ماهان شبکه ایرانیان

امیر عشق و استقامت/به مناسبت وفات حضرت زینب(س)؛ ۱۵ رجب

سلام شیرزن حماسه آفرین که هر کلامت صاعقه ای خواهد بود که بر وجود سیاه به شب نشسته دشمنان فرود می آید و پایه های کاخ ستمگری شان را به لرزه؛ تا آن گاه که از اساس ویران سازد و شوکت و شکوه ظاهری را که خواهند ساخت، بر هم زنی!

امیر عشق و استقامت/به مناسبت وفات حضرت زینب(س)؛ 15 رجب
سلام بانوی صبر و یقین!

سلام بانوی مهر و عشق!

سلام بانوی دل و دلدادگی!

سلام بانوی کربلا...!

سلام شیرزن حماسه آفرین که هر کلامت صاعقه ای خواهد بود که بر وجود سیاه به شب نشسته دشمنان فرود می آید و پایه های کاخ ستمگری شان را به لرزه؛ تا آن گاه که از اساس ویران سازد و شوکت و شکوه ظاهری را که خواهند ساخت، بر هم زنی!

خدا خواسته بود تا تو بیایی و بانوی خلوت کبریا، همدمی داشته باشد که بر زانوانش بنشیند، گیسوانت را شانه کند و حرف های ناگفته اش را در آسمان چشمانت به پرواز درآورد.

تقدیر چنین رقم خورد تا تو بیایی، عالمه ای غیر معلمه شوی و کودکان مدینه رسم محبت را از مکتب تو بیاموزند؛ آن گاه که مادری می شوی برای برادرانت با آن سن کمی که داری! و تو می شوی همه دل خوشی علی(ع) برای پاگذاشتن در سرایی که دیگر زهرایی(س) ندارد!

و به راستی باید می آمدی؛ چرا که اگر نیایی حسین(ع) دنباله راه روشن خویش را به که بسپارد؟!... خدا تو را می خواست تا در روز اسارت فرزندان آل الله ندای عدالت پرور علی(ع) از حنجره ی تو، مظلومیت و حقانیت را فریاد زند.

به راستی اگر نبودی، چه کسی سفیر می شد تا پیام انقلاب را به هر سایه و خلوت تاریکی برساند؟

و خدا خواست و تو آمدی تا آغوش خسته و مهربانت همیشه به روی غنچه های برادر گشوده باشد و مهربان ترین عمه دنیا باشی، مهربان ترین!

آمدی تا صبر را شرمنده کنی، تو که اسطوره ای در صبر و شکیبایی! صدق و وفا را به جهانیان بیاموزی و رسالت خود را به انجام رسانی که مونس و یاور برادر باشی! سالار قافله حسینی و غم خوار اسیران.

فریاد بلند مظلومان باشی؛ فریادی که پژواک آن هنوز هم از ورای تاریخ به گوش دل های حق جویان می رسد! تو هدیه ای هستی از سوی خدا و صبر، بلندترین واژه ای است که در تو به ودیعت نهاده شد؛ تو که به حقیقت مکمل حرکت حسین بودی؛ همان گونه که حوا در کنار آدم؛ مریم در جوار عیسی و فاطمه نزد محمد؛ تو نیز همراه حسین بودی و از ریشه حسین(ع)!

اما مگر این قلم و این کلمات می توانند تو را توصیف کنند؟... کلمات حقیرند، حقیرتر از آن که عظمت والای تو را به تصویر کشند!... آخر چگونه می توان تندیس صبر و استقامت، قهرمان فصاحت و بلاغت، آینه بی بدیل شکیبایی و عالمه ای غیر معلمه را توصیف کرد که حق مطلب ادا شود؟!...

تو ای عشق کار مرا ساختی که با زینبم آشنا ساختی

زینب! هم زبان بهترین دقایق حیات من!....

تو باید در خانه رفیع امامت رشد نمایی تا از زبان وحی، علم را بیاموزی و در دامان کرامت پرورش یابی و فصاحت و بلاغت را از علی(ع)، نجابت و صداقت را از فاطمه(س)، حلم و شکیبایی را از حسن(ع)، و آزادگی و استقامت را از حسین(ع) بیاموزی. و تو آموختی که بر بالای تل ایستادی و آسمان را نگاه کردی و زانوانت، اما خم شد و زانو زدی و با عظمت و ابهت دعا کردی: «اللّهمَّ تَقَبَّلْ هَذا قَلیلَ القُربانَ مِن آلِ مُحمَّد(ص)».

اما مگر یک زن را تا کجا تحمل است؟... تا هم چنان تکیه گاه بی پناهی دل های زنان رنج دیده و کودکان غم دیده باشد؟... اما تو ایستادی، تحمل کردی و تکیه گاه محکمی شدی برای برادرزادگانت و ... امروز برای شیعیان!

سلام خدا و ملائک بر تو باد!

سلام تمام انبیای الهی و اولیای حق بر تو باد!

سلام کاینات آفرینش بر تو باد!

سلام محمد(ص) خاتم المرسلین بر تو باد!

سلام علی(ع)، محبوب خدا در آسمان ها و زمین بر تو باد!

سلام فاطمه(س)، بانوی عالمین بر تو باد!

سلام حسن(ع)، قهرمان پرور ایستاده، اما مظلوم بر تو باد!

سلام حسین(ع)، آزاد مرد عالمین بر تو باد... شیرزن حماسه آفرین!

مجله: نامه جامعه - شماره 46
 
 

منبع : پایگاه حوزه
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان