شناسه : ۱۱۰۵۰۳۶ - پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۰۶
کوثری که حرمتش حفظ نشد!
می دانیم که فرزندان پیامبر عزیز ما، همه می مردند و این نکته، دستمایه ای برای دشمنان پیامبر شده بود که او را ترور شخصیت کنند؛ اما خداوند به او دختری عطا فرمود و سوره کوثر را در شأن او نازل کرد
می دانیم که فرزندان پیامبر عزیز ما، همه می مردند و این نکته، دستمایه ای برای دشمنان پیامبر شده بود که او را ترور شخصیت کنند؛ اما خداوند به او دختری عطا فرمود و سوره کوثر را در شأن او نازل کرد. دختری که باعث تداوم نسل پیامبر شد و احترام پدر ارجمندش به او، شخصیت زن را برای جهان آن روز تبیین کرد و برای جهان امروز ما نیز درس هایی زیادی دارد.
فاطمه (سلام الله علیها)، خیر کثیر
خدا در سوره کوثر خطاب به پیامبرش می فرماید: «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ [کوثر/1] ما به تو کوثر [خیر و برکت فراوان ] عطا کردیم.» [1]
نویسنده تفسیر المیزان بعد از برشمردن معانی مختلف کوثر می نویسد: چنین به دست مى آید که منظور از کوثر، تنها و تنها کثرت ذریه اى است که خداى تعالى به آن جناب ارزانى داشته، (و برکتى است که در نسل آن جناب قرار داده)، و یا مراد هم خیر کثیر است و هم کثرت ذریه، چیزى که هست کثرت ذریه یکى از مصادیق خیر کثیر است، و اگر مراد مساله ذریه به استقلال و یا به طور ضمنى نبود، آوردن کلمه "اِنّ" در جمله "إن شانئک هو الأبتر" فایده اى نداشت، زیرا کلمه "اِنّ" علاوه بر تحقیق، تعلیل را هم مى رساند و معنا ندارد بفرماید ما به تو حوض دادیم، چون که بدگوى تو ابتر است. [2]
تفسیر نمونه از زبان فخر رازی می نویسد: قول سوم این است که این سوره به عنوان رد بر کسانى نازل شده که عدم وجود اولاد را بر پیغمبر اکرم صلی الله و علیه وآله خرده مى گرفتند، بنابراین معنى سوره این است که خداوند به او نسلى مى دهد که در طول زمان باقى مى ماند، ببین چه اندازه از اهل بیت را شهید کردند، در عین حال جهان مملو از آنها است، این در حالى است که از بنى امیه (که دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذکرى در دنیا باقى نماند، سپس بنگر و ببین چقدر از علماى بزرگ در میان آنها است، مانند باقر و صادق و رضا (علیهم السلام) و نفس زکیه .[3]
بنابراین آنچه که از شأن نزول و نیز مفاد آیات سوره کوثر استفاده می شود؛ حول محور اعطای فرزند به رسول خدا چرخیده و خبر از ابتر شدن دشمنان آن جناب دارد. [4]
خانواده و نسلی توحیدی
در آیه دوم کوثر می خوانیم: «فَصَلّ لِرَبِّکَ وَ انحْرْ[کوثر/2] پس (به شکرانه آن) براى پروردگارت خضوع کن و نماز بخوان و (در تکبیر آن) دست ها را تا گلوگاه بالا بر (یا شتر قربانى کن).»[5]
این آیه گر چه خطابش به پیامبر است و ایشان را به شکر کردن نعمت فرزند، بوسیله توجه به نماز و رابطه توحیدی تذکر می دهد؛ اما در حقیقت، به همه ی مسلمین، درس می دهد.
در دوران جاهلی، دختر داشتن را ارجی نمی نهادند و آنها را زنده به گور می کردند؛ این فاجعه بر اثر نبودن نگرش توحیدی، بوجود آمده بود. در جهان کنونی نیز که آمریکا و غرب پرچمدار آنند؛ زنان جایگاه واقعی خود را ندارند؛ هر چند که موضوع حمایت از زنان و رفع تبعیض از آنها، یکی از پر سر و صداترین بحثهای آنهاست. دنیای مبتذل غرب، به بهانه آزادی زن، نقش او را در حد کالا تنزل داده است و یک نوع آزادی به زنان عطا کرده است که انسانیت و ارزش آنها را در دستبرد بولهوسان و پول پرستان قرار می دهد. نوعی آزادی که برخلاف مفاد این آیه است: «وَ قَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتینَ الزَّکاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ[احزاب/33] و با وقار در خانه خود قرار گیرید و (در میان مردم) همانند ظهور (زن ها) در دوران جاهلیت نخستین (با آرایش و زینت بدون رعایت حجاب) ظاهر نشوید و نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و از خدا (در احکام شریعت) و از رسول او (در فرمان ولایى او) اطاعت نمایید.»[5]
منظور از کوثر، تنها و تنها کثرت ذریه اى است که خداى تعالى به آن جناب ارزانى داشته، (و برکتى است که در نسل آن جناب قرار داده)، و یا مراد هم خیر کثیر است و هم کثرت ذریه، چیزى که هست کثرت ذریه یکى از مصادیق خیر کثیر است، و اگر مراد مساله ذریه به استقلال و یا به طور ضمنى نبود، آوردن کلمه "اِنّ" در جمله "إن شانئک هو الأبتر" فایده اى نداشت، زیرا کلمه "اِنّ" علاوه بر تحقیق، تعلیل را هم مى رساند و معنا ندارد بفرماید ما به تو حوض دادیم، چون که بدگوى تو ابتر است.
آیه فوق، خبر از جاهلیت امروزی می دهد؛ جاهلیتی که شاید به مراتب مخرب تر از جاهلیت عصر پیامبر باشد.[6]
هنگامی زنان به ارزش واقعی خود می رسند که نسبت به آنها با دید توحیدی نگریسته شود، با دیده کرامت انسانی به آنها نگریسته شود؛ نه اینکه مانند دنیای غرب، از آنها برای مقاصد تبلیغاتی خود و... استفاده کنند و آنها را در بی بند و باری و فساد اخلاقی به بند بکشند.
چندی قبل در یک کتابی می خواندم که دنیای غرب، مدام حقوق زنان را پیش می کشد؛ اما از حقوق خانواده سخنی نمی گوید.
دیدگاه غیر اخلاقی دنیای غرب در مورد زنان، با دیدگاهی که زن را خیر کثیر می داند و او را در کانون خانواده قرار می دهد، از زمین تا آسمان فرق می کند.
دیدگاه اسلام در مورد نگرش توحیدی خانواده
در بخش پایانی آیه 33 احزاب، از توجه به نماز و زکات، سخن به میان آمده است. در آیه دیگری، خداوند خطاب به پیامبرش اینگونه می فرماید: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها[طه/132] خانواده خود را به نماز فرمان ده؛ و بر انجام آن شکیبا باش!»
خداوند در این آیه به پیامبرش می فرماید که خانواده خود را به خواندن نماز ترغیب کن تا نگرش توحیدی خانواده، به عنوان کوچکترین واحد اجتماع، تقویت شده و به تبع آن جامعه نیز نگرش توحیدی پیدا کند.
در آیه فوق، توجه به نماز در کانون خانواده مورد توجه قرار گرفته است. وقتی که نگرش توحیدی و توجه به خداوند در کانون خانواده رشد کند؛ خیلی از آسیب ها و معضلاتی که دامنگیر دنیای غرب شده است؛ در خانواده توحیدی و جامعه توحیدی وجود نخواهد داشت.
اسلام بر برطرف شدن نیازهای جنسی در کانون خانواده تأکید دارد و این مطلب با حفظ کرامت زنان رابطه مستقیمی دارد.
سخن آخر
خداوند، سوره کوثر را در شأن حضرت زهرا (سلام الله علیها) نازل فرمود و پیامبرش را به شکرگزاری این نعمت و توجه به ذات خود، دستور می دهد. در دنیای کنونی مثل دوره جاهلی، ارزش و شأن زنان حفظ نشده و شاید هم مخرب تر شده باشد؛ این نوع رفتار نسبت به زنان از عدم وجود نگرش توحیدی سرچشمه می گیرد.
پی نوشت ها:
1ــ ترجمه مکارم، ص602
2ــ ترجمه تفسیر المیزان، ج 20، ص 638
3ـــ تفسیر نمونه، ج 27، ص 376
4ــ تفسیر المیزان، ج20، صص641ــ643
5ــ ترجمه مشکینی، ص 426
6ــ تفسیر نمونه، ج17، ص 306
سید حسین سیدی
منبع : تبیان