ماهان شبکه ایرانیان

A Man for All Seasons: فیلمی برای آدم‌بزرگ‌ها

نکته مهمی که پیش از هر چیز باید درباره فرد زینه‌مان کارگردان به آن اشاره کرد تا مدخلی باشد برای ورود به جهان‌بینی خاص او، منش انسان گرایانه ایست که نتیجه شکل زیست او در اروپا بوده و آن را با خود به هالیوود می‌آورد و در تمامی آثارش قابل‌ردیابی است. روحیه اگزیستانسیالیستی که در جامعه سال‌های دور اروپا پا گرفت، طبیعتاً زینه‌مان را هم تحت تأثیر خود قرار داد و این اگزیستانسیالیسمی که در زیست آمریکایی نمود برجسته‌ای نداشت، با فیلم‌های زینه‌مان به جهان فیلم‌های آمریکایی صادر شد.
زینه‌مان، متولد وین اتریش، در ابتدا قرار بود موزیسین شود اما بعد از تماشای فیلم‌های فون اشتروهایم بر پرده سینما، مسیرش را به‌سوی فیلم‌سازی تغییر داد. با دستیاری آثار وایلدر و سید ماک کار خودش را در صنعت سینما آغاز و بعد در اواخر ده بیست به آمریکا مهاجرت کرد و در فیلم «در جبهه غرب خبری نیست» نقش یک سیاهی‌لشکر را گرفت.
زینه‌مان در آمریکا ابتدا جذب مستندسازی می‌شود. به رابرت فلاهرتی در ساختن فیلم «موج» در مکزیک کمک می‌کند و دستیار برکلی (مستندساز آمریکایی) می‌شود. پس‌ازآن اولین اثر خود را در جایگاه کارگردان می‌سازد: «هفتمین صلیب» فیلمی درباره یک فراری از اردوگاه کار اجباری نازی‌ها که از پس‌زمینه اروپایی شخصیت او نشاءت گرفته است.فیلم بعدی زینه‌مان «عملیات خشونت‌آمیز» محصولات تجربیات دهشتناک جنگ جهانی دوم است. فیلم نوآری که داستان سربازان و بازماندگان جنگ را بازگو و با پس‌زمینه اگزیستانسیالیستی ذهن خود کارگردان، جنگ را تبدیل به ابزاری برای پرداختن به جهان سیاه و بدبین فیلم‌های نوآر می‌کند.
تجربیات تلخ به‌جامانده از جنگ جهانی دوم، دست‌وپنجه نرم کردن با عوالم سینمای مستند، روحیه اگزیستانسیالیستی زینه‌مان و دیدگاه انسان‌گرایانه‌اش که به آن اشاره شد از همین ابتدای کار در فیلم‌های او بروز پیدا می‌کنند و تا انتهای مسیر هم با زینه‌مان و فیلم‌هایش می‌مانند. فیلم‌های او –به لحاظ شکل ساخت و فرمشان- همواره نسبت مشخصی میان ویژن و داستان‌سرایی آمریکایی و ادراک اروپایی از هستی برقرار می‌کنند.
در آغاز دهه پنجاه، ساخت فیلم «مردان» نام زینه‌مان را بر سر زبان‌ها می‌اندازد. فیلمی که هم زینه‌مان و هم مارلون براندو را به جهان سینما معرفی می‌کند و یک‌جورهایی در ادامه مسیر «عملیات خشونت‌آمیز» پیش می‌رود. فیلمی با مایه‌های نوآر اما واقع‌گرایانه‌تر که واقع‌گرایی خود را مرهون تجربیات مستندسازی زینه‌مان است. درعین‌حال «مردان» الگوی تماتیک ثابت و شخصی زینه‌مان را هم به سینما معرفی می‌کند. الگوی شخصیت‌پردازانه‌ای که در مهم‌ترین آثار او هم تکرار می‌شوند یعنی ایستادگی بر سر عقاید و باورهای شخصی قهرمان در دنیایی که اساساً این خصلت پررنگ انسانی را فراموش کرده است و عموم مردمان اصول خود را بر باد داده‌اند و به هر کاری دست می‌زنند.
این ایده تم اصلی فیلم بعدی زینه‌مان می‌شود. فیلمی که حالا و در گذر زمان تبدیل به یکی از مهم‌ترین وسترن‌های خودآگاه تاریخ سینمای آمریکا شده است: «نیمروز» که ایده تماتیک کارگردان را در غلیظ‌ترین شکل خود روایت می‌کند. «نیمروز» داستان کلانتری را روایت می‌کند که تازه ازدواج کرده و باید از شهر برود؛ اما خبر می‌رسد که چند کابوی خلاف‌کار که به‌تازگی از زندان آزاد شد‌ه‌اند دارند به سمت شهر می‌آیند تا دخل مردم و شهر را دربیاورند. مردم شهر هم به‌جای آن‌که به کلانتر کمک کنند از او می‌خواهند که شهر را زودتر ترک کند تا خلاف‌کارها دردسر به پا نکنند؛ اما کار از کار گذشته و خلاف‌کارها از راه رسیده‌اند و طبیعتاً همه مردم در خانه‌های خود پناه گرفته‌اند و کسی به کمک کلانتر نمی‌شتابد. او درنهایت پیروز می‌شود اما سینه‌آویز حلبی کلانتری‌اش را به زمین می‌اندازد و مردم بی‌اصل و بی‌شرافت شهر را ترک می‌کند و می‌رود. فیلم نامزد هفت رشته جایزه اسکار می‌شود و برای زینه‌مان شهرت مطلوبی به هم می‌زند.
فیلم بعدی زینه‌مان «ازاینجا تا ابدیت» دوباره گریزی می‌زند به دو فیلم اول او و قضایای مربوط به جنگ و پساجنگ. بازهم زینه‌مان به سراغ بازماندگان جنگ می‌رود و احوالات آنان را در جامعه پساجنگ آمریکا روایت می‌کند. فیلم نسبت مستقیمی با «بهترین سال‌های زندگی ما» ساخته ویلیام وایلر هم پیدا می‌کند. «ازاینجا تا ابدیت» هم بسیار موردتوجه قرار می‌گیرد و نامزد 13 رشته اسکار می‌شود. هرچند که حالا با مروری بر فیلم‌های کارگردان می‌توان آن را جز فیلم‌های معمولی زینه‌مان به‌حساب آورد اما در زمان ساختش بسیار موردستایش قرار می‌گیرد و طرفداران زیادی هم پیدا می‌کند.
«اوکلاهاما» و «داستان یک راهبه» دو فیلم بعدی و معمولی زینه‌مان هستند و بعد نوبت به «اسب کهر را بنگر» می‌رسد. فیلمی خوب که در ایران هم بسیار موردتوجه قرار گرفته و می‌توان آن را در شمار آثار ویژه زینه‌مان دانست که آن ایده تماتیک ایستادگی بر سر باورهای شخصی و فردیت قهرمان را به‌خوبی توضیح می‌دهد. دیالوگی در فیلم هست که حق مطلب را دراین‌باره ادا می‌کند و بینش سیاسی و عمل‌گرایانه زینه‌مان را هویدا: «خائن از دشمن خطرناک‌تر است».‌
پس از «اسب کهر را بنگر» زینه‌مان بهترین فیلمش را می‌سازد: «مردی برای تمام فصول» A Man for All Seasons. فیلمی که اوج خلاقیت و آمال ایده‌های مفهومی و تماتیک مدنظر فیلم‌ساز است. اصولگرایی، انسان‌گرایی صرف، ایستادن در برابر اکثریت نادان و حفظ فردیت شخصی در پیوند با یک حادثه واقعی و تاریخی، در پیوند با زندگی سر توماس مور نماینده پارلمان بریتانیا به تصویر کشیده می‌شود. یک فیلسوف سیاسی که بنا بر مقتضیات دوران یعنی قرن شانزدهم میلادی نخست‌وزیر هنری هشتم است. داستان از جایی شروع می‌شود که هنری هشتم ازدواج کرده و بچه‌دار نمی‌شود و خواهان طلاق است اما پاپ به او اجازه چنین کاری را نمی‌دهد. بعد از مرگ کاردینال اعظم، سر توماس مور جانشین او می‌شود و حالا هنری هشتم خیال می‌کند می‌تواند به‌واسطه رفاقتش با او اجازه طلاق را بگیرد؛ اما مور بازهم مخالفت می‌کند و استعفا می‌دهد و این مسبب آغاز شکاف سیاسی عمیقی می‌شود و منجر به این می‌شود که مور در راه باورها و اصولگرایی‌اش و ایستادن در مقابل قدرت جانش را از دست بدهد.
«مردی برای تمام فصول» با اختلاف بهترین فیلم زینه‌مان است. زینه‌مان فیلم‌نامه را از روی یک نمایشنامه اقتباس می‌کند؛ و رابرت بولت فیلم‌نامه‌نویس شاهکارهایی چون «لارنس عربستان» و «دکتر ژیواگو»، فیلم‌نامه «مردی برای تمام فصول» را به نگارش درمی‌آورد.
«مردی برای تمام فصول» را همچنین می‌توان یک فیلم فاخر تمام‌عیار دانست. فیلمی که به‌واسطه اقتباسش از نمایشنامه دیالوگ‌هایی آهنگین و موزون و فاخر دارد و در کنار این خود فیلم هم بسیار فاخرانه و در ابعاد یک بیگ پروداکشن شکوهمند ساخته شده است. فیلم‌برداری تکنی‌کالر تد مور درخشان است و طراحی صحنه ژان بریج که اوجش در صحنه‌های دادگاه و زندان نمود پیدا می‌کند؛ باشکوه. موسیقی به‌یادماندنی ژرژ دلرو، طنینش بعد از تماشای فیلم بارها در ذهن تماشاگر تکرار می‌شود و در آخر بازی پاول اسکوفیلد در نقش سر توماس بور شگفت‌انگیز است و نحوه ادای دیالوگ‌ها، میمیک چهره و اتمسفر بازیش مو را به تن بیننده سیخ می‌کند.
 «مردی برای تمام فصول» شاهکار است چراکه برآیندی است از مجموعه‌ای از ایده‌های خلاقه و تلاش‌های طاقت‌فرسای هرکدام از عوامل که نتیجه‌اش به این فیلم سرپا و سرحال ختم شده که گذر زمان بر آن خدشه‌ای وارد نکرده. فیلمی در ستایش اصول فردی که برخلاف برداشت اولیه از داستانش و آنچه از اسمش برمی‌آید که فیلمی کهنه و از مد افتاده باشد؛ فیلمی به‌روز است که هنوز برندگیش را از دست نداده. در هر گفتمان سیاسی و اجتماعی؛ توجه به فردیتی قوام یافته که منجر به عمل شود نیاز است و این همان چیزی است که «مردی برای تمام فصول» سعی در جا انداختنش برای تماشاگر دارد.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان