مؤمن علاوه بر آخرت در همین عالم نیز زندگی خوش و لذتبخشی دارد. اگر درک درست و واقعی از مفهوم لذت و خوشی حاصل شود. نوع نگاه و قضاوت ما از زندگی انسانها تغییر خواهد کرد. برای تشخیص زندگی خوش از زندگی ناخوش باید دید چه اموری خوشیآور است و چه کارهایی رنج و ناخوشی را به دنبال دارد. حسنات و اعمال نیک لذتبخش و شادیآورند و سیئات و گناهان، تلخ و ناگوارند. اتصال به سرچشمه خوبیها و دوستی و رفاقت با منبع خیر، بهجتآور است، دوری و قهر با او اضطرابآور است.
ممکن است در نگاه ابتدایی و سطحی، زندگی انسان ثروتمندی که از خدا دور است، از زندگی انسان مؤمنی که به اندازه او امکانات رفاهی ندارد، خوشتر به چشم بیاید. اما در حقیقت اینگونه نیست؛ چرا که ثروتمندی که رابطهای با خدا ندارد، اگر چه توانسته است امکانات آسایش خود را فراهم کند، اما از آرامش حقیقی محروم است. آرامش غیر از آسایش است؛ خوشی و لذت بیشتر با آرامش به دست میآید تا آسایش. مرد ثروتمندی که فرزند جوان او به دام اعتیاد افتاده است، با پدر بداخلاق است و زندگی را بر او تلخ کرده است وقتی به زندگی همسایه مؤمن خود نگاه میکند که جوان خانواده در اثر تربیت صحیح دینی، بااخلاق و تحصیلکرده و موفق است، هموار حسرت داشتن چنین فرزندی را میخورد، حاضر است تمام ثروت خود را با آرامش این خانواده معامله کند.
{ إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً }[1] همراه سختی آسانی است؛ یعنی ترک گناه و انجام واجبات اگرچه در ظاهر ممکن است سخت به نظر بیاید، اما در درون این سختی آسانی و لذت نهفته است. مؤمن اگر در تابستان گرم روزه میگیرد از این روزه خود لذت میبرد. در درون این سختی، خوشی و لذتی نهفته است که هرگز حاضر به از دست دادن آن نیست. در تحمل و صبر در برابر سختیها و مصیبتها، لذتی هست که مؤمن را آرام و سرخوش میکند. عدهای در اصطلاح عاشقانه «الکی خوش» هستند، خود را به شادی میزنند اما در درون شاد و آرام نیستند و این شادی موقتی و بسیار زودگذر و کوتاه مدت و ناپایدار است. ولی مؤمن حقیقتاً شاد است و آرامش دارد. امام خمینی(ره) در وصیتنامه خود نوشته است: «با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص...». رنج زندان و تبعید، مصیبت از دست دادن فرزند و تلخی جهل جاهلان، تحجّر متحجران و نفاق منافقان را تحمل کرد، اما آرام و مطمئن بود.
شادی و لذتی که غربیها به دنبال آن هستند و ما را هم بدان تشویق میکنند، تقلّبی است. لذتی کاذب، موقتی و زودگذر است. اما آرامش و لذتی که در سایه دین و ارتباط معبود به دست میآید، حقیقی، دائمی و جاودانه است.
خانه، ماشین، پول، خوراک و پوشاک مادامی ارزش دارند که آنها را برای خدا بخواهیم. اما اگر برای حق تعالی نخواهیم و ما را از معبودمان جدا کنند، ارزش و بهایی ندارند. اگر دنیا ارزش داشت خداوند متعال هزاران کاخ مجلل نصیب پیامبر اکرم(ص) میکرد؛ چرا که در میان بندگان خود، او را از همه بیشتر دوست دارد.
پی نوشت
-------------------------------------------------------------
[1] . شرح(94): 6 .
مطالب فوق برگرفته شده از کتاب:
حسنات و سیئات
نوشته استاد حسین انصاریان