دوباره نداری و اگر نفروشی هم مشخص نیست چه فرجامی برای سرمایهات وجود خواهد داشت. به نظرم در حال حاضر معقولترین کار افزایش پلکانی قیمت کتاب است
در شرایطی بسیاری از اتفاقات پیش روی بازار اقتصادی ایران در روزهای پیش رویش را نمیتوان پیشبینی کرد یادآوری این نکته قابل توجه است که صنعت فرهنگ اعم از سینما و کتاب و موسیقی و ...در زمره مهمترین المانهای ایجاد کننده امینت فکری در اجتماع است؛ امنیتی که از آشوبهای فکری و طوفانهای اجتماعی جلوگیری و انرژی اجتماعی را به سمت گرانیگاه مطلوب هدایت میکند. سست کردن این نقطه اتکای اجتماعی در شرایط بحرانی جامعه ایران به نفع هیچ جریان سیاسی و اجتماعی نیست اما گویی این روزها بیتفاوتی به آن سکه رایج همه این جریانات شده است.