این نویسنده در گفتوگو با ایسنا، درباره ادبیات روشنفکری و ادبیات متعهد اظهار کرد: این تقسیمبندی در دهه 40 تشکیل شد. بخشی از نویسندگان در آن مقطع تحت تأثیر جریان جهانی که در مقابل استعمار و استکبار قد علم کرده بود و به دنبال استقلال و مبارزه با استبداد بود، به سمت ادبیات متعهد رفتند؛ یعنی آنها یکی از راههای مبارزه با حاکمیت را ادبیات میدانستند و میخواستند با کارهایی که تولید میکنند با حکومت مستقر در کشورشان مبارزه کنند. در واقع این جریان برای ادبیات رسالتی قائل بود؛ اینکه با حکومت مبارزه کند.
او در ادامه افزود: در مقابل آنها جریانی قرار داشت که برای نفس ادبیات ارزش قائل بود و میگفت چیزی خارج از ادبیات نمیتواند برایش خط مشی تعیین کند، که به ادبیات روشنفکری معروف شد.
نویسنده کتاب «هیرو» در عین حال گفت: ادبیات روشنفکری ممکن است آگاهیبخشی را وظیفه بداند اما آن را ایدئولوژی خود نمیکند؛ یعنی ممکن است ذات ادبیات به افراد آگاهی بدهد اما الزم نیست که حتما این کار را بکند. این ادبیات در مقطعی اثری را تولید میکند که ممکن است در این راستا نباشد. اما ادبیات متعهد این را که افراد و جامعه را نسبت به شرایطی که دارند آگاه کند، برای خود یک رسالت میداند. ادبیات روشنفکری تعهدش به ادبیات است نه چیزی خارج از آن.
شهریار زمانی سپس بیان کرد: بعد از انقلاب، شرایط متفاوت شد. بحث استبداد داخلی که قبل از انقلاب مطرح بود کنار رفت و مباحث دیگری مطرح شد. در این زمان ادبیات دیگری شکل گرفت که به موضوعات اجتماعی مثلا جنگ تحمیلی میپرداخت. اما جامعه روشنفکری که عقبه جریان قبل از انقلاب بود، نسبت به موضوعات اجتماعی بیتفاوت بود و مسیرهای متفاوتی را در پیش گرفت. نویسندههای این جریان موضوعاتی را مطرح کردند که در جامعه موضوع روز نبود؛ گویا داستان در خلأ نوشته میشد. بیشتر مضامین خاصی مانند روابط انسانی را مدنظر داشتند، روابط بین زن و شوهر و روابط فردی را مطرح میکردند و بر روی آنها تأکید داشتند تا موضوعات اجتماعی.
او درباره اینکه برخی ادبیات متعهد را ادبیات حکومتی میدانند، اظهار کرد: خود ادبیات متعهد گونههای متفاوتی دارد و یکدست نیست. اینکه بگوییم کسانی که در ذیل آن جا میگیرند به یک گونه فکر میکنند اشتباه است. گاهی ممکن است مواضعشان به حکومت نزدیک باشد و در تأیید اهداف سیستم بنویسند اما این به معنای آن نیست که کارِ سفارشی میگیرند و از جایی حمایت میشوند. بلکه ممکن است نویسنده در مقطعی تفکر نزدیک و سازگارتری با حکومت داشته باشد.
نویسنده «آموزشگاه هما» درباره اینکه به چنین تقسیمبندیای معتقد است یا خیر، خاطرنشان کرد: فکر نمیکنم بتوان به راحتی در ادبیات به صرف اینکه جریانی به مسائل اجتماعی و یا سیاسی میپردازد، خطکشی کرد. این قالبها شکسته است و نمیشود به راحتی حکم صادر کرد.
زمانی همچنین درباره اینکه آیا دو جریان ادبیات متعهد و روشنفکر باعث پویایی ادبیات شده است یا خیر، گفت: این تقسیمبندی چند سالی به صورت موج آمد و شاعران و نویسندههایی را که با این موج همراه نمیشدند کنار زد. حتی ممکن بود بایکوت شوند. کارهایی که تولید میشد و حتی مجلات ادبی که بودند، هر کدام پرچمدارشان یکی از این جریانها بود. آنها تقابل جدی داشتند، حتی نسلی را تربیت کردند که در فضاسازی جامعه تأثیر داشت.