سالنامه ایران - مریم جهان پناه: «آکیه آبه» زنی آرام و خونسرد است که اصلا به نظر نمی رسد 54 سال داشته باشد. متولد توکیو و چپ دست است. او در سال 1987 میلادی با آقای «شینزو آبه» نخست وزیر ژاپن ازدواج کرده ولی فرزندی ندارد. همسر نخست وزیر فعلی ژاپن به عنوان سومین قدرت اقتصادی جهان، کارشناس ارشد رشته طراحی اجتماعی را از دانشگاه «ریکیو» دریافت کرده است.
کمک به تاسیس مدارس در کشور میانمار و احیا و ترویج و آموزش فرهنگ غذایی، از جمله مدیریت رستوران هایی که از محصولات ارگانیک استفاده می کنند، یکی از دلایلی است که او را به این رشته تحصیلی علاقه مند کرده است. او که تاکنون چند کتاب در زمینه تربیت نیروی انسانی، فرهنگ غذایی و محصولات کشاورزی ارگانیک تالیف کرده است، درسال 2014 یک مدرسه خصوصی برای کمک به مشارکت زنان در جامعه تاسیس کرده و حالا در حوزه های مختلفی از جمله حقوق زنان و ارتقای نقش و سهم مشارکت های اجتماعی زنان فعالیت می کند.
اوایل سال 95 برای شرکت در نخستین سمپوزیوم زنان ایران و ژاپن به کشورمان سفر کرد. برگزاری دومین سمپوزیوم زنان ایران و ژاپن در توکیو تحت عنوان «زنان، آموزش و توانمندسازی اقتصادی» فرصتی بود تا با «آکیه آبه» درباره ایران و شناخت او از جایگاه و موقعیت اجتماعی زنان ایران به گفت و گو بنشینیم که در زیر می خوانید.
چقدر ایران و زنان ایرانی را می شناسید و ویژگی زنان ایرانی را چگونه ارزیابی می کنید؟
خب، من در سفرم به ایران، زنان ایرانی را بسیار توانمند دیدم که در جامعه موفق هستند و بدون هیچ گونه مشکلی نقطه نظرات خود را در جامعه براحتی بیان می کنند. همانطور که می دانید دو کشور ایران و ژاپن دارای فرهنگ کهن و ارزش های مشترک هستند، از جمله در موضوعاتی مثل اهمیت قائل شدن برای خانواده و تلاش برای حفظ و تقویت پیوندهای خانوادگی. به طور قطع با آشنایی بیشتر از ایران می توان تعاملات و روابط حسنه ای بین زنان دو کشور حتی دو ملت بیشتر از گذشته برقرار کرد.
هدف شما از شرکت در نخستین سمپوزیوم مشترک ایران و ژاپن در ایران چه بود و آیا در جریان این سفر نگاهتان درباره ایران با آنچه در گذشته تصور می کردید تغییر کرد یا خیر؟
حضور بنده در نخستین سمپوزیوم زنان ایران و ژاپن تحت عنوان «نقش زنان در صلح و توسعه پایدار» که در تهران برگزار شد، تنها به منظور شرکت در این همایش مهم بود، ولی قصد دارم سفر دوباره ای به ایران داشته باشم و در این سفر برنامه ای با خانم «مولاوردی» معاون امور زنان و خانواده رییس جمهوری درباره مباحث تاریخی ایران و اشتراکات دو کشوردر این زمینه داشته باشیم.
خب طبیعی است تصوری که قبل از سفر به ایران داشتم، با صحبت ها و فعالیت هایی که در جریان این سفر شاهد آن بود، خیلی عوض شد. همچنین نظرم درباره فعالیت های زنان ایرانی کاملا تحت تاثیر آنچه از نزدیک شاهد بودم، تغییر کرد.
چقدر هنر و سینمای ایران را می شناسید؟
خیلی به هنر و سینما علاقه دارم ولی متاسفانه فرصتی برای آشنایی با هنر و سینمای ایران نداشته ام. با این حال دوست دارم فرصتی پیدا کنم تا با هنر و سینمای ایران بیشتر آشنا شوم.
تاکنون کشور ژاپن تعاملات خوبی در بحث محیط زیست با ایران از جمله در موضوع احیای دریاچه ارومیه یا تالاب انزلی داشته است، کشور شما از این تعاملات چه اهدافی را دنبال می کند؟
من به شخصه به بحث محیط زیست خیلی علاقه مند هستم و هر کاری بتوانم در این خصوص انجام می دهم. بنده فقط به صلح فکر می کنم و به نظرم فقط زمانی صلح به طور کامل برقرار می شود که همه به ویژه زنان در این فرآیند مشارکت و نقش آفرینی موثر داشته باشند.
معتقدم همه دریاچه ها و دریاهای کشورهای مختلف به هم وصل هستند و باید گفت مساله محیط زیست یک مساله مهم و در عین حال حاد است که اگر به آن اهمیت ندهیم، چالش های زیادی ایجاد می شود، چون این مساله ابعاد جهانی دارد. از این رو همچنان علاقه مند هستم در بحث محیط زیست با ایران همکاری های بیشتری داشته باشیم.
در حال حاضر جایگاه زنان ژاپنی از نظر اقتصادی، اشتغال، عدالت جنسیتی و حقوق اجتماعی را چگونه ارزیابی می کنید؟
در حال حاضر جامعه ژاپن سعی کرده تا از نظر جنسیتی بین زن و مرد فرقی نگذارد، یعنی بین آنها برابری وجود دارد. از نظر قانونی و اجتماعی همه با هم برابرند، ولی اینکه چرا زنان ژاپنی علاقه مند نیستند در عرصه اجتماعی فعالیت کنند، نیاز به یک بحث فرهنگی دارد. با وجود این نخست وزیر ژاپن هم تلاش می کند تا در زنان ژاپن انگیزه لازم را برای شرکت در فعالیت های اجتماعی ایجاد و آنها را وارد صحنه کند. البته باید گفت در ژاپن زنانی هستند که در حوزه های فنی تخصص بالایی دارند، ولی خودشان راغب اند بیشتر یک زن خانه دار باشند، تا یک کارمندی که بخواهد براساس تخصصش کار کند.
الان باید گفت زنان ژاپنی از پذیرش مسئولیت واهمه دارند. از طرفی به نظر می رسد آن شجاعتی را که برای احراز مسئولیت های مدیریتی لازم است ندارند تا بتوانند مدیر موفقی باشند. من و همسرم سعی می کنیم اینگونه زنان متخصص را به لحاظ ایفای مسئولیت های اجتماعی و مدیریتی فعال کنیم. آمار رسمی سال 2006 نشان می دهد که در این سال زنان رغبت بیشتری به داشتن پست های مدیریتی از خود نشان داده اند. ما خیلی تلاش می کنیم زنان را به صحنه اجتماع برگردانیم، ولی زنان ژاپنی وقتی بچه دار می شوند، به خاطر تربیت بچه کلا محیط کار را رها کرده و کار در خانه را به اشتغال در بیرون از خانه ترجیح می دهند.
دولت ژاپن حتی تلاش می کند، بطور پاره وقت هم که شده این دسته از زنان را در صحنه اجتماعی حفظ کنند، البته هستند مراکزی مثل «بنیاد صلح ساساکاوا» که تعداد کارکنان زن در آنجا بیشتر از کارکنان مرد است و این باعث شده که ما سعی کنیم، تعداد مردان در این بنیاد افزایش یابد، ولی برعکس مراکزی وجود دارد که حضور زنان کم تر در آنها به چشم می خورد به طور کلی زنان ژاپنی دوست دارند بیشتر در صحنه های اجتماعی- فرهنگی فعال باشند تا در عرصه های فنی و تخصصی. البته سیاست دولت ژاپن این است که زنان را بتدریج به حوزه های فنی و تخصصی نیز وارد کند.
در حال حاضر فعالیت خود را در چه محوری متمرکز کرده اید؟
خب یک منطقه ای در ژاپن هست که متاسفانه زنان در آن منطقه توسط همسران شان مورد اذیت و خشونت قرار می گیرند. ما تلاش کرده ایم پناهگاه ها و خانه های امنی در این منطقه استانی ژاپن ایجاد و از این زنان حمایت کنیم. برخی از زنان این منطقه توانمندی های زیادی دارند، اما فقط به خاطر فرزندان شان حاضر شده اند شرایط سخت زندگی با همسران ناسازگارشان را تحمل کنند.
ما در این خصوص آپارتمان های کوچی ایجاد کرده ایم به گونه ای که دست همسران این دسته از زنان به آنها نرسد. در هر آپارتمان حدود 20 نفر از این زنان زندگی می کنند. البته بحث خشونت و همسرآزاری مختص کشور ژاپن نیست بلکه اکثر کشورها با این مشکل دست به گریبان هستند.
این زنان آسیب دیده چگونه شناسایی می شوند؟
این زنان وقتی مورد اذیت و آزار همسران خود قرار می گیرند، با مراجعه به پزشک شناسایی و به مراکز نگهداری مذکور معرفی می شوند.