شاه امیدوار بود که با تغییر شیوه سلطنتش بتواند موج ناآرامیها را پشت سر گذارد. او 8 ماه قبل از وقوع انقلاب، پیشبینی کرده بود که ناآرامیها یک یا دو سال طول میکشد. در یادداشتهایی که ویلیام سالیوان، سفیر آمریکا در تهران به وزارت خارجه کشورش فرستاده، شرح گفتوگویش با محمدرضاشاه پهلوی در این باره و سخنان شاه دو روز پس از آن آمده است:
[متن سند]گفتوگو با شاه درباره مشکلات داخلی ایران
سهشنبه 6 ژوئن 1978 [16 خرداد 1357]1. هنگامی که شاه من را در روز 6 ژوئن به حضور پذیرفت، او را بسیار محکم و با اعتماد به نفستر از سابق در قبال مسائل داخلی ایران که پیشتر به آن اشاره شده بود، یافتم. علت آن بخشی به دلیل شکست اپوزیسیون در ترتیب دادن به اعتصاب سراسری روز 5 ژوئن و بخش دیگر را سفر شاه به مشهد برای دیدار با علمای اسلامی میدانم.
2. او معتقد است که رهبران جبهه ملی هیچ پشتیبانی ندارند و نتوانستهاند پاسخی از سوی اسلامگرایان دریافت کنند. او گفت که «در آینده آنها را به حال خود رها خواهد کرد»، زیرا به نظر میرسد که تنها مخاطبشان مطبوعات بریتانیایی باشند.
3. درباره ادامه ناآرامیها در ایران او حتی به گونهای فلسفی بحث میکرد. به او گفتم که من 34 سال پیش در چنین روزی در ساحل نرماندی بودم و این آشوبها در مقایسه با آن هیچ به نظر میرسند. او نیز به این موضوع اشاره کرد که طی 37 سال گذشته هر بار که تغییری رخ داده، ناآرامی هم به همراه آن آمده است. نتیجه نهایی پیشرفت چشمگیر در ایران بوده است. او چندین بار مجبور شده تا نحوه سلطنتش را تغییر دهد، واضح است که این بار نیز مجبور به تغییر شیوه است. شیوه جدید ممکن است کمی بههمریختهتر باشد، ولی تنها راهی است تا بتوان جمعیت جوان را وارد روند دولتی کرد.
4. توضیح: برداشت من این است که شاه یک روش بسیار کلی سیاسی را در پیش گرفته و تصمیم دارد تا به زودی آن را عملی کند. برکناری نصیری از ساواک اولین گام در این راه است و شایعاتی که از تغییر در کنگره و حزب رستاخیز به گوش میرسد نیز از همین الگو پیروی میکنند. او این برداشت را منتقل میکرد که روش جدیدش کمتر از قبل دیکتاتوری بوده و تلاش آن برای جذب جوانان کشور خواهد بود.
پنجشنبه 8 ژوئن 1978 [18 خرداد 1357]1. در روز 7 ژوئن، در مقابل گروهی از اساتید که تاریخ معاصر ایران را مطالعه میکردند و تمرکزشان بر دستاوردهای انقلاب شاه و مردم بود، شاه بار دیگر از حمایتش بر لیبرالیزاسیون تأکید کرد. شاه گفت: «پیشبینی میکنم که ناآرامیها به مدت یک یا دو سال طول بکشد. این بهایی است که برای رسیدن به هدفمان بپردازیم، که همان نهایت آزادی در چارچوب قانون است.» شاه که «وطندوستان» را به آرامش فرامیخواند، توضیح داد مسیر دستیابی به لبیرالیزاسیون آسان نخواهد بود و «باید به خواسته مردم احترام گذاشت و آن را اجرا کرد».
2. او که باز به دشمنان خارجی حمله میکرد، نقاط مهم تاریخ قرن بیستم ایران را خلاصه کرد از جمله نفوذ انگلیس - روسیه و اشغال کشور در طول جنگ جهانی دوم. از قول شاه در رسانههای فارسی نقل شده (ولی نه در رسانههای خارجی) که گفته: «یک روز نماینده سفارت انگلیس با نخستوزیر دیدار میکرد و از کاندیدای مورد نظرشان نام میبرد، عصر همان روز سفارت روسیه نمایندهاش را میفرستاد تا لیست کاندیداهای مورد نظرش را ارائه دهد.» او به روزهای سخت پیش از انقلاب شاه و مردم اشاره کرد. او یادآوری کرد که در 1940 و اوایل دهه 1950 پارلمان ایران در عوض بودجه سالانه، بودجه را ماه به ماه تائید میکرد.
3. در حمله دیگری علیه دشمنان خارجی، سرمقالههای مطبوعات تهران در روز 8 ژوئن نوشتند که حمله دستهجمعی مطبوعات خارجی به ایران همزمان صورت میگیرد تا ایران را از اعتبار ساقط کرده و این کشور را به باد نقد بگیرند. برای روزنامهها «عجیب است که این حملات همیشه از جانب دشمنان شناخته شده نیست بلکه برخی از تلخترین انتقادات از جانب کشورهایی است که به صورت علنی به دوستی با ایران اقرار دارند.» دلایل سرمقالههای نشریات کشورهایی که با ایران خصومت دارند مشخص است و «عادت کردهاند که خواستههایشان را به ایران دیکته کنند… در نتیجه تعجبی ندارد که از استقلال ایران ناراضی هستند.
4. توضیح: شاه بار دیگر تأکید کرد که به خاطر «چندین نفر گمراه» از مسیر لیبرالیزاسیون خارج نخواهد شد. او با لحنی سرشار از اعتماد به نفس به صورت علنی پذیرفت که اغتشاشگران در نهایت با او همراه خواهند شد و تا آیندهای نه چندان دور مبارزه را ادامه خواهند داد. در نتیجه میهنپرستان غیور نباید توسط تظاهرکنندگان تحریک شوند و همچنین به سرعت به این نتیجه برسند که کشتی سلطنت در حال غرق شدن است؛ پیامی که بدون شک مخاطبش ناظران خارجی بودند.
منبع: تاریخ ایرانی
ترجمه: شیدا قماشچی