سرمایه برای کسبوکارهای کوچک همان پول یا مالی است که خرج خرید و کار با وسایل میشود. هزینه سرمایه عبارت است از هزینهی بهدست آوردن آن پول یا هزینهی تأمین منابع مالی برای کسبوکارهای کوچک. هزینه سرمایه، «نرخ مانع» هم نامیده میشود. آیا کسبوکارهای کوچک هم باید نگرانِ هزینه سرمایه خود باشند؟ پاسخِ این پرسش مثبت است! حتی کسبوکارهای خیلی کوچک هم برای کار به پول نیاز دارند و تأمین آن پول مسلما هزینهای در بر خواهد داشت. شرکتها میخواهند این هزینه تا جای ممکن کم باشد. در ادامه بیشتر توضیح میدهیم هزینه سرمایه چیست و چه اجزایی دارد.
سرمایه چیست؟
سرمایه پولی است که کسبوکارها برای تأمین هزینهی فعالیتهایشان به آن نیاز دارند. هزینه سرمایه همان اجاره یا نرخ بهره است؛ هزینهای است که کسبوکارها برای تأمین منابع مالی باید بپردازند.
برای درکِ مفهوم هزینه سرمایه، ابتدا باید مفهوم سرمایه را بدانید. سرمایهی کسبوکارهای بسیار کوچک ممکن است صرفا اعتبار تأمینکنندهای باشد که به آن متکی هستند. برای کسبوکارهای بزرگتر، سرمایه ممکن است اعتبار تأمینکننده، وام و بدهیهای بلندمدت یا بدهکاریهای شرکت باشد. در شرکتهای عام یا شرکتهایی که سرمایهگذارانی دارند، سرمایه شامل سهام عادی شرکت هم میشود. سایر حسابهای سهام عبارتند از سود انباشته، سرمایهی پرداختشده و شاید سهام ممتاز.
چرا سرمایه مهم است؟
کسبوکارها برای ساخت کارخانههای جدید، خرید تجهیزات جدید، توسعه محصولات جدید و ارتقای فناوری اطلاعات باید پول یا سرمایه داشته باشند. هر صاحب کسبوکار یا مدیر ارشد مالی (CFO) در چنین مواقعی باید بررسی کند که آیا بازده سرمایهگذاری از هزینه سرمایه یا هزینهای که برای سرمایه گذاری در پروژه لازم است، بیشتر است یا نه. صاحبان کسبوکار معمولا روی پروژههای جدید سرمایهگذاری نمیکنند مگر اینکه بازده سرمایهی این پروژهها بیشتر یا حداقل برابر با هزینهای باشد که برای تأمین مالی آنها صرف میشود. هزینه سرمایه کلید همهی تصمیمات تجاری است.
هزینه سرمایه چیست؟
هزینه سرمایه همان هزینهای است که شرکت برای تأمین منابع مالی میپردازد. اگر شرکت فقط از بدهیهای جاری و وام بلندمدت برای تأمین هزینهی فعالیتهایش استفاده کند، در واقع از وام استفاده کرده و هزینه سرمایه معمولا نرخ بهرهی آن وام است.
در شرکتهای عام که سرمایهگذارانی دارند، بحث هزینه سرمایه پیچیدهتر میشود. اگر شرکت فقط از منابع مالیای استفاده کند که سرمایهگذاران تأمین کردهاند، هزینه سرمایه همان هزینهی فروش سهام است. معمولا این نوع شرکتها بدهی دارند، اما با تأمین مالی از طریق فروش سهام یا پولی که سرمایهگذاران تأمین میکنند هم میچرخند. در این صورت، هزینه سرمایه همان هزینهی وام و هزینهی سهام است. ترکیبِ «تأمین مالی از طریق وام» و «فروش سهام برای شرکت»، ساختار سرمایهی آن شرکت را تشکیل میدهد.
بازگشت سرمایه چیست؟
بازگشت سرمایه در یک معاملهی تجاری یا یک پروژه، میزان سودی است که در مقایسه با سرمایهای که هزینه کردهاید، بهدست میآورید. نکتهی کلیدی در ارتباط با هزینه سرمایه این است که بازگشت سرمایه برای هر پروژه، همیشه باید برابر یا بیشتر از هزینهای باشد که در آن پروژه سرمایهگذاری میشود. به عبارت دیگر، نرخ بازگشت سرمایه باید از هزینه سرمایه بیشتر باشد یا با آن برابر باشد تا شرکت به سود برسد.
هزینه سرمایه چه اجزایی دارد؟
یکی از اجزای هزینه سرمایه، هزینهی دریافت وام است. برای کسبوکارهای بزرگتر، وام معمولا به معنای بدهیها یا اوراق قرضه کلان است. برای شرکتهای بسیار کوچک هم وام میتواند به معنای اعتبار تجاری باشد. برای هردوی اینها، هزینهی وام همان نرخ بهرهای است که شرکت روی آن میپردازد.
یکی دیگر از اجزای هزینه سرمایه در شرکتهای عام، هزینهی تأمین مالی از طریق فروش سهام است؛ بهعبارت دیگر، سرمایهگذارانی در شرکت دارید که در ازایِ سهام مالکیت، پول میپردازند.
هزینه سرمایه سهام چندین جزء دارد:
- هزینهی سود انباشته یا پولی که شرکت بهجای پرداخت سود سهام، دوباره در شرکت سرمایهگذاری میکند؛
- هزینهی سهام عادی جدید یا سهامی که شرکت برای بالاتر بردنِ موجودی منتشر میکند؛
- سهام ممتازی که شرکت میتواند برای افزایش موجودی منتشر کند.
برای شرکتهای بسیار کوچک، هزینه سرمایه میتواند بسیار سادهتر باشد.
تأمین منابع مالی از طریق وام یا فروش سهام، هرکدام مزایا و معایبی دارند و صاحبان کسبوکارها پیش از اضافه نمودنِ آنها به ساختار سرمایهی شرکت، باید این مزایا و معایب را مورد توجه قرار بدهند. شرکتهای بسیار کوچک ممکن است فقط از وام کوتاهمدت استفاده کنند که در این صورت باید هزینهای برای این جزء سرمایه هم در نظر بگیریم.
میانگین هزینه سرمایه شرکت
وقتی صاحب کسبوکار متوجه مفاهیم سرمایه و هزینه سرمایه شد، در قدم بعدی باید مفهوم «میانگین هزینه سرمایه» را درک کند.
هریک از اجزای سرمایه، درصد مشخصی از ساختار سرمایهی شرکت را تشکیل میدهد. برای دست یافتن به هزینهی واقعی سرمایه، صاحب شرکت باید سهم هریک از اجزای تشکیلدهندهی ساختار سرمایهی شرکت را (برحسب درصد) در هزینهشان ضرب و سپس آنها را با هم جمع کند.
جمعبندی
پیش از آنکه شرکت درگیرِ خرید ملزومات یا تأمین منابع مالی فعالیتهایش شود، باید تکلیف هزینه سرمایه را روشن کند. تأمین همهی منابع مالی موردنیاز شرکت، واقعا چقدر هزینه دارد؟ این هزینهی تأمین مالی هرگز نباید از مقدار بازگشت سرمایه فراتر برود.